گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۳: خط ۳۳:
همين كه عذاب نزديك ايشان رسيد و با چشم خود آن را ديدند، همگى به خدا ايمان آورده و توبه كردند. خدا هم، آن عذاب را كه در دنيا خوارشان مى ساخت، از ايشان بر داشت.
همين كه عذاب نزديك ايشان رسيد و با چشم خود آن را ديدند، همگى به خدا ايمان آورده و توبه كردند. خدا هم، آن عذاب را كه در دنيا خوارشان مى ساخت، از ايشان بر داشت.


و اما يونس «عليه السلام»، وقتى خبردار شد كه آن عذابى كه خبر داده بود، از ايشان برداشته شده، و گويا متوجه نشده كه قوم او ايمان آورده و توبه كرده اند، لذا ديگر به سوى ايشان برنگشت، در حالى كه از آنان خشمگين و ناراحت بود. همچنان پيش رفت. در نتيجه، ظاهر حالش، حال كسى بود كه از خدا فرار مى كند و به عنوان قهر كردن از اين كه چرا خدا او را نزد اين مردم خوار كرد، دور مى شود. و نيز، در حالى مى رفت كه گمان مى كرد، دست ما به او نمى رسد. پس سوار كشتى پُر از جمعيت شد و رفت.
و اما يونس «عليه السلام»، وقتى خبردار شد كه آن عذابى كه خبر داده بود، از ايشان برداشته شده، و گويا متوجه نشده كه قوم او ايمان آورده و توبه كرده اند، لذا ديگر به سوى ايشان برنگشت، در حالى كه از آنان خشمگين و ناراحت بود. همچنان پيش رفت.  
 
در نتيجه، ظاهر حالش، حال كسى بود كه از خدا فرار مى كند و به عنوان قهر كردن از اين كه چرا خدا او را نزد اين مردم خوار كرد، دور مى شود. و نيز، در حالى مى رفت كه گمان مى كرد، دست ما به او نمى رسد. پس سوار كشتى پُر از جمعيت شد و رفت.


در بين راه، نهنگى بر سرِ راه كشتى آمد. چاره اى نديدند، جز اين كه يك نفر را نزد آن بيندازند، تا سرگرم خوردن او شود و از سرِ راه كشتى، به كنارى رود. به اين منظور، قرعه انداختند و قرعه، به نام يونس در آمد. او را در دريا انداختند. نهنگ او را بلعيد و كشتى نجات يافت.
در بين راه، نهنگى بر سرِ راه كشتى آمد. چاره اى نديدند، جز اين كه يك نفر را نزد آن بيندازند، تا سرگرم خوردن او شود و از سرِ راه كشتى، به كنارى رود. به اين منظور، قرعه انداختند و قرعه، به نام يونس در آمد. او را در دريا انداختند. نهنگ او را بلعيد و كشتى نجات يافت.
۱۴٬۴۲۳

ویرایش