۱۷٬۰۴۳
ویرایش
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
اين جمله به طور اجمال، آنچه را كه در جملۀ «و مَا أدريك مَا لَيلةُ القَدر» بدان اشاره شده بود، يعنى عظمت آن شب را بيان مى كند و مى فرمايد: بدين جهت گفتيم آن شب مقامى ارجمند دارد كه از هزار شب بهتر است. | اين جمله به طور اجمال، آنچه را كه در جملۀ «و مَا أدريك مَا لَيلةُ القَدر» بدان اشاره شده بود، يعنى عظمت آن شب را بيان مى كند و مى فرمايد: بدين جهت گفتيم آن شب مقامى ارجمند دارد كه از هزار شب بهتر است. | ||
و منظور از بهتر بودنش از هزار شب، به طورى كه مفسّران تفسير كرده اند، بهتر بودنش از حيث فضيلت عبادت است. و مناسب با غرض قرآن هم، همين معناست. چون همه عنايت قرآن در اين است كه مردم را به سوى خدا نزديك، و به وسيلۀ عبادت زنده كند، و زنده دارى آن شب با عبادت، بهتر است از عبادت هزار شب. و ممكن است همين معنا را از آيه سور «دخان» نيز استفاده كرد. چون در آن جا، شب قدر را پر بركت خوانده و فرموده: «إنَّا | و منظور از بهتر بودنش از هزار شب، به طورى كه مفسّران تفسير كرده اند، بهتر بودنش از حيث فضيلت عبادت است. و مناسب با غرض قرآن هم، همين معناست. چون همه عنايت قرآن در اين است كه مردم را به سوى خدا نزديك، و به وسيلۀ عبادت زنده كند، و زنده دارى آن شب با عبادت، بهتر است از عبادت هزار شب. | ||
و ممكن است همين معنا را از آيه سور «دخان» نيز استفاده كرد. چون در آن جا، شب قدر را پر بركت خوانده و فرموده: «إنَّا أنزَلنَاهُ فِى لَيلَةٍ مُبَارَكَة». البته در اين ميان، معناى ديگرى نيز هست، كه إن شاء اللّه در بحث روايتى آينده خواهد آمد. | |||
«'''تَنزَّلُ الْمَلَائكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ'''»: | «'''تَنزَّلُ الْمَلَائكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ'''»: | ||
كلمه «تَنَزَّل» در اصل، تتنزل بوده، و ظاهرا مراد از «روح» آن روحى است كه از عالَم امر است و خداى تعالى در باره اش فرموده: «قُل | كلمه «تَنَزَّل» در اصل، تتنزل بوده، و ظاهرا مراد از «روح» آن روحى است كه از عالَم امر است و خداى تعالى در باره اش فرموده: «قُل الرُّوحُ مِن أمرِ رَبّى»، و اذن در هر چيز، به معناى رخصت دادن در آن است. و يا به عبارت ديگر، اعلام اين معناست كه مانعى از اين كار نيست. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۶۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۶۴ </center> | ||
و كلمه «مِن» در جملۀ «مِن كُلّ أمر» به گفته بعضى از مفسّران، به معناى باء است. بعضى ديگر گفته اند: به معناى خودش است، يعنى ابتداى غايت، ولى سببيّت را هم مى رساند، و آيه را چنين معنا مى دهد: «ملائكه و روح در آن شب، به اذن پروردگارشان و به سبب هر امرى الهى نازل مى شوند». | و كلمه «مِن» در جملۀ «مِن كُلّ أمر» به گفته بعضى از مفسّران، به معناى باء است. بعضى ديگر گفته اند: به معناى خودش است، يعنى ابتداى غايت، ولى سببيّت را هم مى رساند، و آيه را چنين معنا مى دهد: «ملائكه و روح در آن شب، به اذن پروردگارشان و به سبب هر امرى الهى نازل مى شوند». | ||
بعضى ديگر گفته اند: | بعضى ديگر گفته اند: «باء» براى تعليل به غايت است، و معنايش اين است: «ملائكه و روح در آن شب، به اذن پروردگارشان نازل مى شوند، براى خاطر اين كه هر امرى را تدبير كنند». | ||
ليكن حق مطلب اين است كه: مراد از امر، اگر آن امر الهى باشد كه آيه «أنَّمَا أمرُهُ إذَا أرَادَ شَيئاً أن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُون» تفسيرش كرده، حرف «مِن» براى ابتدا خواهد بود و در عين حال، سببيّت را هم مى رساند، و به آيه چنين معنا مى دهد: | |||
«ملائكه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان نازل مى شوند، در حالى كه نزولشان را ابتدا مى كنند و هر امر الهى را صادر مى نمايند». | «ملائكه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان نازل مى شوند، در حالى كه نزولشان را ابتدا مى كنند و هر امر الهى را صادر مى نمايند». | ||
خط ۱۹۹: | خط ۲۰۲: | ||
در مفردات گفته: كلمۀ «سلام» و «سلامت» به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است. | در مفردات گفته: كلمۀ «سلام» و «سلامت» به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است. | ||
پس جملۀ «سَلام هِىَ» اشاره است به اين كه: عنايت الهى تعلّق گرفته است به اين كه رحمتش شامل همۀ آن بندگانى بشود كه به سوى او روى مى آورند. و نيز به اين كه در خصوص «شب قدر»، باب نقمتش و عذابش | پس جملۀ «سَلام هِىَ» اشاره است به اين كه: عنايت الهى تعلّق گرفته است به اين كه رحمتش شامل همۀ آن بندگانى بشود كه به سوى او روى مى آورند. و نيز به اين كه در خصوص «شب قدر»، باب نقمتش و عذابش بسته باشد، به اين معنا كه عذابى جديد نفرستد. | ||
و لازمۀ اين معنا آن است كه طبعا در آن شب، كيد شيطان ها هم مؤثر واقع نشود، همچنان كه در بعضى از روايات هم به اين معنا اشاره رفته است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۶۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۶۵ </center> | ||
ولى بعضى از مفسّران گفته اند: مراد از كلمۀ «سَلام» اين است كه: در آن شب، ملائكه از هر مشغول به عبادت بگذرند، سلام مى دهند. برگشت اين معنا هم، به همان معناى اول است و اين دو آيه، يعنى آيه: «تَنزّلُ الملائِكَةُ و الرّوح» تا آخر سوره، در معناى تفسيرى است براى آيه قبلى كه مى فرمود: «ليلةُ القدر | ولى بعضى از مفسّران گفته اند: مراد از كلمۀ «سَلام» اين است كه: در آن شب، ملائكه از هر مشغول به عبادت بگذرند، سلام مى دهند. برگشت اين معنا هم، به همان معناى اول است و اين دو آيه، يعنى آيه: «تَنزّلُ الملائِكَةُ و الرّوح» تا آخر سوره، در معناى تفسيرى است براى آيه قبلى كه مى فرمود: «ليلةُ القدر خَيرٌ مِن ألفِ شَهر». | ||
==بحث روایی== | |||
در تفسير برهان، از شيخ طوسى، از ابوذر روايت آورده كه گفت: به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» عرضه داشتم: يا رسول اللّه! آيا شب قدر، شبى است كه در عهد انبيا بوده و امر بر آنان نازل مى شده و چون از دنيا مى رفتند، نزول امر در آن شب تعطيل مى شده است؟ فرمود: «نه، بلكه شب قدر تا قيامت هست». | در تفسير برهان، از شيخ طوسى، از ابوذر روايت آورده كه گفت: به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» عرضه داشتم: يا رسول اللّه! آيا شب قدر، شبى است كه در عهد انبيا بوده و امر بر آنان نازل مى شده و چون از دنيا مى رفتند، نزول امر در آن شب تعطيل مى شده است؟ فرمود: «نه، بلكه شب قدر تا قيامت هست». | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۶: | ||
و در مجمع البيان است كه از حمّاد بن عثمان، از حسان ابن ابى على نقل شده كه گفت: از امام صادق «عليه السلام»، از شب قدر پرسيدم. فرمود: در نوزدهم رمضان و بيست و يكم و بيست و سوم جستجويش كن. | و در مجمع البيان است كه از حمّاد بن عثمان، از حسان ابن ابى على نقل شده كه گفت: از امام صادق «عليه السلام»، از شب قدر پرسيدم. فرمود: در نوزدهم رمضان و بيست و يكم و بيست و سوم جستجويش كن. | ||
مؤلّف: در معناى اين روايات، رواياتى ديگر نيز هست، و در بعضى از اخبار ترديد بين دو شب شده؛ يكى بيست و يكم و ديگرى بيست و سوم. مانند روايتى كه عياشى، از عبدالواحد، از امام باقر «عليه السلام» روايت كرده | مؤلّف: در معناى اين روايات، رواياتى ديگر نيز هست، و در بعضى از اخبار ترديد بين دو شب شده؛ يكى بيست و يكم و ديگرى بيست و سوم. مانند روايتى كه عياشى، از عبدالواحد، از امام باقر «عليه السلام» روايت كرده. | ||
و نيز در تفسير عياشى، در روايت عبد اللّه بن بكير، از زراره، از يكى از دو امام باقر و صادق | و از رواياتى ديگر استفاده مى شود كه: شب قدر، خصوص بيست و سوم است. و اگر مُعيّنش نكرده اند، به منظور تعظيم امر آن بوده، تا بندگان خدا، با گناهان خود به امر آن اهانت نكنند. | ||
و نيز در تفسير عياشى، در روايت عبد اللّه بن بكير، از زراره، از يكى از دو امام باقر و صادق «عليهما السلام» آمده كه فرمود: شب بيست و سوم، همان «شب جُهَنى» است. و حديث جُهَنى اين است كه گفت: به رسول خدا«صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» عرضه داشتم: منزل من از مدينه دور است، دستورم بده در شب معيّنى داخل مدينه شوم. فرمود: شب بيست و سوم داخل شو. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۶۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۶۶ </center> | ||
مؤلّف: حديث جُهَنى - كه نامش عبد اللّه بن انيس انصارى بود - از طرق اهل سنّت نيز روايت شده، و سيوطى آن را در الدرّ المنثور، از مالك و بيهقى نقل كرده. | مؤلّف: حديث جُهَنى - كه نامش عبد اللّه بن انيس انصارى بود - از طرق اهل سنّت نيز روايت شده، و سيوطى آن را در الدرّ المنثور، از مالك و بيهقى نقل كرده. | ||
و در كافى، به سند خود، از زراره روايت كرده كه گفت: امام صادق «عليه السلام» فرمود: تقدير در نوزدهم و ابرام در شب بيست و يكم و امضا در شب بيست و سوم است. | و در كافى، به سند خود، از زراره روايت كرده كه گفت: امام صادق «عليه السلام» فرمود: تقدير در نوزدهم و ابرام در شب بيست و يكم و امضا در شب بيست و سوم است. | ||
مؤلّف: در اين معنا هم، روايات ديگرى هست. | مؤلّف: در اين معنا هم، روايات ديگرى هست. | ||
ویرایش