۱۶٬۹۴۶
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
<span id='link137'><span> | <span id='link137'><span> | ||
==آيات ۷۱ - ۱۱۳ سوره | ==آيات ۷۱ - ۱۱۳ سوره صافّات == | ||
وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكثرُ الاَوَّلِينَ(۷۱) | وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكثرُ الاَوَّلِينَ(۷۱) | ||
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ(۷۲) | وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ(۷۲) | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
إِنَّا كَذَلِك نَجْزِى الْمُحْسِنِينَ(۸۰) | إِنَّا كَذَلِك نَجْزِى الْمُحْسِنِينَ(۸۰) | ||
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ(۸۱) | إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ(۸۱) | ||
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الاَخَرِينَ(۸۲) | |||
وَ إِنَّ مِن شِيعَتِهِ لابْرَاهِيمَ(۸۳) | وَ إِنَّ مِن شِيعَتِهِ لابْرَاهِيمَ(۸۳) | ||
إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سلِيمٍ(۸۴) | إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سلِيمٍ(۸۴) | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
فَقَالَ إِنّى سقِيمٌ(۸۹) | فَقَالَ إِنّى سقِيمٌ(۸۹) | ||
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ(۹۰) | فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ(۹۰) | ||
فَرَاغَ إِلى ءَالِهَتهِمْ فَقَالَ | فَرَاغَ إِلى ءَالِهَتهِمْ فَقَالَ أَلا تَأْكلُونَ(۹۱) | ||
مَا لَكُمْ لا تَنطِقُونَ(۹۲) | مَا لَكُمْ لا تَنطِقُونَ(۹۲) | ||
فَرَاغَ عَلَيهِمْ ضَرْبَا بِالْيَمِينِ(۹۳) | فَرَاغَ عَلَيهِمْ ضَرْبَا بِالْيَمِينِ(۹۳) | ||
فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ(۹۴) | فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ(۹۴) | ||
قَالَ | قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ(۹۵) | ||
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ(۹۶) | وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ(۹۶) | ||
قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَاناً فَأَلْقُوهُ فى الجَْحِيمِ(۹۷) | قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَاناً فَأَلْقُوهُ فى الجَْحِيمِ(۹۷) | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
قبل از ايشان | قبل از ايشان هم، بيشتر اقوام گذشته گمراه شدند (۷۱). | ||
و همانا ما در بين | |||
حال ببين عاقبت آن اقوام انذار | و همانا ما در بين آنان، انذار كنندگانى فرستاديم (۷۲). | ||
(همه محروم از سعادت و هلاك گشتند) مگر بندگان مخلص خدا (۷۴). | |||
از آن | حال ببين عاقبت آن اقوام انذار شده، چگونه بود (۷۳). | ||
(همه محروم از سعادت و هلاك گشتند)، مگر بندگان مخلص خدا (۷۴). | |||
از آن جمله، نوح ما را ندا كرد و چه پاسخگوى خوبى بوديم براى او (۷۵). | |||
او و اهلش را از اندوه عظيم نجات داديم (۷۶). | او و اهلش را از اندوه عظيم نجات داديم (۷۶). | ||
و تنها | |||
و ذكر خيرش را در امت هاى | و تنها ذرّيه او را در روى زمين باقى گذاشتيم (۷۷). | ||
و ذكر خيرش را در امت هاى بعد، حفظ كرديم (۷۸). | |||
سلام بر نوح در همه عالميان (۷۹). | سلام بر نوح در همه عالميان (۷۹). | ||
آرى، ما نيكوكاران را اين طور جزا مى دهيم (۸۰). | |||
آخر، او از بندگان مؤمن ما بود (۸۱ ). | |||
او را باقى گذاشته و ديگران را غرق كرديم (۸۲). | او را باقى گذاشته و ديگران را غرق كرديم (۸۲). | ||
به درستى كه | |||
ابراهيمى كه با دلى | به درستى كه ابراهيم، يكى از پيروان اوست (۸۳). | ||
آن زمان كه به پدر و همه بستگانش و مردم شهرش گفت : آخر اين چيست كه مى پرستيد؟ (۸۵) | |||
آيا (سزاوار است ) كه از كوته بينى و افتراء به جاى | ابراهيمى كه با دلى سالم، به درگاه پروردگارش شتافت (۸۴). | ||
در اين | آن زمان كه به پدر و همه بستگانش و مردم شهرش گفت: آخر اين چيست كه مى پرستيد؟ (۸۵) | ||
آيا (سزاوار است) كه از كوته بينى و افتراء به جاى خدا، مريد چيزهايى پست تر از خود شويد (۸۶). | |||
راستى، شما درباره ربّ العالَمين چه فكر مى كنيد؟ (۸۷) | |||
در اين هنگام، نظر مخصوصى به ستارگان كرد (۸۸). | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۱۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۱۸ </center> | ||
و گفت : من بيمارم (۸۹). | و گفت: من بيمارم (۸۹). | ||
مردم | |||
ابراهيم كه شهر را خالى از اغيار | مردم شهر، به ناچار او را به حال خود گذاشته، به بيرون شهر رفتند (۹۰). | ||
(و چون جوابى نشنيد) گفت : چرا حرف نمى زنيد؟! (۹۲) | |||
پس با نيروى | ابراهيم كه شهر را خالى از اغيار ديد، به سوى خدايان ايشان رفت (و ديد كه بر حسب معمول هر عيدى، طعام پيش روى آن هاست) پرسيد: پس چرا نمى خوريد؟ (۹۱) | ||
مردم شهر كه خبردار شده | |||
ابراهيم پرسيد چيزى را كه خودتان مى | (و چون جوابى نشنيد) گفت: چرا حرف نمى زنيد؟! (۹۲) | ||
با | |||
گفتند بايد براى | پس با نيروى هرچه تمامتر، بر آن ها كوفت (و همه را خرد كرد) (۹۳). | ||
(ابراهيم پس از نجات از آتش ) گفت من به سوى پروردگارم خواهم رفت و | مردم شهر كه خبردار شده بودند، سراسيمه به سوى او شتافتند (۹۴). | ||
پروردگارا فرزندى به من بده كه از صالحان باشد (۱۰۰). | |||
ما | ابراهيم پرسيد: چيزى را كه خودتان مى تراشيد، مى پرستيد؟ (۹۵) | ||
همين كه به حد كار كردن | |||
با اين كه خدا، شما و عمل شما را آفريده؟ (۹۶) | |||
گفتند: بايد براى سوزاندنش، آتشخانه اى بسازيد و او را در آتش بيفكنيد (۹۷). | |||
آرى، آن ها نقشه اين كار را مى كشيدند، ولى خدا پستشان كرد (۹۸). | |||
(ابراهيم پس از نجات از آتش) گفت: من به سوى پروردگارم خواهم رفت و او، به زودى، مرا راهنمايى مى كند (۹۹). | |||
پروردگارا! فرزندى به من بده كه از صالحان باشد (۱۰۰). | |||
ما هم، او را به فرزندى حليم، بشارت داديم (۱۰۱). | |||
همين كه به حد كار كردن رسيد، بدو گفت: پسرم! در خواب مى بينم كه تو را ذبح مى كنم، نظرت در اين باره چيست؟ گفت: پدرجان! آنچه مأمور شده اى، انجام ده كه به زودى، إن شاء اللّه، مرا از صابران خواهى يافت (۱۰۲). | |||
همين كه تسليم امر خدا شدند و ابراهيم او را به زمين انداخت و پهلوى صورتش را به زمين نهاد (۱۰۳). | همين كه تسليم امر خدا شدند و ابراهيم او را به زمين انداخت و پهلوى صورتش را به زمين نهاد (۱۰۳). | ||
ما او را ندا داديم كه اى ابراهيم | |||
اين به | ما او را ندا داديم كه: اى ابراهيم! مأموريت را به انجام رساندى. ما اين چنين، نيكوكاران را جزا مى دهيم (۱۰۵). | ||
و آن ذبح | |||
اين به راستى، آزمايشى بس آشكارا بود (۱۰۶). | |||
و آن ذبح را، به ذبحى بزرگ عوض كرديم (۱۰۷). | |||
و نام نيكش را در آيندگان حفظ نموديم (۱۰۸). | و نام نيكش را در آيندگان حفظ نموديم (۱۰۸). | ||
سلام بر ابراهيم (۱۰۹). | سلام بر ابراهيم (۱۰۹). | ||
ما اين | |||
ما اين چنين، نيكوكاران را جزاء مى دهيم (۱۱۰). | |||
آرى، راستى او از بندگان مؤمن ما بود (۱۱۱). | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۱۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۱۹ </center> | ||
و ما او را به اسحاق بشارت | و ما او را به اسحاق بشارت داديم، در حالى كه پيامبرى از صالحان باشد (۱۱۲). | ||
و بر او و بر اسحاق بركت نهاديم و از | |||
و بر او و بر اسحاق بركت نهاديم و از ذرّيه ايشان، بعضى نيكوكار بودند و بعضى، آشكارا به خود ستم كردند (۱۱۳). | |||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
اين | اين آيات، غرض سياق سابق را كه متعرض شرك و تكذيب كفار به آيات خدا بود و ايشان را به عذابى اليم تهديد مى كرد، تعقيب نموده، مى فرمايد: بيشتر امت هاى گذشته نيز، ضلالتى شبيه ضلالت اينان را داشتند. رسولان خدا را كه ايشان را انذار مى كردند، تكذيب نمودند، همان طورى كه اينان تكذيب مى كنند. | ||
آنگاه به عنوان شاهد، داستان هايى از نوح، ابراهيم، موسى، هارون، الياس، لوط و يونس «عليهما السّلام» مى آورد. و آنچه كه در آيات مورد بحث آمده، داستان نوح و خلاصه داستان ابراهيم «عليهم السّلام» است. | |||
«'''وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكثرُ الاَوَّلِينَ ... * الْمُخْلَصِينَ'''»: | |||
اين كلامى است كه سياقش براى انذار مشركان اين امت است. مى خواهد تشبيه كند اين مشركان را به امت هاى هلاك شده قبل. چون اكثر امت هاى گذشته گمراه شدند، همان طور كه اينان گمراه گشتند، و به سوى آن امت ها، رسولانى فرستاده شدند، همان طور كه به سوى اين امت رسولى فرستاده شد، و آن ها، رسولان خود را تكذيب كردند، و در اثر تكذيب هلاك شدند، مگر عدّه معدودى كه مخلص بودند. | |||
اين كلامى است كه سياقش براى انذار | |||
«لام» در جمله «لَقَد ضَلّ»، «لام» قسم است. و همچنين «لام» در جمله «لَقَد أرسَلنَا». و «مُنذِرِين» - به كسره ذال - در آيه (۷۲)، پيغمبران هستند كه انذار كنندگان امت هاى گذشته بودند. و «مُنذَرِين» - به فتحه ذال - در آيه (۷۳)، امت هاى گذشته هستند. | |||
«''' | «'''إلّا عِبَادَ اللّه'''» - اگر مراد از آنان، بندگان مخلَص از امت ها باشد، استثناء متصل مى شود. و اگر منظور اعمّ از مخلَصين و انبيا باشد، استثناء منقطع مى شود. مگر اين كه غير انبيا را بر انبيا غلبه داده باشد و نام همه را مخلَصين نهاده باشد. و معناى آيه روشن است. | ||
<span id='link138'><span> | <span id='link138'><span> | ||
ویرایش