گمنام

تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۳: خط ۸۳:
علاوه بر اين كه خواننده در بيان قبلى ت وجه فرموده ، كه قرآن كريم لفظ تاءويل را به طورى كه شمرده اند در شانزده مورد استعمال كرده و همه موارد در همين معنايى است كه ما گفتيم .
علاوه بر اين كه خواننده در بيان قبلى ت وجه فرموده ، كه قرآن كريم لفظ تاءويل را به طورى كه شمرده اند در شانزده مورد استعمال كرده و همه موارد در همين معنايى است كه ما گفتيم .
<span id='link36'><span>
<span id='link36'><span>
===آيا كسى جز خدا تاءويل قرآن را مى داند؟ ===
==آيا كسى جز خدا تاءويل قرآن را مى داند؟ ==
اين مساءله هم مانند مساءله قبلى از موارد اختلاف شديد بين مفسرين است ، و منشا
اين مساءله هم مانند مساءله قبلى از موارد اختلاف شديد بين مفسرين است ، و منشا
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۷۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۷۶ </center>
خط ۹۳: خط ۹۳:
طايفه دوم نيز به وجوهى و رواياتى استدلال كرده اند، آن رواياتى كه مى گويد علم تاءويل متشابهات از علومى است كه خدا به خودش ‍ اختصاص داده ، و اين دو طايفه قرنها اختلاف خود را ادامه داده اند، و ادله يكديگر را با دليل مخالفش باطل ساخته اند.
طايفه دوم نيز به وجوهى و رواياتى استدلال كرده اند، آن رواياتى كه مى گويد علم تاءويل متشابهات از علومى است كه خدا به خودش ‍ اختصاص داده ، و اين دو طايفه قرنها اختلاف خود را ادامه داده اند، و ادله يكديگر را با دليل مخالفش باطل ساخته اند.
<span id='link37'><span>
<span id='link37'><span>
==اختلاف در اين مساءله از ابتدا تواءم با خلط و اشتباه بوده و ادله طرفين قاصر استاثبات مدعاى آنهااست ==
==اختلاف در اين مساءله از ابتدا تواءم با خلط و اشتباه بوده و ادله طرفين قاصر استاثبات مدعاى آنهااست ==
آنچه لازم است كه يك دانشمند اهل تحقيق در اين مقام مورد توجه قرار دهد اينست كه اين مساءله از همان ابتدا كه مورد اختلاف قرار گرفته ، خالى از خلط و اشتباه نبوده ، يعنى بين مساءله رجوع متشابه به محكم (و يا به عبارت ديگر، بين مراد از متشابه ،) و مساءله تاءويل ، خلط شده است . همان طور كه اين مطلب از ملاحظه موضوع بحثى كه عنوان كرديم و محل نزاع و مورد اختلاف را ذكر نموديم ، نيز، روشن مى شود. (آنچه طايفه اول براى راسخين در علم اثبات مى كنند غير آن چيزى است كه طايفه دوم انكارش مى كنند، طايفه اول مى گويند راسخين در علم با ارجاع متشابهات به محكمات مى توانند معناى متشابهات را بفهمند، و طايفه دوم مى گويند علم به متشابهات از علومى است كه خدا به خودش اختصاص داده ، نه آن ، منكر گفته اين است ، و نه اين منكر گفته او «'''مترجم '''»)).
آنچه لازم است كه يك دانشمند اهل تحقيق در اين مقام مورد توجه قرار دهد اينست كه اين مساءله از همان ابتدا كه مورد اختلاف قرار گرفته ، خالى از خلط و اشتباه نبوده ، يعنى بين مساءله رجوع متشابه به محكم (و يا به عبارت ديگر، بين مراد از متشابه ،) و مساءله تاءويل ، خلط شده است . همان طور كه اين مطلب از ملاحظه موضوع بحثى كه عنوان كرديم و محل نزاع و مورد اختلاف را ذكر نموديم ، نيز، روشن مى شود. (آنچه طايفه اول براى راسخين در علم اثبات مى كنند غير آن چيزى است كه طايفه دوم انكارش مى كنند، طايفه اول مى گويند راسخين در علم با ارجاع متشابهات به محكمات مى توانند معناى متشابهات را بفهمند، و طايفه دوم مى گويند علم به متشابهات از علومى است كه خدا به خودش اختصاص داده ، نه آن ، منكر گفته اين است ، و نه اين منكر گفته او «'''مترجم '''»)).
۱۷٬۰۵۲

ویرایش