گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
<span id='link59'><span>
<span id='link59'><span>


==معناى آيه : لقد حق القول على اكثرهم ... ==
==معناى آيه: «لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى أَكْثرِهِمْ...» ==
«'''لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى أَكْثرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ'''»:
«'''لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى أَكْثرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ'''»:


لامى كه بر سر جمله است لام قسم است ، و معنايش اين مى شود كه : سوگند مى خورم كه قول عذاب بر بيشترشان حتمى شد، و منظور از ((ثابت شدن قول بر اكثريت (( اين است كه: مصداقى شده باشند كه قول بر آنان صادق با شد.
«لامى» كه بر سرِ جمله است، «لام» قسم است، و معنايش اين مى شود كه: سوگند مى خورم كه قول عذاب، بر بيشترشان حتمى شد. و منظور از «ثابت شدن قول بر اكثريت»، اين است كه: مصداقى شده باشند، كه «قول» بر آنان صادق باشد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۹۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۹۲ </center>
و مراد از قولى كه بر آنان ثابت شده ، كلمه عذاب است ، كه خداى سبحان در بدو خلقت در خطاب با ابليس آن را گفت ، و فرمود: ((فالحق و الحق اقول لاملان جهنم منك و ممن تبعك منهم اجمعين ((.
و مراد از قولى كه بر آنان ثابت شده، كلمّ «عذاب» است، كه خداى سبحان، در بدو خلقت، در خطاب با ابليس آن را گفت و فرمود: «فَالحَقُّ وَ الحَقُّ أقُولُ لَأملَأنّ جَهَنّمَ مِنكَ وَ مِمّن تَبَعَكَ مِنهُم أجمَعِين».


و مراد از پيروى شيطان اطاعت او در هر دستورى است كه به وسيله وسوسه و تزوير مى دهد، به طورى كه گمراهى او در نفس پيرو ثابت شود، و در دلش رسوخ كند، چون از اين خطاب كه به ابليس كرده و فرموده : ((انّ عبادى ليس لك عليهم سلطان الا من اتبعك من الغاوين و ان جهنم لموعدهم اجمعين (( برمى آيد كه پيروان شيطان چنين كسانى هستند.
و مراد از پيروى شيطان، اطاعت او در هر دستورى است، كه به وسيلۀ وسوسه و تزوير مى دهد، به طورى كه گمراهى او، در نفسِ پيرو ثابت شود، و در دلش رسوخ كند. چون از اين خطاب كه به ابليس كرده و فرموده: «إنّ عِبَادِى لَيسَ لَكَ عَلَيهِم سُلطَانٌ إلّا مَنِ اتّبَعَكَ مِنَ الغَاوِين وَ إنّ جَهَنّمَ لَمَوعِدُهُم أجمَعِين»، بر مى آيد كه پيروان شيطان، چنين كسانى هستند.
و لازمه رسوخ يافتن پيروى از شيطان در نفس ، طغيان و استكبار در برابر حق است ، همچنان كه حكايت گفتگوى تابعان و متبوعان در آتش ‍ دوزخ در آيه ((بل كنتم قوما طاغين فحق علينا قول ربنا انا لذائقون فاغوى ناكم انا كنا غاوين (( و نيز آيه ((و لكن حقت كلمه العذاب على الكافرين قيل ادخلوا ابواب جهنم خالدين فيها فلبئس مثوى المتكبرين (( به اين معنا اشاره دارد.


و نيز لاز مه رسوخ پيروى شيطان در دل ، اين است كه : چنين كسانى با تمام توجه قلبى متوجه دنيا شوند، و به كلى از آخرت روى بگردانند، و چنين حالتى در دلهايشان رسوخ كند همچنان كه خداى تعالى فرموده : ((و لكن من شرح بالكفر صدرا فعليهم غضب من اللّه و لهم عذاب عظيم ذلك بانهم استحبوا الحيوة الدنيا على الاخرة و ان اللّه لا يهدى القوم الكافرين اولئك الّذين طبع اللّه على قلوبهم و سمعهم و ابصارهم و اولئك هم الغافلون((.
و لازمۀ رسوخ يافتن پيروى از شيطان در نفس، طغيان و استكبار در برابر حق است. همچنان كه حكايت گفتگوى تابعان و متبوعان در آتش دوزخ، در آيه «بَل كُنتُم قَوماً طَاغِين فَحَقَّ عَلَينَا قَولَ رَبّنَا إنّا لَذَائِقُونَ فَأغوَینَاكُم إنّا كُنّا غَاوِين». و نيز آيه «وَلَكِن حَقّت كَلِمَةُ العَذَابِ عَلَى الكَافِرِينَ قِيلَ ادخُلُوا أبوَابَ جَهَنّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئسَ مَثوَى المُتَكَبِّرِين»، به اين معنا اشاره دارد.
 
و نيز لازمۀ رسوخ پيروى شيطان در دل، اين است كه: چنين كسانى، با تمام توجه قلبى متوجه دنيا شوند، و به كلّى، از آخرت روى بگردانند، و چنين حالتى در دل هايشان رسوخ كند. همچنان كه خداى تعالى فرموده: «وَلكِن مَن شَرَحَ بِالكُفرِ صَدراً فَعَلَيهِم غَضَبٌ مِنَ اللّه وَ لَهُم عَذَابٌ عَظِيمٌ ذَلِكَ بِأنّهُم استَحَبُّوا الحَيَوةَ الدُّنيَا عَلَى الآخِرَة وَ أنّ اللّهَ لَا يَهدِى القَومَ الكَافِرِينَ أُولَئِكَ الّذِينَ طَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِم وَ سَمعِهِم وَ أبصَارِهِم وَ أُولَئِكَ هُمُ الغَافِلُونَ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۹۳ </center>


پس خداوند بر قلب هايشان مُهر مى زند و از آثار آن اين است كه : ديگر چنين كسانى نمى توانند ايمان بياورند، همچنان كه باز قرآن فرموده : ((ان الّذين حقت عليهم كلمه ربك لا يؤمنون((.
پس خداوند بر قلب هايشان مُهر مى زند، و از آثار آن، اين است كه: ديگر چنين كسانى نمى توانند ايمان بياورند، همچنان كه باز قرآن فرموده: «إنّ الّذِينَ حَقَّت عَلَيهِم كَلِمَةُ رَبّكَ لَا يُؤمِنُونَ».


با بيانى كه گذشت روشن گرديد كه : حرف ((فاء(( در جمله ((فهم لا يؤمنون (( براى تفريع است ، نه تعليل ، كه بعضى احتمالش را داده اند.
با بيانى كه گذشت، روشن گرديد كه: حرف «فاء» در جملۀ «فَهُم لَا يُؤمِنُونَ»، براى تفريع است، نه تعليل، كه بعضى احتمالش را داده اند.




۱۴٬۴۴۷

ویرایش