۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
معناى «عزم» در اين جا، يا صبر است، همچنان كه بعضى از مفسران گفته اند، و به آيه: «وَ لَمَن صَبَرَ وَ غَفَرَ إنّ ذَلِكَ لَمِن عَزمِ الأُمُور» استشهاد كرده اند. و يا به معناى عزم بر وفاى به عهد است. عهدى كه از انبياء گرفته شده، همچنان كه آيه: «وَ لَقَد عَهِدنَا إلى آدَمَ مِن قَبلُ فَنَسِىَ وَ لَم نَجِد لَهُ عَزماً»، به آن اشاره دارد. و يا به معناى عزيمت، يعنى حكم و شريعت است. | معناى «عزم» در اين جا، يا صبر است، همچنان كه بعضى از مفسران گفته اند، و به آيه: «وَ لَمَن صَبَرَ وَ غَفَرَ إنّ ذَلِكَ لَمِن عَزمِ الأُمُور» استشهاد كرده اند. و يا به معناى عزم بر وفاى به عهد است. عهدى كه از انبياء گرفته شده، همچنان كه آيه: «وَ لَقَد عَهِدنَا إلى آدَمَ مِن قَبلُ فَنَسِىَ وَ لَم نَجِد لَهُ عَزماً»، به آن اشاره دارد. و يا به معناى عزيمت، يعنى حكم و شريعت است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۳۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۳۲ </center> | ||
و بنابر معناى سوم - كه حق هم همان است و در روايات ائمه اهل بيت «عليهم السلام»، به اين معنا تفسير شده - صاحبان حكم و شريعت پنج نفرند: نوح، | و بنابر معناى سوم - كه حق هم همان است و در روايات ائمه اهل بيت «عليهم السلام»، به اين معنا تفسير شده - صاحبان حكم و شريعت پنج نفرند: نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمّد «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم». براى اين كه قرآن، صاحبان شريعت را همين پنج نفر دانسته، مى فرمايد: «شَرَعَ لَكُم مِنَ الدّينِ مَا وَصّى بِهِ نُوحاً وَ الّذِى أوحَينَا إلَيكَ وَ مَا وَصّينَا بِهِ إبرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى»، كه تقريب و بيان معنايش گذشت. | ||
و از پاره اى | و از پاره اى مفسران نقل شده كه گفته اند: تمامى رسولان الهى اولواالعزم هستند، و قهرا كلمۀ «مِنَ الرُّسُل» را بيان «اُولواالعزم» گرفته اند. | ||
و از بعضى ديگر نقل شده كه گفته اند: اولواالعزم، هيجده رسولى است كه نامشان در آيه ۸۳ تا آيه ۹۰ سوره «انعام» آمده. چون خداى تعالى، بعد از ذكر نام ايشان فرموده: «فَبِهُدَاهُمُ اقتَدِه: به هدايت آنان اقتداء كن». | |||
و از بعضى | ولى اين تفسير درست نيست. براى اين كه خداى تعالى، بعد از شمردن نام آنان، از آباء و ذرّيات و برادران آن ها ياد كرده و فرموده: «وَ مِن آبَائِهِم وَ ذُرّيَاتِهِم وَ إخوَانِهِم»، و آنگاه جملۀ «فَبِهُدَاهُمُ اقتَدِه» را آورده. بله اگر اين جمله را بلافاصله بعد از ذكر نام آنان آورده بود، وجهى براى اين تفسير بود. | ||
و از بعضى ديگر، نقل شده كه گفته اند: انبياء اولواالعزم، نُه نفرند: نوح، ابراهيم، اسماعيل ذبيح، يعقوب، يوسف، ايّوب، موسى، داوود و عيسى. | |||
و از بعضى ديگر، نقل شده كه گفته اند: هفت نفرند: آدم، نوح، ابراهيم، موسى، داوود، سليمان و عيسى. | |||
و از بعضى ديگر، نقل شده كه انبياء نامبرده را شش نفر دانسته اند، و اين شش نفر، همان هايند كه مأمور جنگ بوده اند. يعنى: نوح، هود، صالح، موسى، داوود و سليمان. | |||
و بعضى ديگر، اين شش نفر را عبارت دانسته اند از: نوح، ابراهيم، اسحاق، يعقوب، يوسف و ايوّب. | |||
بعضى ديگر، آنان را پنج نفر دانسته اند: نوح، هود، ابراهيم، شعيب و موسى. | |||
از بعضى ديگر، نقل شده كه گفته اند: چهار نفرند: نوح، ابراهيم، موسى و عيسى. | |||
بعضى ديگر، اين چهار نفر را عبارت دانسته اند از: نوح، ابراهيم، هود و محمّد «صلوات اللّه عليه و عليهم اجمعين». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۳۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۳۳ </center> | ||
و اين | و اين اقوال، يا اقوالى است كه هيچ استدلالى به همراه ندارد؛ و يا ادّله اى كه به آن استدلال كرده اند، بر آن دلالت ندارد، و به همين جهت، از نقل آن ادّله چشم پوشيديم. در ابحاث نبوت، در جلد دوم اين كتاب، پاره اى مطالب در باره انبياء اولواالعزم گذشت. اگر خواستيد، بدان جا مراجعه فرماييد. | ||
==بحث روايتى== | ==بحث روايتى== |
ویرایش