۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۲۳۳: | خط ۲۳۳: | ||
«'''فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِى يَا مُوسى إِنّى أَنَا رَبُّك ...طُوًى'''»: | «'''فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِى يَا مُوسى إِنّى أَنَا رَبُّك ...طُوًى'''»: | ||
كلمۀ «طُوَى»، اسم جلگه اى است كه در دامنه «طور» قرار دارد، و همان جا است كه خداى سبحان، آن را «وادى مقدس» ناميده، و اين نام و اين توصيف، دليل بر اين است كه چرا به موسى دستور داد كفشش را بكَنَد، منظور احترام آن سرزمين بوده تا با كفش لگد نشود، و اگر کندن کفش را متفرع بر | كلمۀ «طُوَى»، اسم جلگه اى است كه در دامنه «طور» قرار دارد، و همان جا است كه خداى سبحان، آن را «وادى مقدس» ناميده، و اين نام و اين توصيف، دليل بر اين است كه چرا به موسى دستور داد كفشش را بكَنَد، منظور احترام آن سرزمين بوده تا با كفش لگد نشود، و اگر کندن کفش را متفرع بر | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۹۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۹۱ </center> | ||
«إنّى أنَا رَبُّك» كرده، دليل بر اين است كه تقديس و احترام وادى، به خاطر اين بوده كه حظيرۀ قرب به خدا، و محل حضور و مناجات به درگاه او است. | جملۀ «إنّى أنَا رَبُّك» كرده، دليل بر اين است كه تقديس و احترام وادى، به خاطر اين بوده كه حظيرۀ قرب به خدا، و محل حضور و مناجات به درگاه او است. | ||
پس برگشت معنا به مثل اين مى شود كه بگوييم: به موسى ندا شد اين منم پروردگارت و اينك تو در محضر منى، و وادى طُوَى، به همين جهت تقديس يافته، پس شرط ادب به جاى آور و كفشت را بكَن. | پس برگشت معنا به مثل اين مى شود كه بگوييم: به موسى ندا شد اين منم پروردگارت و اينك تو در محضر منى، و وادى طُوَى، به همين جهت تقديس يافته، پس شرط ادب به جاى آور و كفشت را بكَن. |
ویرایش