۱۶٬۸۸۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۶۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۶۳ </center> | ||
و همچنين رواياتى كه داردفرستادگان بنى تميم وقتى خدمت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى رسيدند، پشت در منزلش مى ايستادند و صدا مى زدند كه به سر وقت ما بيرون بيا. آنگاه آيه اى را كه در اين مورد نازل شده اين چنين نقل كرده : | و همچنين رواياتى كه داردفرستادگان بنى تميم وقتى خدمت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى رسيدند، پشت در منزلش مى ايستادند و صدا مى زدند كه به سر وقت ما بيرون بيا. آنگاه آيه اى را كه در اين مورد نازل شده اين چنين نقل كرده: «ان الذين ينادونك من وراء الحجرات (بنو تميم) اكثرهم لا يعقلون» آنگاه آقايان پنداشتند كه كلمه بنو تميم جزء آيه بوده و ساقط شده است. | ||
باز ملحق به اين باب است روايات بى شمار ديگرى كه در جرى قرآن ( تطبيق كليات آن بر مصاديق ) وارد شده است ، مانند روايتى كه در ذيل آيه «'''و سيعلم الذين ظلموا ( آل محمد حقهم | |||
باز ملحق به اين بابست رواياتى كه وقتى آيه اى را تفسير مى كند ذكرى و يا دعايى به آن اضافه مى نمايد، تا مردم در هنگام خواندن آن آيه ادب را رعايت نموده ، آن ذكر و دعا را بخوانند، | باز ملحق به اين باب است روايات بى شمار ديگرى كه در جرى قرآن ( تطبيق كليات آن بر مصاديق ) وارد شده است ، مانند روايتى كه در ذيل آيه «'''و سيعلم الذين ظلموا (آل محمد حقهم)» آمده كه جمله «آل محمد حقهم» به منظور بيان يكى از مصاديق ظلم آورده شده ، نه به عنوان متن آيه. و روايتى كه در خصوص آيه «و من يطع الله و رسوله (فى ولايت على و الائمة من بعده) فقد فاز فوزا عظيما» و اين گونه روايات بسيار زياد است. | ||
و نيز جزو ادله قاصر الدلاله آقايان بايد رواياتى را شمرد كه در باب الفاظ آيه اى وارد شده و آقايان آنها را از ادله تحريف شمرده اند مانند روايتى كه در پاره اى روايات مربوط به آيه | باز ملحق به اين بابست رواياتى كه وقتى آيه اى را تفسير مى كند ذكرى و يا دعايى به آن اضافه مى نمايد، تا مردم در هنگام خواندن آن آيه ادب را رعايت نموده ، آن ذكر و دعا را بخوانند، همچنان كه در كافى به سند خود از عبد العزيز بن مهتدى روايت كرده كه گفت از حضرت رضا (عليه السلام) در باره سوره توحيد پرسيدم فرمود: | ||
«هر كس بخواند قل هو الله احد را و به آن ايمان داشته باشد توحيد را شناخته است». آنگاه اضافه كرده است: عرض كردم چطور بخوانيم آن را؟ فرمود: همان طور كه مردم آن را مى خوانند: «قل هو الله احد، الله الصمد لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد كذلك الله ربى كذلك الله ربى». | |||
و نيز جزو ادله قاصر الدلاله آقايان بايد رواياتى را شمرد كه در باب الفاظ آيه اى وارد شده و آقايان آنها را از ادله تحريف شمرده اند مانند روايتى كه در پاره اى روايات مربوط به آيه «و لقد نصركم الله ببدر و انتم اذلة» دارد آيه اين طور است: «و لقد نصركم الله ببدر و انتم ضعفاء». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۶۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۶۴ </center> | ||
و در بعضى ديگر آمده | و در بعضى ديگر آمده «و لقد نصركم الله ببدر و انتم قليل». | ||
و اين اختلافات چه بسا خود قرينه باشد بر اينكه ، منظور تفسير آيه به معنا است ، به شهادت اينكه در بعضى از آنها آمده كه صلاح نيست اصحاب بدر را كه يكى از ايشان رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) است ذليل ناميد و به وصف ذلت توصيف | |||
و نيز مانند آية الكرسى على التنزيل كه رواياتى در باره اش رسيده و در بعضى از | و اين اختلافات چه بسا خود قرينه باشد بر اينكه ، منظور تفسير آيه به معنا است ، به شهادت اينكه در بعضى از آنها آمده كه صلاح نيست اصحاب بدر را كه يكى از ايشان رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است ذليل ناميد و به وصف ذلت توصيف نمود. پس منظور از لفظ «اذلة» در آيه شريفه جمعيت كم و ناتوان است نه خوار و ذليل. | ||
و چه بسا از اين روايات كه در ميان خود آنها تعارض و تنافى است كه به حكم كلى (تساقط روايات در هنگام تعارض) از درجه اعتبار ساقطه اند، مانند روايات وارده از طرق خاصه و عامه در اين كه آيه اى در قرآن براى حكم سنگسار بوده و افتاده آنگاه در بيان اينكه آيه مذكور چه بوده در يكى چنين آمده: «اذا زنى الشيخ و الشيخة فارجموهما البتة فانهما قضيا الشهوة: وقتى پيرمرد و پيرزن زنا كردند بايد حتما سنگسار شوند زيرا اين طبقه شهوترانى خود را كرده اند». | |||
و در بعضى ديگر چنين آمده: «الشيخ و الشيخة اذا زنيا فارجموهما البتة فانهما قضيا الشهوة: پيرمرد و پيرزن اگر زنا كنند بايد حتما سنگسار شوند چون آنها شهوترانى خود را كرده اند». و در بعضى آمده: «و بما قضيا من اللذة». و در بعضى ديگر در آخر آيه آمده: «نكالا من الله و الله عليم حكيم». و در بعضى در آخرش آمده «نكالا من الله و الله عزيز حكيم». | |||
و نيز مانند آية الكرسى على التنزيل كه رواياتى در باره اش رسيده و در بعضى از آن ها چنين آمده: «الله لا اله الا هو الحى القيوم لا تاخذه سنة و لا نوم له ما فى السموات و ما فى الارض (و ما بينهما و ما تحت الثرى عالم الغيب و الشهادة فلا يظهر على غيبه احدا) من ذا الذى يشفع عنده... و هو العلى العظيم (و الحمد لله رب العالمين». و در بعضى ديگر جمله «الحمد لله رب العالمين» را در آخر آيه سوم بعد از جمله «هم فيها خالدون» آورده. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه : ۱۶۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه : ۱۶۵ </center> | ||
در بعضى چنين آمده : | در بعضى چنين آمده: «له ما فى السموات و ما فى الارض (و ما بينهما و ما تحت الثرى عالم الغيب و الشهادة الرحمن الرحيم...» و در بعضى ديگر اين طور آمده: «عالم الغيب و الشهادة الرحمن) الرحيم بديع السموات و الارض ذو الجلال و الاكرام رب العرش العظيم» و در بعضى ديگر آمده: «عالم الغيب و الشهادة العزيز الحكيم». | ||
و | |||
و اين كه بعضى از محدثين گفته اند كه «اختلاف روايات در آياتى كه نقل شد ضرر به جائى نمى رساند چون اين روايات در اصل تحريف قرآن اتفاق دارند» مردود و غلط است. چون اتفاق روايات مذكور در تحريف شدن قرآن ضعف دلالت آنها را جبران نمى كند و هر يك از آنها ديگرى را دفع مى كند. | |||
<span id='link110'><span> | <span id='link110'><span> | ||
==دسيسه و جعل روايت دشمنان قرآن مخفى نماند! == | ==دسيسه و جعل روايت دشمنان قرآن مخفى نماند! == |
ویرایش