۱۶٬۹۰۷
ویرایش
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
==بخش ديگرى از زندگى يحيى«ع»، و ماجرای غسل تعميد == | ==بخش ديگرى از زندگى يحيى«ع»، و ماجرای غسل تعميد == | ||
و باز در انجيل آمده كه در سال پانزدهم از سلطنت | و باز در انجيل آمده كه: در سال پانزدهم از سلطنت «طيباريوس» قيصر، كه «بيلاطس نبطى»، والى بر يهوديان و «هيرودس»، رئيس بر ربع جليل و «فيلبس» برادرش، رئيس بر ربع ايطوريه و كوره تراخوتينس و ليسانيوس رئيس بر ربع ابليه بودند، در ايام رياست حنان و قيافا بر كاهنان كلمه خدا بر يوحنا فرزند زكريا در صحرا صورت گرفت. | ||
و به همين | و به همين مناسبت، فرمانى به تمامى شهرهاى پيرامون اردن رسيد كه مردم معموديه توبه و مغفرت گناهان را انجام دهند، و اين قصه در سفر اقوال اشعياى پيغمبر نيز آمده كه: «آوازى از صحرا بر آمد كه آماده راه خدا باشيد، و راه او را هموار سازيد، بدانيد كه همه بيابان ها پُر مى شود و همه كوه ها و تل ها به فرمان در مى آيد، و همه كجى ها راست مى شود، و همه دره ها، راه هموار مى گردد و بشر خلاصى خداى را به چشم مى بيند. | ||
و شنيدند كه به مردمى كه براى تعميد از آن بيرون شده | و شنيدند كه به مردمى كه براى تعميد از آن بيرون شده بودند، مى گفت: اى فرزندان افعى ها! چه كسى به شما ياد داد كه از غضب آينده فرار كنيد؟ بايد كه ميوه هایى كه سزاوار توبه باشد، درست كنيد، و هرگز درباره خود نگویيد كه ما پدرى چون ابراهيم داريم. چون به شما مى گويم كه خدا قادر است از اين سنگ ها فرزندانى براى ابراهيم درست كند، و الآن تبر بر ريشه درختان گذاشته شده، هر درختى كه بار نمى دهد، از ريشه بريده مى شود و در آتش مى سوزد. | ||
جمعيت پرسيدند پس چكار كنيم؟ جواب داد | جمعيت پرسيدند: پس چكار كنيم؟ جواب داد: هر كس دو دست لباس دارد، يك دست آن را به كسى بدهد كه برهنه است، و همچنين هر كس طعام اضافه دارد، به كسى بدهد كه ندارد. | ||
ماليات بگيران آمدند كه تعميد شوند، پرسيدند: اى معلم! ما چگونه تعميد كنيم؟ گفت: بيش از آنچه كه حق شما است، نگيريد. لشگريان هم آمدند و پرسيدند: ما چه كنيم؟ گفت: شما به كسى ظلم نكنيد و افتراء نبنديد و به مواجب خود اكتفاء كنيد. | |||
ویرایش