گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۲۴: خط ۲۲۴:
همچنان كه نظير آن را خداى تعالى از فرعون حكايت كرده است، وقتى دچار غرق شدن شد: «قَالَ آمَنتُ أنَّهُ لَا إلَهَ إلَّا الَّذِى آمَنَت بِهِ بَنُوا إسرَائِيلَ وَ أنَا مِنَ المُسلِمِين * آلآنَ وَ قَد عَصَيتَ قَبلُ وَ كُنتَ مِنَ المُفسِدِين». و نيز از اقوامى ديگر حكايت كرده كه وقتى دچار عذاب خدا شدند: «قَالُوا يَا وَيلَنَا إنَّا كُنَّا ظَالِمِين * فَمَا زَالَت تِلكَ دَعوَيهُم حَتَّى جَعَلنَاهُم حَصِيداً خَامِدِين».
همچنان كه نظير آن را خداى تعالى از فرعون حكايت كرده است، وقتى دچار غرق شدن شد: «قَالَ آمَنتُ أنَّهُ لَا إلَهَ إلَّا الَّذِى آمَنَت بِهِ بَنُوا إسرَائِيلَ وَ أنَا مِنَ المُسلِمِين * آلآنَ وَ قَد عَصَيتَ قَبلُ وَ كُنتَ مِنَ المُفسِدِين». و نيز از اقوامى ديگر حكايت كرده كه وقتى دچار عذاب خدا شدند: «قَالُوا يَا وَيلَنَا إنَّا كُنَّا ظَالِمِين * فَمَا زَالَت تِلكَ دَعوَيهُم حَتَّى جَعَلنَاهُم حَصِيداً خَامِدِين».


و كوتاه سخن اين كه: مورد آيه سوره «انعام» كه قيد «إن شَاءَ» را داشت، موردى است كه چون هم ممكن است طلب در آن حقيقى باشد و هم غير حقيقى، لازم بود كشف ضرّ و اجابت را در آن مقيد به مشيت كند، و بفرمايد: اگر خدا بخواهد، حاجتشان را بر مى آورد. و قهرا اين در موردى است كه درخواستشان حقيقى و با ايمان خالص باشد. نه آن جا كه درخواست از باب نيرنگ بوده باشد. به خلاف آيه مورد بحث و ساير آيات راجع به اجابت دعا، كه در خصوص موردى است كه - همان طور كه گفتيم - نيرنگ در آن تصور ندارد، و دعا در آن مورد، دعاى حقيقى است. يعنى تنها و تنها، خدا خوانده مى شود.
و كوتاه سخن اين كه: مورد آيه سوره «انعام» كه قيد «إن شَاءَ» را داشت، موردى است كه چون هم ممكن است طلب در آن حقيقى باشد و هم غير حقيقى، لازم بود كشف ضرّ و اجابت را در آن مقيد به مشيت كند، و بفرمايد: اگر خدا بخواهد، حاجتشان را بر مى آورد. و قهرا اين در موردى است كه درخواستشان حقيقى و با ايمان خالص باشد. نه آن جا كه درخواست از باب نيرنگ بوده باشد.  
 
به خلاف آيه مورد بحث و ساير آيات راجع به اجابت دعا، كه در خصوص موردى است كه - همان طور كه گفتيم - نيرنگ در آن تصور ندارد، و دعا در آن مورد، دعاى حقيقى است. يعنى تنها و تنها، خدا خوانده مى شود.


«'''وَ يَجعَلُكُم خُلَفَاءَ الأرضِ '''» - آنچه از سياق استفاده مى شود، اين است كه: مراد از «خلافت»، خلافت زمينى باشد كه خدا آن را براى انسان ها قرار داده، تا با آن خلافت، در زمين و هرچه مخلوق زمينى است، به هر طورى كه خواستند، تصرف كنند، همچنان كه درباره اين خلافت فرمود: «إذ قَالَ رَبُّكَ لِلمَلَائِكَةِ إنِّى جَاعِلٌ فِى الأرضِ خَلِيفَةً».
«'''وَ يَجعَلُكُم خُلَفَاءَ الأرضِ '''» - آنچه از سياق استفاده مى شود، اين است كه: مراد از «خلافت»، خلافت زمينى باشد كه خدا آن را براى انسان ها قرار داده، تا با آن خلافت، در زمين و هرچه مخلوق زمينى است، به هر طورى كه خواستند، تصرف كنند، همچنان كه درباره اين خلافت فرمود: «إذ قَالَ رَبُّكَ لِلمَلَائِكَةِ إنِّى جَاعِلٌ فِى الأرضِ خَلِيفَةً».
۱۷٬۰۴۳

ویرایش