گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۷: خط ۸۷:
<span id='link63'><span>
<span id='link63'><span>


==مراد از «امام مبين» و سخن ديگر مفسّران در معناى آن ==
==سخن مفسران، در معنای مراد از «امام مُبين»==
((و كل شى ء احصيناه فى امام مبين (( - منظور از ((امام مبين (( لوح محفوظ است ، لوحى كه از دگرگون شدن و تغيير پيدا كردن محفوظ است ، و مشتمل است بر تمامى جزئياتى كه خداى سبحان قضايش را در خلق رانده ، در نتيجه آمار همه چيز در آن هست، و اين كتاب در كلام خداى تعالى با اسمهاى مختلفى ناميده شده لوح محفوظ، ام الكتاب، كتاب مبين ، و ا مام مبين ، كه در هر يك از اين اسماى چهارگانه عنايتى مخصوص هست.
«'''وَ كُلّ شَئٍ أحصَينَاهُ فِى إمَامٍ مُبِين'''» - منظور از «امام مُبين»، لوح محفوظ است. لوحى كه از دگرگون شدن و تغيير پيدا كردن، محفوظ است، و مشتمل است بر تمامى جزئياتى كه خداى سبحان، قضايش را در خلق رانده. در نتيجه، آمار همه چيز در آن هست، و اين كتاب، در كلام خداى تعالى، با اسم هاى مختلفى ناميده شده: «لوح محفوظ»، «أُمّ الكتاب»، «كتاب مُبين» و «إمام مُبين»، كه در هر يك از اين اسماى چهارگانه، عنايتى مخصوص هست.
و شايد عنايت در ناميدن آن به امام مبين ، به خاطر اين باشد كه بر قضاهاى حتمى خدا مشتمل است ، قضاهايى كه خلق تابع آنها هستند و آنها مقتداى خلق . و نامه اعمال هم - به طورى كه در تفسير سوره جاثيه مى آيد - از آن كتاب استنساخ مى شود، چون در آن سوره فرموده: ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق انا كنا نستنسخ ما كنتم تعملون((.


بعضى از مفسرين گفته اند: ((مراد از امام مبين ، نامه اعمال است (( ليكن سخن وى بيهوده است . بعضى ديگر گفته اند: ((علم خدا است ((. اين هم مثل همان تفسير قبل است بله اگر مراد شان از علم خدا علم فعلى او باشد باز وجهى دارد.
و شايد عنايت در ناميدن آن به «إمام مُبين»، به خاطر اين باشد كه بر قضاهاى حتمى خدا مشتمل است. قضاهايى كه خلق تابع آن ها هستند، و آن ها مقتداى خلق.  


و از حرفهاى عجيبى كه در اين مقام گفته شده ، سخن بعضى از مفسرين است كه گفته: ((آنچه در لوح محفوظ نوشته مى شود، عبارت است از آنچه بوده و آنچه خواهد بود، اما تا روز قيامت ، نه تا ابد، براى اينكه لوح نزد مسلمانان عبارت است از جسم ، و هر جسمى هر قدر هم بزرگ باشد، بالاخره محدود و داراى ابعادى متناهى است ، و ادله علمى بر اين معنا شاهد است . بنابراين ممكن نيست اين جسم محدود، حاوى و مشتمل بر تمامى جزئيات حوادث آينده باشد،
و «نامۀ اعمال» هم - به طورى كه در تفسير سورۀ «جاثيه» مى آيد - از آن كتاب استنساخ مى شود. چون در آن سوره فرموده: «هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيكُم بِالحَقّ إنّا كُنّا نَستَنسِخُ مَا كُنتُم تَعمَلُون».
 
بعضى از مفسران گفته اند: «مراد از امام مبين، نامۀ اعمال است»، ليكن سخن وى بيهوده است.
 
بعضى ديگر گفته اند: «علم خدا است». اين هم، مثل همان تفسير قبل است. بله، اگر مراد شان از علم خدا، علم فعلى او باشد، باز وجهى دارد.
 
و از حرف هاى عجيبى كه در اين مقام گفته شده، سخن بعضى از مفسران است، كه گفته: «آنچه در لوح محفوظ نوشته مى شود، عبارت است از: آنچه بوده و آنچه خواهد بود، اما تا روز قيامت، نه تا ابد. براى اين كه «لوح» نزد مسلمانان، عبارت است از جسم، و هر جسمى هر قدر هم بزرگ باشد، بالاخره محدود و داراى ابعادى متناهى است، و ادلۀ علمى بر اين معنا شاهد است. بنابراين، ممكن نيست اين جسم محدود، حاوى و مشتمل بر تمامى جزئيات حوادث آينده باشد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۹۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۹۸ </center>
و گرنه لازمه اش اين مى شود كه متناهى ظرف باشد براى غير متناهى ، و اين بالبداهه محال است پس چاره همين است كه عموميت ((كل شى ء(( را تخصيص بزنيم ، و بگوييم حوادث تا روز قيامت منظور است . و اين سخن تحكم و بى دليل است ، - كه ان شاءاللّه به زودى به طور مفصل متعرض آن مى شويم.
و گرنه لازمه اش، اين مى شود كه متناهى، ظرف باشد براى غير متناهى، و اين، بالبداهه محال است. پس چاره همين است كه عموميت «كُلّ شَئ» را تخصيص بزنيم، و بگوييم حوادث تا روز قيامت منظور است». و اين سخن، تحكّم و بى دليل است، - كه إن شاء اللّه، به زودى به طور مفصل، متعرض آن مى شويم.


و آيه شريفه نسبت به ما قبل در معناى تعليل است ، گويا فرموده آنچه گفتيم و آنچه از اوصاف آنان كه كلمه عذاب بر ايشان حتمى شده برشمرديم ، و آنچه درباره پيروان قرآن گفتيم كه به غيب از پروردگارشان خشيت دارند، همه مطابق با واقع است زيرا زمام حيات همه به دست ماست ، و اعمال و آثارشان نزد ما محفوظ است ، پس ما در هر حال به سرانجام هر يك از دو گروه، علم و اطلاع داريم.
و آيه شريفه نسبت به ماقبل، در معناى تعليل است. گويا فرموده: آنچه گفتيم و آنچه از اوصاف آنان كه كلمۀ عذاب بر ايشان حتمى شده، برشمرديم، و آنچه درباره پيروان قرآن گفتيم، كه به غيب از پروردگارشان خشيت دارند، همه مطابق با واقع است. زيرا زمام حيات همه به دست ماست، و اعمال و آثارشان، نزد ما محفوظ است. پس ما در هر حال، به سرانجام هر يك از دو گروه، علم و اطلاع داريم.


<span id='link64'><span>
<span id='link64'><span>
<center> «'''بحث روایتی'''» </center>


==رواياتى درباره نزول آيه: «و جعلنا من بين ايديهم سدا...»==
==رواياتى درباره نزول آيه: «و جعلنا من بين ايديهم سدا...»==
۱۶٬۳۴۰

ویرایش