گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۸: خط ۹۸:
پدرم، از پدرش برايم نقل كرد كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، در سالى كه جنگ «احزاب» پيش آمد، نقشه حفر خندق را طرح كرد، و آن اين طور بود كه هر چهل ذراع (تقريبا بيست متر) را، به ده نفر واگذار كرد. مهاجران و انصار، بر سرِ سلمان فارسى اختلاف كردند، و چون سلمان، مردى قوى و نيرومند بود، انصار گفتند: سلمان از ماست، و مهاجران گفتند: از ماست.  
پدرم، از پدرش برايم نقل كرد كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، در سالى كه جنگ «احزاب» پيش آمد، نقشه حفر خندق را طرح كرد، و آن اين طور بود كه هر چهل ذراع (تقريبا بيست متر) را، به ده نفر واگذار كرد. مهاجران و انصار، بر سرِ سلمان فارسى اختلاف كردند، و چون سلمان، مردى قوى و نيرومند بود، انصار گفتند: سلمان از ماست، و مهاجران گفتند: از ماست.  


رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: سلمان، از ما اهل بيت است!
رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: «سلمان، از ما اهل بيت است»!


آنگاه ناقل حديث، يعنى «عمرو بن عوف» مى گويد: من، و سلمان، و حذيفة بن يمان، و نعمان بن مقرن، و شش نفر از انصار، چهل ذراع را معين نموده، حفر كرديم، تا آن جا كه از ريگ گذشته، به رگه خاك رسيديم. در آن جا خداى تعالى، از شكم خندق، صخره اى بسيار بزرگ، و سفيد و گرد، نمودار كرد، كه هر چه كلنگ زديم، كلنگ ها از كار افتاد، و آن صخره تكان نخورد.  
آنگاه ناقل حديث، يعنى «عمرو بن عوف» مى گويد: من، و سلمان، و حذيفة بن يمان، و نعمان بن مقرن، و شش نفر از انصار، چهل ذراع را معين نموده، حفر كرديم، تا آن جا كه از ريگ گذشته، به رگه خاك رسيديم. در آن جا خداى تعالى، از شكم خندق، صخره اى بسيار بزرگ، و سفيد و گرد، نمودار كرد، كه هر چه كلنگ زديم، كلنگ ها از كار افتاد، و آن صخره تكان نخورد.  
۱۶٬۸۷۵

ویرایش