۱۶٬۹۰۷
ویرایش
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
و نيز در همان كتاب است كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» به معاذ فرمود: اى معاذ! سابقين كسانى هستند كه شب ها را با ذكر خدا زنده مى دارند، و كسى كه دوست دارد در باغ هاى بهشت گردش كند، زياد ذكر خداى عزوجل بگويد. | و نيز در همان كتاب است كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» به معاذ فرمود: اى معاذ! سابقين كسانى هستند كه شب ها را با ذكر خدا زنده مى دارند، و كسى كه دوست دارد در باغ هاى بهشت گردش كند، زياد ذكر خداى عزوجل بگويد. | ||
==مراد از «الّذين اُوتُوا العلم»، ائمّه | ==مراد از «الّذين اُوتُوا العلم»، ائمّه «ع» هستند== | ||
و در | و در كافى، به سند خود، از عبدى، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه در ذيل آيه «بَل هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِى صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا العِلمَ» فرمود: منظور از اينان كه علم داده شده اند، ائمه اند. | ||
مؤلف: اين معنا در كافى و در بصائر | مؤلف: اين معنا در كافى و در بصائر الدرجات، به چند طريق روايت شده، و منظور در همه آن ها، تطبيق كلى بر فرد بارز آن است. به دليل اين كه در روايت بعدى خواهيد ديد كه آيه را منحصر در ائمه ندانسته اند. | ||
و در بصائر | و در بصائر الدرجات، به سند خود، از بريد بن معاويه، از امام باقر «عليه السلام» روايت كرده كه گفت: من از آن جناب، معناى آيه «بَل هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِى صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا العِلم» را پرسيدم. فرمود: شماييد آن كسانى كه علم داده شده اند، شما نباشيد، چه كسى ممكن است باشد؟ | ||
و در الدر المنثور است كه : | و در الدر المنثور است كه: اسماعيلى، در معجم خود، و ابن مردويه، از طريق يحيى بن جعده، از ابوهريره روايت كرده اند كه گفت: | ||
و در همان كتاب است كه ابن عساكر، از ابى مليكه روايت كرده كه گفت : عبدالله بن عامر بن | مردمى از اصحاب رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، از تورات چيزهايى مى نوشتند. اين خبر به رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» رسيد، فرمود: احمق ترين احمقان، و گمراه ترين گمراهان، مردمى هستند كه از كتابى كه خداوند بر پيغمبرشان نازل كرده، روى گردان شوند، و علاقمند به كتابى شوند كه خدا بر غير پيغمبر آنان نازل كرده، و براى امتى غير از آنان فرستاده. در همين جريان بود كه آيه شريفه «أوَ لَم يَكفِهِم أنَّا أنزَلنَا عَلَيكَ الكِتَابَ يُتلَى عَلَيهِم...» نازل شد. | ||
و در همان كتاب است كه ابن عساكر، از ابى مليكه روايت كرده كه گفت: عبدالله بن عامر بن كريز، هديه اى براى عايشه فرستاد. عايشه خيال كرد فرستنده آن، عبدالله عمر است. لذا هديه را برگردانيد و گفت: اين پسر عمر، قرآن كريم را رها كرده، و كتاب هاى ديگر را تتبع مى كند، با اين كه خداى تعالى فرمود: «أوَ لَم يَكفِهِم أنَّا أنزَلنَا عَلَيكَ الكِتَابَ يُتلَى عَلَيهِم». اطرافيان به او گفتند: هديه از عبدالله بن عامر است. آن وقت هديه را پذيرفت. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۱۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۱۴ </center> | ||
از ظاهر دو روايت و مخصوصا روايت | از ظاهر دو روايت و مخصوصا روايت اخير، بر مى آيد كه آيه شريفه، درباره بعضى از صحابه نازل شده، ولى سياق آيه با اين حرف نمى سازد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۱۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۱۵ </center> | ||
<span id='link129'><span> | <span id='link129'><span> |
ویرایش