۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
<span id='link155'><span> | <span id='link155'><span> | ||
==وجه | ==وجه پرگویى موسى «ع»، در پاسخ خداوند == | ||
و اگر موسى در پاسخ خداى تعالى پرگويى كرد، و به ذكر اوصاف و خواص عصايش | و اگر موسى در پاسخ خداى تعالى پرگويى كرد، و به ذكر اوصاف و خواص عصايش پرداخت، مى گويند بدين جهت بود كه مقام، اقتضاى آن را داشت. چون مقام خلوت و رازدل گفتن با محبوب است، و سخن گفتن با محبوب لذيذ است. لذا نخست جواب داد كه اين عصاى من است. سپس منافع عمومى آن را بر آن مترتب كرد. نكته اين كه گفت: «اين، عصاى من است» هم، همين بوده. | ||
و ما در ذيل آيه | و ما در ذيل آيه قبلى، وجه ديگرى براى اين استفهام و جوابش ذكر كرديم، كه بنا به آن وجه، كلام موسى از باب پُرگويى با محبوب نبوده. مخصوصا با در نظر داشتن اين كه ساير منافعش را هم خاطرنشان ساخت و گفت: «و مرا در آن حوائجى ديگر است»، نظريه ما تأييد مى شود. | ||
«'''قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسى ... سِيرَتَهَا الاُولى'''»: | «'''قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسى ... سِيرَتَهَا الاُولى'''»: | ||
«سيره»، به معناى حالت و طريقه است. اين كلمه در اصل، معناى نوعى از سير مى داده، همچنان كه «جلسه»، به معناى نوعى نشستن است. | |||
خداى سبحان در اين | خداى سبحان در اين آيه، به موسى دستور مى دهد عصاى خود را از دست خود بيندازد. و او، چون عصا را مى اندازد، مى بيند مارى بزرگ شد، كه با چابكى و چالاكى هر چه بيشتر، به راه افتاد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۰۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۰۰ </center> | ||
و چون امر غير مترقب ديد كه جماد ناگهان داراى حيات | و چون امر غير مترقب ديد كه جماد ناگهان داراى حيات شد، سخت تعجب كرد. خداى تعالى، حركت آن را در آيات مورد بحث «سعى» ناميد و فرمود: «فَألقَيهَا فَإذَا هِىَ حَيَّةٌ تَسعَى». | ||
ولى در جاى ديگر، آن را «اهتزاز» خوانده و فرموده: «رَآهَا تَهتَزُّ كَأنَّهَا جَانٌّ». و نيز در آيات مورد بحث، آن حيوان را مار خوانده، و در جاى ديگر اژدها، و فرموده: «فَألقَی عَصَاهُ فَإذَا هِىَ ثُعبَانٌ مُبِينٌ». چون «ثعبان» به معناى مار بسيار بزرگ است. | |||
«'''وَ | «'''قَالَ خُذهَا وَ لَا تَخَف سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الأُولَى'''» - يعنى آن را بگير و نترس كه به زودى به حالت اولش (عصا) بر مى گردانيم. | ||
اين جمله، دلالت دارد بر اين كه موسى «عليه السلام» از آنچه ديده، ترسيده. و در جاى ديگر آمده كه فرمود: «فَلَمَّا رَآهَا تَهتَزُّ كَأنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدبِراً وَ لَم يُعَقِّب يَا مُوسَى أقبِل وَ لَا تَخَف». | |||
البته بايد دانست كه ميان «خوف» و «خشيت»، فرق است. آنچه با فضيلت شجاعت منافات دارد، خشيت است، نه خوف، كه به معناى دست زدن به مقدمات احتراز است، و انبياء «عليهم السلام»، از خشيت منزه اند، نه از خوف. همچنان كه خداى تعالى فرمود: «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللّه وَ يَخشَونَهُ وَ لَا يَخشَونَ أحَداً إلّا اللّه». | |||
«'''وَ اضمُمْ يَدَك إِلى جَنَاحِك تخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى'''»: | |||
«ضمّ»، به معناى جمع كردن ميان دو چيز است، و «جناح»، به معناى بال مرغ، و دست و بازوى آدمى و زير بغل او است. و بعيد نيست مراد از آن در اين جا، همان معناى اخير باشد. زيرا در جاى ديگر، در همين باره فرموده: «أُدخُل يَدَكَ فِى جَيبِكَ». | |||
كلمۀ «سُوء»، به معناى هر بدى و زشتى است. بعضى گفته اند: اين تعبير در آيه شريفه، كنايه از بَرَص است و معنايش اين است كه: دست خود را جمع كن ، و آن را داخل گريبان و زير بغلت ببر، و آن را نورانى بيرون آر، بدون اين كه دچار بَرَص و يا هر حالت بد ديگرى شده باشد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۰۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۰۱ </center> | ||
جملۀ «آيَةً أُخرَى»، حال از ضمير در «تَخرُج» است، و اشاره است به اين كه «اژدها شدن عصا»، يك آيت بود، و «يد بيضاء»، آيت دومى. همچنان كه در همين باره فرموده: «فَذَانِكَ بُرهَانَانِ مِن رَبِّكَ إلَى فِرعَونَ وَ مَلَائه». | |||
«''' | «'''لِنُرِيَك مِنْ آيَاتِنَا الْكُبرَى'''»: | ||
«لام» بر سرِ اين جمله، «لام» تعليل است، و جمله متعلق به مصدر است. گويا گفته شده: آنچه ما به دست تو اجراء كرديم، براى اين بود كه بعضى از آيات كبراى خود را به تو نشان دهيم. | |||
«'''اذْهَب إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طغَى'''»: | «'''اذْهَب إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طغَى'''»: | ||
آيات سابق بر اين | آيات سابق بر اين كه مى فرمود: «وَ مَا تِلكَ بِيَمِينِكَ...»، عنوان مقدمه داشت و جمله مورد بحث، فرمان رسالت است. | ||
<span id='link156'><span> | <span id='link156'><span> | ||
==درخواست هاى موسى «ع» از خداوند بعد از مأموريت به رسالت == | ==درخواست هاى موسى «ع» از خداوند بعد از مأموريت به رسالت == | ||
«'''قَالَ رَب اشرَحْ لى صدْرِى ...إِنَّك كُنت بِنَا بَصِيراً...'''»: | «'''قَالَ رَب اشرَحْ لى صدْرِى ...إِنَّك كُنت بِنَا بَصِيراً...'''»: |
ویرایش