۱۷٬۰۴۳
ویرایش
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
<span id='link301'><span> | <span id='link301'><span> | ||
==محاجه ابراهیم «ع» با قوم | ==محاجه ابراهیم «ع» با قوم خود، بعد از شكستن بت ها== | ||
«'''قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كبِيرُهُمْ هَذَا فَسئَلُوهُمْ إِن | «'''قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كبِيرُهُمْ هَذَا فَسئَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ'''»: | ||
ابراهيم | ابراهيم «عليه السلام» به داعى الزام خصم و ابطال الوهيت اصنام، گفت: بزرگ ايشان اين كار را كرده. همچنان كه در جملات بعدى صريحا منظور خود را بيان نموده، مى فرمايد: «أفَتَعبُدُونَ مِن دُونِ الله مَا لَا يَنفَعُكُم شَيئاً وَ لَا يَضُرُّكُم...»، نه اين كه بخواهد به طور جدى خبر دهد كه بزرگ آن ها اين كار را كرده. | ||
و | و اين گونه تعبيرات در مخاصمات و مناظرات بسيار است. | ||
پس معناى آيه اين است كه: ابراهيم گفت: «از شاهد حال كه همه خرد شده اند، و تنها بزرگشان سالم مانده، بر مى آيد كه اين كار، كار همين بت بزرگ باشد». اين را به آن جهت گفت، تا زمينه براى جمله بعدى فراهم شود كه گفت: «از خودشان بپرسيد...». | |||
پس حاصل كلام اين شد كه : آيه شريفه به ظاهرش و بدون | |||
در جملۀ «فَسئَلُوهُم إن كَانُوا يَنطِقُون» دستور داده كه حقيقت حال را از خود بت ها بپرسيد، كه آن كسى كه اين بلا را بر سرشان آورده، كه بود؟ تا اگر مى تواند حرف بزند - پاسخشان را بدهد؟! | |||
پس جملۀ «إن كَانُوا يَنطِقُون»، جمله شرطيه اى است كه جزاى آن حذف شده، و جملۀ «فَسئَلُوهُم» بر آن دلالت دارد. | |||
پس حاصل كلام اين شد كه: آيه شريفه به ظاهرش و بدون اين كه چيزى در آن تقدير بگيريم، و يا تقديم و تأخيرى در آن مرتكب شويم، و يا دچار محذور نقيصه گرديم، مضمون خود را با بيانى ايفاء كرده كه نظاير آن در محاورات بسيار است. صدر آن شكستن بت ها را مستند به بت بزرگ كرده، تا زمينه براى ذيل آن فراهم شود و بتوانند به ايشان بگويد: از بت ها بپرسيد، تا اگر حرف مى زنند جوابتان را بدهند. و در نتيجه، مردم اعتراف كنند به اين كه بت حرف نمى زند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۲۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۲۵ </center> | ||
بت حرف مى | و چه بسا بعضى از مفسران گفته اند: جملۀ «إن كَانُوا يَنطِقُون»، قيد براى جملۀ «بَل فَعَلَهُ كَبِيرُهُم» است، و تقدير آن چنين است كه: اين كار را بت بزرگ كرده، اگر چنانچه بت حرف مى زند. و چون حرف زدن بت محال است، پس انجام اين كار، و هر كار ديگرى نيز از آن محال است. و آنگاه اين مفسران، جملۀ «فَسئَلُوهُم» را جمله معترضه گرفته اند. | ||
و چه بسا | و چه بسا مفسرانى ديگر كه گفته اند: فاعل در «فَعَلَهُ» محذوف است، و تقدير كلام «بَل فَعَلَهُ مَن فَعَلَهُ» است. يعنى اين كار را هر كه كرده، كرده، آنگاه خودش ابتدا كرده و گفته: «كَبِيرُهُم هَذَا فَسئَلُوهُم إن كَانُوا يَنطِقُون». | ||
و چه بسا وجوه ديگرى گفته اند كه هيچ يك خالى از تكلف نيست | و چه بسا وجوه ديگرى گفته اند كه هيچ يك خالى از تكلف نيست. آن هم تكلفى كه كلام را دچار نقيصه مى كند، و خداى تعالى منزه است از آن. | ||
<span id='link302'><span> | <span id='link302'><span> | ||
==تنبه مردم بعد از شنيدن كلام ابراهيم (ع ) == | ==تنبه مردم بعد از شنيدن كلام ابراهيم (ع ) == | ||
«'''فَرَجَعُوا إِلى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظالِمُونَ'''»: | «'''فَرَجَعُوا إِلى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظالِمُونَ'''»: |
ویرایش