گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۹۰: خط ۱۹۰:


==معناى آيه : و اما ينزعنك من الشيطان نزع فاستعذ بالله ... ==
==معناى آيه : و اما ينزعنك من الشيطان نزع فاستعذ بالله ... ==
وَ إِمَّا يَنزَغَنَّك مِنَ الشيْطنِ نَزْغٌ فَاستَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السمِيعُ الْعَلِيمُ
«'''وَ إِمَّا يَنزَغَنَّك مِنَ الشيْطنِ نَزْغٌ فَاستَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السمِيعُ الْعَلِيمُ'''»:
 
كلمه ((نزغ (( به معناى ((نخس (( است ، يعنى سيخ و يا تازيانه زدن به پهلوى حيوان و يا به عقب آن تا تحريك شود و تندتر برود و كلمه ((ما(( در جمله ((اما ينزغنك (( زايده است ، و اصل آن ((و ان ينزغنك (( مى باشد.
كلمه ((نزغ (( به معناى ((نخس (( است ، يعنى سيخ و يا تازيانه زدن به پهلوى حيوان و يا به عقب آن تا تحريك شود و تندتر برود و كلمه ((ما(( در جمله ((اما ينزغنك (( زايده است ، و اصل آن ((و ان ينزغنك (( مى باشد.
حال بايد ديد نازغ (تحريك كننده ) كيست ؟ ممكن است خود شيطان باشد. و ممكن هم هست تسويلها و وسوسه هاى او باشد، ولى چون خطاب در آيه به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) است ، مناسبتر به مقام شامخ آن جناب احتمال اول است ، چون تسويلات و وساوس ‍ شيطانى در آن جناب راه ندارد.
حال بايد ديد نازغ (تحريك كننده ) كيست ؟ ممكن است خود شيطان باشد. و ممكن هم هست تسويلها و وسوسه هاى او باشد، ولى چون خطاب در آيه به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) است ، مناسبتر به مقام شامخ آن جناب احتمال اول است ، چون تسويلات و وساوس ‍ شيطانى در آن جناب راه ندارد.
بله ، اين امكان دارد كه آن خبيث با وسوسه مردم ، يعنى كفار و معاندينى كه آن جناب دعوتشان مى كرده ، امور را عليه وى دگرگون سازد، مثلا زحمات آن جناب را خنثى نموده ، كفر و جحود را در كفار و منكرين بيشتر سازد، و در دشمنى و آزار پيامبر آتششان را تيزتر كند، و نتيجه اش ‍ اين شود كه دفع به احسن آن جناب كمتر مؤ ثر بيفتد. و بنابراين ، برگشت اين نزغ از شيطان به افكندن دشمنى در بين آن جناب و مردم مى شود. و خلاصه همان نزغى خواهد بود كه آيه شريفه ((من بعد ان نزغ الشيطان بينى و بين اخوتى (( نام مى برد، و همان چيزى خواهد بود كه آيه شريفه ((و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبى الا اذا تمنى القى الشيطان فى امنيته (( آن را القاء در ((امنية (( خوانده .
بله ، اين امكان دارد كه آن خبيث با وسوسه مردم ، يعنى كفار و معاندينى كه آن جناب دعوتشان مى كرده ، امور را عليه وى دگرگون سازد، مثلا زحمات آن جناب را خنثى نموده ، كفر و جحود را در كفار و منكرين بيشتر سازد، و در دشمنى و آزار پيامبر آتششان را تيزتر كند، و نتيجه اش ‍ اين شود كه دفع به احسن آن جناب كمتر مؤ ثر بيفتد. و بنابراين ، برگشت اين نزغ از شيطان به افكندن دشمنى در بين آن جناب و مردم مى شود. و خلاصه همان نزغى خواهد بود كه آيه شريفه ((من بعد ان نزغ الشيطان بينى و بين اخوتى (( نام مى برد، و همان چيزى خواهد بود كه آيه شريفه ((و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبى الا اذا تمنى القى الشيطان فى امنيته (( آن را القاء در ((امنية (( خوانده .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۹۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۹۶ </center>
و اما اگر احتمال دوم را بگيريم ، چاره اى جز اين نيست كه آيه را حمل كنيم بر مطلق دستور، تا متمم امر باشد، و آن وقت آيه شريفه به وجهى شبيه به مثل معروف دخترم به تو ميگويم عروسم تو بشنو مى شود.
و اما اگر احتمال دوم را بگيريم ، چاره اى جز اين نيست كه آيه را حمل كنيم بر مطلق دستور، تا متمم امر باشد، و آن وقت آيه شريفه به وجهى شبيه به مثل معروف دخترم به تو ميگويم عروسم تو بشنو مى شود.
((فاستعذ باللّه انه هو السميع العليم (( - كلمه ((عوذ(( و نيز ((عياذ(( - به كسره عين - و نيز ((معاذ((، و همچنين ((استعاذه ((، همه يك معنا را مى دهند، و آن عبارت است از پناه بردن . و معناى جمله مورد بحث اين است كه : هر وقت ديدى شيطان در كارت وسوسه مى كند، پناه ببر به خدا از شيطنت او، كه خدا شنواى مسالت تو، و داناى به حال تو است . و يا: شنواى سخنان تو، و داناى به اعمال تو است .
 
«'''فاستعذ باللّه انه هو السميع العليم'''» - كلمه ((عوذ(( و نيز ((عياذ(( - به كسره عين - و نيز ((معاذ((، و همچنين ((استعاذه ((، همه يك معنا را مى دهند، و آن عبارت است از پناه بردن . و معناى جمله مورد بحث اين است كه : هر وقت ديدى شيطان در كارت وسوسه مى كند، پناه ببر به خدا از شيطنت او، كه خدا شنواى مسالت تو، و داناى به حال تو است . و يا: شنواى سخنان تو، و داناى به اعمال تو است.
<span id='link390'><span>
<span id='link390'><span>
==احتجاج از راه وحدت تدبير سراسر عالم و پيوستگى آن بر وحدت رب مدبر ==
==احتجاج از راه وحدت تدبير سراسر عالم و پيوستگى آن بر وحدت رب مدبر ==
وَ مِنْ ءَايَتِهِ الَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ الشمْس وَ الْقَمَرُ لا تَسجُدُوا لِلشمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ ...
وَ مِنْ ءَايَتِهِ الَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ الشمْس وَ الْقَمَرُ لا تَسجُدُوا لِلشمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ ...
۱۷٬۲۲۵

ویرایش