گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۰۹: خط ۲۰۹:


==احتجاج از راه وحدت تدبير سراسر عالم و پيوستگى آن بر وحدت رب مدبر ==
==احتجاج از راه وحدت تدبير سراسر عالم و پيوستگى آن بر وحدت رب مدبر ==
«'''وَ مِنْ ءَايَتِهِ الَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ الشمْس وَ الْقَمَرُ لا تَسجُدُوا لِلشمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ ...'''»:
«'''وَ مِنْ آيَاتِهِ الَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ الشّمْسُ وَ الْقَمَرُ لا تَسجُدُوا لِلشّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ...'''»:


خداى سبحان بعد از آنكه روشن كرد كه دعوت رسول اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) احسن القول است ، و آنگاه به او سفارش كرد به اينكه بديها را به احسن الخصال دفع كند در اين آيه دوباره به اصل دعوت برگشته ، بر وحدانيت خدا و بر مساءله معاد احتجاج مى كند. احتجاج بر مساءله توحيد را در اين آيه و آيه بعديش ، و بر مساله معاد را در آخرين آيات مورد بحث مى آورد.
خداى سبحان، بعد از آن كه روشن كرد كه دعوت رسول اسلام «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، احسن القول است، و آنگاه به او سفارش كرد به اين كه بدی ها را به احسن الخصال دفع كند، در اين آيه، دوباره به اصل دعوت برگشته، بر وحدانيت خدا و بر مسأله معاد احتجاج مى كند. احتجاج بر مسأله توحيد را در اين آيه و آيه بعدی اش، و بر مسأله معاد را در آخرين آيات مورد بحث مى آورد.


پس جمله ((و من آياته الليل و النهار(( احتجاجى است از راه وحدت تدبير سراسر عالم و پيوستگى آن بر وحدت رب مدبر. و باز احتجاجى است از راه وحدت رب ، بر پرستش او به تنهايى . و به همين جهت دنبال جمله مورد بحث فرمود: ((و براى خورشيد و قمر سجده مكنيد...((.
پس جمله «وَ مِن آيَاتِهِ اللّيلُ وَ النّهَارُ»، احتجاجى است از راه وحدت تدبير سراسر عالَم و پيوستگى آن بر وحدت ربّ مدبّر. و باز احتجاجى است از راه وحدت ربّ، بر پرستش او به تنهايى. و به همين جهت، دنبال جمله مورد بحث فرمود: «و براى خورشيد و قمر سجده مكنيد...».


پس كلام در اين آيه در واقع دفع دخلى است از توهمى كه ممكن است بشود، گويا بعد از آنكه فرمود: ((و يكى از آيات او شب و روز است ...(( و با اين جمله يگانگى خداى تعالى در ربوبيت را اثبات كرد، كسى پرسيده پس حال چه بايد كرد؟ در پاسخ فرموده : براى خورشيد و ماه سجده مكنيد، كه آن دو مخلوق خدا و مدبر به تدبير اويند، بلكه تنها خداى را سجده كنيد، و تنها او را عبادت كنيد. و عموم وثنى مذهبان خورشيد و ماه را تعظيم مى كردند، ولى آنها را نمى پرستيدند، تنها صابئين بودند - كه به طورى كه مى گويند - اين دو را عبادت مى كردند. و ضمير در ((خلقهن (( به ليل و نهار و شمس و قمر برمى گردد.
پس كلام در اين آيه، در واقع دفع دخلى است از توهمى كه ممكن است بشود. گويا بعد از آن كه فرمود: «و يكى از آيات او، شب و روز است...»، و با اين جمله يگانگى خداى تعالى در ربوبيت را اثبات كرد، كسى پرسيده پس حال چه بايد كرد؟  
 
در پاسخ فرموده: براى خورشيد و ماه سجده مكنيد، كه آن دو، مخلوق خدا و مدبّر به تدبير اويند، بلكه تنها خداى را سجده كنيد، و تنها او را عبادت كنيد. و عموم وثنى مذهبان، خورشيد و ماه را تعظيم مى كردند، ولى آن ها را نمى پرستيدند. تنها صابئين بودند - كه به طورى كه مى گويند - اين دو را عبادت مى كردند. و ضمير در «خَلَقَهُنّ»، به ليل و نهار و شمس و قمر، بر مى گردد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۹۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۹۷ </center>
((ان كنتم اياه تعبدون (( - يعنى عبادت خدا با عبادت غير خدا نمى سازد. اگر مى خواهيد خدا را عبادت كنيد، بايد اين موجودات نامبرده را عبادت نكنيد.
«'''إن كُنتُم إيّاهُ تَعبُدُون'''» - يعنى: عبادت خدا، با عبادت غير خدا نمى سازد. اگر مى خواهيد خدا را عبادت كنيد، بايد اين موجودات نامبرده را عبادت نكنيد.
 
«'''فَإِنِ استَكبرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّك يُسبِّحُونَ لَهُ بِالَّيْلِ وَ النّهَارِ وَ هُمْ لا يَسئَمُونَ'''»:
 
كلمه «يَسئَمُون»، از مصدر «سامة» است، كه به معناى ملال و آزردگى است. و مراد از جمله «الّذِينَ عِندَ رَبّك: آن ها كه نزد پروردگار تواند»، ملائكه و مخلصين از بندگان خدا است، كه در تفسير آيه «إنّ الّذِينَ عِندَ رَبّكَ لا يَستَكبِرُونَ عَن عِبَادَتِهِ وَ يُسَبّحُونَ وَ لَهُ يَسجُدُون»، بحثى درباره اين جمله گذشت.


«'''فَإِنِ استَكبرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّك يُسبِّحُونَ لَهُ بِالَّيْلِ وَ النهَارِ وَ هُمْ لا يَسئَمُونَ'''»:
در اين آيه شريفه فرموده: «يُسَبّحُونَ لَهُ»، با اين كه ممكن بود بفرمايد «يُسَبّحُونَهُ»، و اين، بدان جهت است كه خواست حصر و اختصاص را برساند و بفهماند فرشتگان، تنها و تنها، خدا را تسبيح مى گويند. و منظور از «بِاللّيلِ وَ النّهَار»، اين است كه دائما در حال تسبيح اويند.
كلمه ((يسئمون (( از مصدر ((سامة (( است كه به معناى ملال و آزردگى است . و مراد از جمله ((الّذين عند ربك : آنها كه نزد پروردگار تواند((، ملائكه و مخلصين از بندگان خدا است كه در تفسير آيه ((ان الّذين عند ربك لا يستكبرون عن عبادته و يسبحون و له يسجدون (( بحثى درباره اين جمله گذشت .
در اين آيه شريفه فرموده : ((يسبحون له (( با اينكه ممكن بود بفرمايد ((يسبحونه (( و اين بدان جهت است كه خواست حصر و اختصاص را برساند، و بفهماند فرشتگان تنها و تنها خدا را تسبيح مى گويند. و منظور از ((بالليل و النهار(( اين است كه دائما در حال تسبيح اويند.


و معناى آيه اين است كه : اگر اين كفار عارشان آمد از اينكه براى خداى يگانه سجده كنند، بايد بدانند كه با تكبر آنان چنان نيست كه در عالم وجود كسى يافت نشود كه براى او سجده كند، بلكه كسانى هستند كه دائما و لا ينقطع و بدون خستگى و ملال او را تسبيح مى گويند، و آنها كسانى هستند كه نزد پروردگار تواند.
و معناى آيه اين است كه: اگر اين كفار عارشان آمد از اين كه براى خداى يگانه سجده كنند، بايد بدانند كه با تكبر آنان، چنان نيست كه در عالَم وجود، كسى يافت نشود كه براى او سجده كند، بلكه كسانى هستند كه دائما و لاينقطع و بدون خستگى و ملال، او را تسبيح مى گويند، و آن ها كسانى هستند كه نزد پروردگار تواند.




۱۷٬۰۰۸

ویرایش