۱۶٬۸۸۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''۲- غار «رجيب» در اردن:''' | '''۲- غار «رجيب» در اردن:''' | ||
غار دوم: دومين غارى كه احتمال داده اند كهف اصحاب كهف | غار دوم: دومين غارى كه احتمال داده اند كهف اصحاب كهف باشد، غار «رجيب: است، كه در هشت كيلومترى شهر عمان، پايتخت اردن هاشمى، نزديك دهى به نام «رجيب» قرار دارد. غارى است در سينه جنوبى كوهى پوشيده از صخره. اطراف آن از دو طرف، يعنى از طرف مشرق و مغرب باز است، كه آفتاب به داخل آن مى تابد. درِ غار، در طرف جنوب قرار دارد، و در داخل غار، طاقنمایى كوچك است، به مساحت ۵ / ۲ در ۳ متر، در يك سكویى به مساحت تقريبا ۳ در ۳، و در اين غار نيز، چند قبر هست به شكل قبور باستانى روم، و گويا عدد آن ها، هشت و يا هفت است. | ||
بر ديوار اين غار، نقشه ها و خطوطى به خط يونانى قديم و به خط ثموديان ديده مى شود، كه چون محو شده، خوب خوانده نمى شود. البته بر ديوار، عكس سگى هم كه با رنگ قرمز و زينت هاى ديگرى آراسته شده، ديده مى شود. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۱ </center> | ||
و بر بالاى | و بر بالاى غار، آثار صومعه «بيزانس» هست، كه از گنجينه ها و آثار ديگرى است كه در آن جا كشف گرديده است و معلوم مى شود بناى اين صومعه در عهد سلطنت «جوستينوس» اول، يعنى در حدود ۴۱۸ - ۴۲۷ ساخته شده، و آثار ديگرى كه دلالت مى كند كه اين صومعه يك بار ديگر تجديد بنا يافته است، و مسلمانان آن را پس از استيلا بر آن ديار مسجدى قرار داده اند. | ||
چون مى بينيم كه اين صومعه، محراب و مأذنه و وضوخانه دارد، و در ساحت و فضاى جلو در اين غار، آثار مسجد ديگرى است كه پيداست مسلمين، آن را در صدر اسلام بنا نهاده و هر چندى يك بار مرمت كرده اند، و پيداست كه اين مسجد بر روى خرابه هاى كليسايى قديمى از روميان ساخته شده. | |||
و اين غار، برغم اهتمامى كه مردم بدان داشته و عنايتى كه به حفظش نشان مى دادند و آثار موجود در آن از اين اهتمام و عنايت حكايت مى كند، غارى متروك و فراموش شده بوده، و به مرور زمان خراب و ويران گشته، تا آن كه اداره باستان شناسى اردن هاشمى، اخيرا در صدد برآمده كه در آن حفارى كند و نقب بزند و آن را پس از قرن ها خفاء از زير خاك دوباره ظاهر سازد. | |||
<center> ترجمه الميزان ج : ۱۳ ص : ۴۱۲ </center> | <center> ترجمه الميزان ج : ۱۳ ص : ۴۱۲ </center> | ||
در آثارى كه از | در آثارى كه از آن جا استخراج كردند، شواهدى يافت شده كه دلالت مى كند كه اين غار، همان غار اصحاب كهف است، كه داستانش در قرآن كريم آمده. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۳ </center> | ||
در تعدادى از روايات | در تعدادى از روايات مسلمين، همچنان كه بدان اشاره شد نيز، همين معنا آمده است كه غار اصحاب كهف در اردن واقع شده و «ياقوت»، آن ها را در «معجم البلدان» خود آورده است. و «رقيم» هم، اسم دهى است نزديك به شهر عمان، كه قصر يزيد بن عبدالملك در آن جا بوده است. البته قصر ديگرى هم در قريه اى ديگر نزديك به آن دارد كه نامش «موقر» است و شاعر كه گفته: | ||
'''يزرن على تنانيه يزيدا * | '''يزرن على تنانيه يزيدا * بأكناف الموقر و الرقيم''' | ||
يعنى آن زمان بر بالاى آن كاخ يزيد را ديدار مى | يعنى: آن زمان بر بالاى آن كاخ يزيد را ديدار مى كنند، در حالى كه «موقر» و «رقيم» در چشم انداز ايشان است. | ||
و حق مطلب اين است كه مشخصات غار اصحاب كهف با اين | و شهر عمان امروزى هم، در جاى شهر فيلادلفيا كه از معروفترين و زيباترين شهرهاى آن عصر بوده، ساخته شده است. و اين شهر تا قبل از ظهور دعوت اسلامى بوده، و خود آن شهر و پيرامونش از اوائل قرن دوم ميلادى، در تحت استيلاى حكومت روم بود، تا آن كه سپاه اسلام سرزمين مقدس را فتح كرد. | ||
و حق مطلب اين است كه مشخصات غار اصحاب كهف با اين غار، بهتر انطباق دارد، تا غارهاى ديگر. | |||
<span id='link277'><span> | <span id='link277'><span> | ||
'''۳ - غار سوم''': غارى است كه در كوه | '''۳ - غار سوم''': غارى است كه در كوه «قاسيون» قرار دارد و اين كوه، در نزديكى هاى شهر «صالحيه» دمشق است، كه اصحاب كهف را به آن جا نيز نسبت مى دهند. | ||
''' ۴- غار چهارم''': غارى است كه در «بتراء»، يكى از شهرهاى فلسطين است، كه اصحاب كهف را به آن جا نيز نسبت مى دهند. | |||
''' | ''' ۵ - غار پنجم''': غارى است كه به طورى كه گفته اند در شبه جزيره اسكانديناوى، در شمال اروپا كشف شده و در آن جا به هفت جسد سالم برخوردند كه در هيأت روميان بوده، احتمال داده اند كه همان اصحاب كهف باشند. | ||
و چه بسا غارهاى ديگرى كه اصحاب كهف را به آن ها نيز نسبت مى دهند. همچنان كه مى گويند نزديكی هاى شهر «نخجوان»، يكى از شهرهاى قفقاز، غارى است كه اهالى آن نواحى احتمال داده اند كه غار اصحاب كهف باشد، و مردم به زيارت آن جا مى روند. | |||
و چه بسا غارهاى ديگرى كه اصحاب كهف را به | |||
وليكن هيچ شاهدى كه دلالت كند بر اين كه يكى از اين | وليكن هيچ شاهدى كه دلالت كند بر اين كه يكى از اين غارها، همان غارى باشد كه در قرآن ياد شده، در دست نيست. علاوه بر اين كه مصادر تاريخى، اين دو غار آخرى را تكذيب مى كند. چون قصه اصحاب كهف، به هر حال، قصه اى است رومى و در تحت سلطه و سيطره روميان اتفاق افتاده، و روميان حتى در بحبوحه قدرت و مجد و عظمتشان تا حدود قفقاز و اسكانديناوى تسلط نيافتند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۴ </center> | ||
<span id='link278'><span> | <span id='link278'><span> |
ویرایش