۱۷٬۰۴۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
همچنين به اين سخن كه بعضى گفته اند كه: كلمه «وَ النَّاس»، عطف است بر كلمه «وسواس»، و معناى عبارت اين است كه: پناه مى برم به خدا از شرّ وسواس خنّاس كه از طائفه جنّ هستند، و از شرّ مردم. چون اين معنايى است كه همه مى دانند، از فهم به دور است. | همچنين به اين سخن كه بعضى گفته اند كه: كلمه «وَ النَّاس»، عطف است بر كلمه «وسواس»، و معناى عبارت اين است كه: پناه مى برم به خدا از شرّ وسواس خنّاس كه از طائفه جنّ هستند، و از شرّ مردم. چون اين معنايى است كه همه مى دانند، از فهم به دور است. | ||
==بحث | ==بحث روایتی== | ||
در مجمع البيان است كه ابوخديجه، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: جبرئيل نزد رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلّم» آمد، در حالى كه آن جناب بيمار بود. پس آن جناب را با دو سوره «قُل أعُوذُ» و سوره «قُل هُوَ اللهُ أحَد» افسون نموده، سپس گفت: «بسم الله ارقيك و الله يشفيك مِن كُلّ دَاءٍ يُؤذِيكَ خُذهَا فَلتَهنيك: من تو را به نام خدا افسون مى كنم، و خدا تو را از هر دردى كه آزارت دهد، شفا مى دهد. بگير اين را كه گوارايت باد». | در مجمع البيان است كه ابوخديجه، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: جبرئيل نزد رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلّم» آمد، در حالى كه آن جناب بيمار بود. پس آن جناب را با دو سوره «قُل أعُوذُ» و سوره «قُل هُوَ اللهُ أحَد» افسون نموده، سپس گفت: «بسم الله ارقيك و الله يشفيك مِن كُلّ دَاءٍ يُؤذِيكَ خُذهَا فَلتَهنيك: من تو را به نام خدا افسون مى كنم، و خدا تو را از هر دردى كه آزارت دهد، شفا مى دهد. بگير اين را كه گوارايت باد». | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۶: | ||
<center>''' * * * ''' </center> | <center>''' * * * ''' </center> | ||
* | * مترجم: سپاس خداى را كه توفيق ترجمۀ «تفسير الميزان» را به اين بنده ناچيزش عطا فرمود، و ترجمۀ آخرين جلدش در روز عيد غدير به پايان رسيد. اميد آن دارم كه اين خدمت ناچيز در درگاه ربوبيتش و در پيشگاه مقدس خاتم الأنبيا، و اوصياى گرام آن حضرت مقبول افتد؛ و خداوند عزّوجلّ، در اين ترجمه بركتى قرار دهد تا افراد بيشترى از آن منتفع گردند. | ||
<center> «'''خاطره'''» </center> | <center> «'''خاطره'''» </center> | ||
خط ۲۰۲: | خط ۲۰۲: | ||
* '''در اين جا، به ياد خاطره اى كه با مرحوم استادم علامه طباطبایى داشتم، افتادم كه فرمود''': | * '''در اين جا، به ياد خاطره اى كه با مرحوم استادم علامه طباطبایى داشتم، افتادم كه فرمود''': | ||
شخصى مرحوم پدرم را در خواب ديد، حال او را و نظرى كه به فرزندش دارد، سؤال كرد. آن مرحوم فرموده بود: از محمدحسين راضى نيستم، زيرا او با نوشته هايش، سرمايه كلانى براى خود فراهم آورده و چيزى به من نداده! | |||
مرحوم استاد، وقتى اين ماجرا را نقل كرد، اشك از چشمانش جارى شد و به من فرمود: من ثواب «تفسير الميزان» را به روح والدينم اهدانمودم. به ايشان عرض كردم: من نيز ثواب ترجمه آن را به روح والدينم اهدا نمودم. اميد است خداى عزّوجلّ به لطف و كرم خود، اين هديه را به اضعاف مضاعف در حساب آنان بنويسد. از همه خوانندگان عزيز و محترم التماس دعا دارم. | |||
و الحمد للّه و الصلوة على رسول الله و على آله خزائن رحمة الله واللّعن على أعدائهم أعداء اللّه. | و الحمد للّه و الصلوة على رسول الله و على آله خزائن رحمة الله واللّعن على أعدائهم أعداء اللّه. | ||
ویرایش