۱۶٬۳۳۸
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
==نقل گفتار مفسرين در معناى آيه ردوها على فطفق مسحا بالسوق و الاعناق == | ==نقل گفتار مفسرين در معناى آيه ردوها على فطفق مسحا بالسوق و الاعناق == | ||
رُدُّوهَا عَلىَّ فَطفِقَ مَسحَا | «'''رُدُّوهَا عَلىَّ فَطفِقَ مَسحَا بِالسُّوقِ وَ الاَعْنَاقِ'''»: | ||
بعضى از | بعضى از مفسران گفته اند: «ضمير در «رُدُّوهَا» به كلمه «شمس» بر مى گردد، و سليمان «عليه السلام»، در اين جمله به ملائكه امر مى كند كه: آفتاب را برگردانند، تا او نماز خود را در وقتش بخواند. و منظور از جملۀ «فَطَفِقَ مَسحاً بِالسُّوق وَ الأعنَاق»، اين است: سليمان شروع كرد پاها و گردن خود را دست كشيدن، و به اصحاب خود نيز دستور داد اين كار را بكنند، و اين در حقيقت، وضوى ايشان بوده. آنگاه او و اصحابش نماز خواندند. و اين معنا، در بعضى از روايات ائمه اهل بيت «عليهم السلام» هم آمده». | ||
بعضى ديگر از | بعضى ديگر از مفسران گفته اند: «ضمير، به كلمۀ «خَيل» بر مى گردد، و معنايش، اين است كه: سليمان دستور داد تا اسبان را دوباره برگردانند، و چون برگرداندند، شروع كرد به ساق و گردن هاى آن ها، دست كشيدن و آن ها را در راه خدا سبيل كردن. و اين عمل را بدان جهت كرد، تا كفارۀ سرگرمى به اسبان و غفلت از نماز باشد». | ||
بعضى ديگر گفته اند: | بعضى ديگر گفته اند: «ضمير، به كلمه «خَيل» بر مى گردد، ولى مراد از دست كشيدن به ساق ها و گردن هاى آن ها، زدن آن ها با شمشير و بريدن دست و گردن آن هاست. چون كلمۀ «مَسح» به معناى بريدن نيز مى آيد. بنابراين، سليمان «عليه السلام» از اين كه اسبان، او را از عبادت خدا باز داشته اند، خشمناك شده، و دستور داده آن ها را برگردانند، و آنگاه ساق و گردن همه را، با شمشير زده و همه را كشته است. | ||
ولى اين تفسير صحيح نيست | ولى اين تفسير صحيح نيست. چون چنين عملى از انبياء سرنمى زند، و ساحت آنان، منزّه از مثل آن است. هر بيننده و شنونده اى مى پرسد كه: اسب بيچاره، چه گناهى دارد كه با شمشير، به جان او بيفتى، و قطعه و قطعه اش كنى. علاوه بر اين، اين عمل، اتلاف مال محترم است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۱۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۱۰ </center> | ||
و اما | و اما اين كه: بعضى از مفسّران، به روايت اُبَىّ بن كعب استدلال كرده اند بر صحت اين تفسير، و در آخر اضافه كرده اند كه: سليمان «عليه السلام»، اسبان را در راه خدا قربانى كرده، و لابد قربانى اسب هم، در شريعت او جايز بوده، به هيچ وجه صحيح نيست. براى اين كه در روايت اُبَىّ، اصلا سخنى از قربانى كردن اسب به ميان نيامد. | ||
علاوه بر اين - همان طور كه گفتيم - سليمان | علاوه بر اين - همان طور كه گفتيم - سليمان «عليه السلام»، از عبادت غافل و مشغول به لهو و هوى نشده، بلكه عبادتى ديگر، آن را مشغول كرده. پس از بين همه وجوه، همان وجه اول قابل اعتماد است. البته اگر لفظ آيه با آن مساعد باشد، و گرنه، وجه دوم از همه بهتر است. | ||
<span id='link202'><span> | <span id='link202'><span> | ||
==جسدى كه بر تخت سليمان «ع» افكنده شد جنازه فرزند او بوده كه براى آزمايش و تنبيه او ميرانده شد و... == | ==جسدى كه بر تخت سليمان «ع» افكنده شد جنازه فرزند او بوده كه براى آزمايش و تنبيه او ميرانده شد و... == | ||
وَ لَقَدْ فَتَنَّا سلَيْمَانَ وَ أَلْقَيْنَا عَلى كُرْسِيِّهِ جَسداً ثمَّ أَنَاب | وَ لَقَدْ فَتَنَّا سلَيْمَانَ وَ أَلْقَيْنَا عَلى كُرْسِيِّهِ جَسداً ثمَّ أَنَاب |
ویرایش