۱۷٬۰۴۳
ویرایش
خط ۲۳۷: | خط ۲۳۷: | ||
<span id='link132'><span> | <span id='link132'><span> | ||
==بيان وجه علت بودن | ==بيان وجه علت بودن «لَهُ الأسمَاءُ الحُسنَى»، براى «لا إله إلّا الله» == | ||
و اما دومى ممكن است. براى اين كه عبادت براى خاطر يكى از سه جهت است: يا از باب اميد به خيرى است كه نزد معبود است، كه به طمع آن او را عبادت مى كند. و يا از باب ترس از شرورى است كه در اعراض از او و بى اعتنايى به امر او احتمال مى دهد. و يا از باب اين است كه او را شايسته و اهل آن مى بيند كه در برابرش عبادت و خضوع كند. | و اما دومى ممكن است. براى اين كه عبادت براى خاطر يكى از سه جهت است: يا از باب اميد به خيرى است كه نزد معبود است، كه به طمع آن او را عبادت مى كند. و يا از باب ترس از شرورى است كه در اعراض از او و بى اعتنايى به امر او احتمال مى دهد. و يا از باب اين است كه او را شايسته و اهل آن مى بيند كه در برابرش عبادت و خضوع كند. | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۴۶: | ||
و نيز خداى سبحان، يگانه كسى است كه اهليت پرستش را دارد. چون اهليت اين كه ديگران براى كسى خاضع شوند، جز به خاطر كمالى كه در آن كس هست، نمى باشد. پس تنها و تنها كمال است كه نقص در برابرش خاضع مى شود و نمى تواند نشود و آن كمال، يا عبارت است از جمالى كه نفس به سوى آن مجذوب مى شود، و يا جلالى است كه عقل در برابرش زمين ادب مى بوسد، و قلب از خود بيخود مى گردد. هر كدام را كه در نظر بگيريم، حد اعلايش در خدا است، بلكه تمامى جمال ها از او است. چون هيچ جمالى در هيچ موجودى نيست، مگر آن كه آيتى از جمال او است، و نيز هيچ جلالى نيست مگر آن كه قطره اى از درياى بيكران جلال او است. پس خداى سبحان، معبودى است كه «لا إله إلّا هو و لا معبود سواه». چون همه اسماء حُسنى، مال او است. | و نيز خداى سبحان، يگانه كسى است كه اهليت پرستش را دارد. چون اهليت اين كه ديگران براى كسى خاضع شوند، جز به خاطر كمالى كه در آن كس هست، نمى باشد. پس تنها و تنها كمال است كه نقص در برابرش خاضع مى شود و نمى تواند نشود و آن كمال، يا عبارت است از جمالى كه نفس به سوى آن مجذوب مى شود، و يا جلالى است كه عقل در برابرش زمين ادب مى بوسد، و قلب از خود بيخود مى گردد. هر كدام را كه در نظر بگيريم، حد اعلايش در خدا است، بلكه تمامى جمال ها از او است. چون هيچ جمالى در هيچ موجودى نيست، مگر آن كه آيتى از جمال او است، و نيز هيچ جلالى نيست مگر آن كه قطره اى از درياى بيكران جلال او است. پس خداى سبحان، معبودى است كه «لا إله إلّا هو و لا معبود سواه». چون همه اسماء حُسنى، مال او است. | ||
يعنى هر اسمى كه فرض شود كه نسبت به نظائر خود بهترين اسم بوده باشد، آن اسم از خداى تعالى است. | يعنى هر اسمى كه فرض شود كه نسبت به نظائر خود بهترين اسم بوده باشد، آن اسم از خداى تعالى است. | ||
ویرایش