۱۷٬۰۰۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
==سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد == | ==سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد == | ||
آرى، خداى سبحان هر پيغمبرى را كه به سوى امتى از آن امت ها مى فرستاد، به دنبال او آن امت را با ابتلاى به ناملايمات و محنت ها آزمايش مى كرد، تا به سويش راه يافته و به درگاهش تضرع كنند، و وقتى معلوم مى شد كه اين مردم به اين وسيله كه خود يكى از سنت هاى نامبرده | آرى، خداى سبحان هر پيغمبرى را كه به سوى امتى از آن امت ها مى فرستاد، به دنبال او آن امت را با ابتلاى به ناملايمات و محنت ها آزمايش مى كرد، تا به سويش راه يافته و به درگاهش تضرع كنند، و وقتى معلوم مى شد كه اين مردم به اين وسيله كه خود يكى از سنت هاى نامبرده بالاست، متنبه نمى شوند، سنت ديگرى را به جاى آن سنت، به نام «سنت مكر» جارى مى ساخت، و آن، اين بود كه: | ||
بعد از اجراى اين | دل هاى آنان را به وسيله قساوت و اعراض از حق و علاقمند شدن به شهوات مادى و شيفتگى در برابر زيبایی هاى دنيوى، مُهر مى نهاد. | ||
بعد از اجراى اين سنت، سنت سوم خود، يعنى «استدراج» را جارى مى نمود، و آن، اين بود كه انواع گرفتاری ها و ناراحتى هاى آنان را بر طرف ساخته، زندگيشان را از هر جهت مرفه مى نمود، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۴۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۴۷ </center> | ||
و بدين وسيله روز به | و بدين وسيله روز به روز، بلكه ساعت به ساعت، به عذاب خود نزديكترشان مى كرد، تا وقتى كه همه شان را به طور ناگهانى و بدون اين كه احتمالش را هم بدهند، به ديار نيستى مى فرستاد، در حالى كه در مهد امن و سلامت آرميده و به علمى كه داشتند و وسايل دفاعيى كه در اختيارشان بود، مغرور گشته و از اين كه پيشامدى، كار آن ها را به هلاكت و زوال بكشاند، غافل و خاطر جمع بودند. | ||
خداى | خداى تعالى، در اين آيات علاوه بر خلاصه گيرى از آيات قبل، يك حقيقت خالى از هر شائبه اى را هم خاطر نشان ساخته و در جمله «و لو أن أهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء»، بدان اشاره نموده است، و آن حقيقت، عبارت است از چيزى كه معيار و مدار اساس نزول نعمت و نقمت بر آدميان است. | ||
توضيح | توضيح اين كه: به طور كلى همه اجزاى عالَم، مانند اعضاى يك بدن به يكديگر متصل و مربوط است، به طورى كه صحت و سقم و استقامت و انحراف يك عضو در صدور افعال از ساير اعضاء تأثير داشته و اين تفاعل در خواص و آثار در همه اجزاء و اطراف آن جريان دارد. | ||
و اين اجزاء - | و اين اجزاء - به طورى كه قرآن شريف بيان كرده - همه به سوى خداى سبحان و آن هدفى كه خداوند براى آن ها مقدر نموده، در حركت اند. انحراف و اختلال حركت يك جزء از اجزاى آن، مخصوصا اگر از اجزاى برجسته باشد، در ساير اجزاء به طور نمايان اثر سوء باقى مى گذارد و در نتيجه، آثارى هم كه ساير اجزاى عالَم در اين جزء دارند، فاسد شده، فسادى كه از جزء مزبور در ساير اجزاء راه يافته بود، به خودش بر مى گردد. | ||
اين | اگر جزء مزبور، به خودى خود و يا به كمك ديگران، استقامت قبلى خود را به دست آورد، حالت رفاه قبل از انحرافش هم بر مى گردد، ولى اگر به انحراف و اعوجاج خود ادامه دهد، فساد حال و محنت و ابتلاءش نيز ادامه خواهد يافت، تا آن جا كه انحراف و طغيانش از حد بگذرد، و كار ساير اجزاء و اسباب مجاورش را به تباهى بكشاند. اين جاست كه همه اسباب جهان عليه او قيام نموده، و با قوايى كه خداوند به منظور دفاع از حريم ذات و حفظ وجودشان در آن ها به وديعه سپرده، جزء مزبور را تا خبردار شود، از بين برده و نابود مى سازند. | ||
اين خود، يكى از سنت هايى است كه خداى تعالى، در جميع اجزاى عالَم كه يكى از آن ها انسان است، جارى ساخته، نه اين سنت تخلف بردار است و نه انسان از آن مستثنا است. | |||
<span id='link152'><span> | <span id='link152'><span> | ||
==پیامدهای كجروى هر امتى، به خودش بر مى گردد == | ==پیامدهای كجروى هر امتى، به خودش بر مى گردد == | ||
و چون چنين است اگر امتى از امت ها از راه فطرت منحرف گردد، و در نتيجه از راه سعادت انسانى كه خداوند برايش مقرر كرده باز بماند اسباب طبيعيى هم كه محيط به آن است و مربوط به او است اختلال يافته، و آثار سوء اين اختلال به خود آن امت بر مى گردد،و خلاصه دود كجروى هايش به چشم خودش مى رود، | و چون چنين است اگر امتى از امت ها از راه فطرت منحرف گردد، و در نتيجه از راه سعادت انسانى كه خداوند برايش مقرر كرده باز بماند اسباب طبيعيى هم كه محيط به آن است و مربوط به او است اختلال يافته، و آثار سوء اين اختلال به خود آن امت بر مى گردد،و خلاصه دود كجروى هايش به چشم خودش مى رود، |
ویرایش