۱۶٬۹۳۱
ویرایش
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
<span id='link292'><span> | <span id='link292'><span> | ||
«'''وَ لَوْلا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَ نِساءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَن تَطئُوهُمْ فَتُصِيبَكُم مِنْهُم مَعَرَّةُ بِغَيرِ عِلْمٍ'''»: | |||
«'''وَ | |||
كلمه | كلمه «وطأ» - كه مصدر جمله «تَطَؤُهُم» است - به معناى لگدمال كردن، و كلمه «مَعَرّة»، به معناى مكروه و ناملايم است. و جمله «أن تَطَؤُهُم»، بَدَل اشتمال است از مدخول «لَولَا»، و جواب «لَولَا» حذف شده، و تقدير كلام «مَا كَفّ أيدِيَكُم عَنهُم» است. | ||
و معناى آيه اين است كه : اگر مردان و زنان | و معناى آيه اين است كه: اگر مردان و زنان مؤمن ناشناسى در بين مردم مكه نبودند، تا جنگ شما باعث هلاكت آن بیگناهان شود، و در نتيجه به خاطر كشتن آن بیگناهان دچار گرفتارى مى شديد، هر آينه ما دست شما را از قتال اهل مكه باز نمى داشتيم و اگر باز داشتيم، براى همين بود كه دست شما به خون آن مؤمنان ناشناس آلوده نشود و به جرمشان گرفتار ناملايمات نشويد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۳۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۳۱ </center> | ||
«''' | «'''لِيُدخِلَ اللّهُ فِى رَحمَتِهِ مَن يَشَاءُ'''» - لام در اول جمله، متعلق است به كلمه اى كه حذف شده، و تقدير كلام «كَفّ أيدِيَكُم عَنهُم لِيُدخِلَ فِى رَحمَتِهِ...» است. يعنى: خدا دست شما را از قتال كفار كوتاه كرد، تا هر كه از مؤمنان و مؤمنات را بخواهد داخل در رحمت خود كند. مؤمنان و مؤمناتى كه در بين كفارند و مشخص نيستند، و نيز شما را هم از اين كه مبتلا به گرفتارى شويد، حفظ كند. | ||
«''' | بعضى از مفسران گفته اند: معناى آيه اين است كه: تا خدا داخل در رحمت خود كند هر يك از كفار را كه بعد از صلح، اسلام آورند. | ||
«'''لَو تَزَيّلُوا لَعَذّبنَا الّذِينَ كَفَرُوا مِنهُم عَذَاباً ألِيماً'''» - كلمه «تزيّل»، به معناى تفرق است، و ضمير در «تَزَيّلُوا» به همه نامبردگان در قبل از مؤمنان و كفار اهل مكه بر مى گردد. و معنايش اين است كه: اگر مؤمنان مكه از كفار جدا بودند، ما آن هايى را كه كافر بودند، عذابى دردناك مى كرديم، وليكن از آن جايى كه اين دو طایفه در هم آميخته بودند، عذابشان نكرديم. | |||
«'''إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فى قُلُوبِهِمُ الحَْمِيَّةَ حَمِيَّةَ الجَْاهِلِيَّةِ ...'''»: | «'''إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فى قُلُوبِهِمُ الحَْمِيَّةَ حَمِيَّةَ الجَْاهِلِيَّةِ ...'''»: | ||
راغب، در مفردات مى گويد: عرب از نيروى غضب وقتى فوران كند و شدت يابد، تعبير به «حميّت» مى كند. مى گويد: «حَميتُ عَلَى فُلانٍ». يعنى: عليه فلانى سخت خشم كردم. خداى تعالى هم، اين كلمه را آورده و فرموده: «حَمِيّةَ الجَاهِلِيّة»، و به استعاره از همين معنا است كه مى گويند: «حميتُ المَكان حمى». يعنى: از مكان دفاع كردم و يا آن را حفظ كردم. و ظرف در جمله «إذ جَعَلَ»، متعلق است به جمله قبلى. يعنى: «وَ صَدُّوكُم». | |||
و ظرف در جمله | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۳۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۳۲ </center> | ||
بعضى هم گفته اند متعلق است به جمله | بعضى هم گفته اند متعلق است به جمله «لَعَذّبنَا». و بعضى آن را متعلق دانسته اند به جمله «أُذكُر» تقديرى. و كلمه «جَعَلَ» به معناى القاء است، و فاعل اين القاء «الّذِينَ كَفَرُوا» است. و كلمه «حَمِيّة» مفعول آن، و «حَمِيّةَ الجَاهِلِيّة»، بيان حميت اولى است، و صفت «جاهليّه» در جاى موصوف خود نشسته، و تقدير «حَمِيّة مِلّة الجَاهِلِيّة» است. | ||
و اگر كلمه | و اگر كلمه «جعل» به معناى قرار دادن باشد، مفعول دومش بايد مقدر باشد، و تقدير كلام: «به ياد آر، آن زمان كه كفار، حميّت را در دل خود راسخ كردند» مى باشد. و اگر در جمله «إذ جَعَلَ الّذِينَ كَفَرُوا» با اين كه اسم «الّذِينَ كَفَرُوا» چند كلمه قبل برده شده بود، و مى توانست در جمله مورد بحث بفرمايد «إذ جَعَلُوا مُجَدّداً»، كلمه «الّذِينَ كَفَرُوا» را تكرار كرد. براى اين بود كه به علت حكم اشاره كرده باشد، (و خواسته بفرمايد: علت فوران حميّت كفار، كفرشان بود). | ||
و معناى آيه اين است كه : ايشان كسانى هستند كه كفر ورزيدند، و شما را از خانه خدا جلوگير شدند، و | و معناى آيه اين است كه: ايشان كسانى هستند كه كفر ورزيدند، و شما را از خانه خدا جلوگير شدند، و دل هاى خود را به خاطر كفرشان، پُر از خشم كردند. | ||
«''' | «'''فَأنزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى المُؤمِنِين'''» - اين جمله، تفريع و نتيجه گيرى از جمله «جَعَلَ الّذِينَ كَفَرُوا» است و خود، نوعى از مقابله را مى فهماند. كأنّه فرموده: آنان حميّت در دل راه دادند، خدا هم در مقابل، سكينت را بر رسول و بر مؤمنان نازل كرد و در نتيجه، آرامش دل يافتند، و خشم و شجاعت دشمن سستشان نكرد، و بر عكس، از خود سكينت و وقار نشان دادند، بدون اين كه دچار جهالتى شوند. | ||
مقصود از | ==مقصود از «كلمة التقوى» در آیه شریفه== | ||
«'''و الزمهم كلمه التقوى'''» - يعنى تقوى را ملازم آنان كرد، به طورى كه از آنان جدا نشود. و اين كلمه تقوى به طورى كه به نظر بسيارى از مفسرين رسيده همان كلمه توحيد است . ولى بعضى گفته اند: مراد از آن ثبات بر عهد، و وفاى به ميثاق است . بعضى گفته اند: همان سكينت است . و بعضى گفته اند آن ((بلى (( است كه در ((روز اءلست (( گفتند. و اين از همه وجوه سخفيف تر است . | «'''و الزمهم كلمه التقوى'''» - يعنى تقوى را ملازم آنان كرد، به طورى كه از آنان جدا نشود. و اين كلمه تقوى به طورى كه به نظر بسيارى از مفسرين رسيده همان كلمه توحيد است . ولى بعضى گفته اند: مراد از آن ثبات بر عهد، و وفاى به ميثاق است . بعضى گفته اند: همان سكينت است . و بعضى گفته اند آن ((بلى (( است كه در ((روز اءلست (( گفتند. و اين از همه وجوه سخفيف تر است . |
ویرایش