۱۷٬۲۱۶
ویرایش
خط ۲۱۷: | خط ۲۱۷: | ||
«'''قُلْ أَ رَأیتُم مَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ...'''»: | «'''قُلْ أَ رَأیتُم مَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ...'''»: | ||
كلمه | كلمه «أرَأيتُم»، به معناى «مرا خبر دهيد» است. و مراد از «آنچه به جاى خدا مى خواندند»، همان بت هايى است كه مى پرستيدند، و از آن ها حاجت مى طلبيدند. و اگر ضمير مخصوص به عقلا را به آن ها برگردانيد، با اين كه سنگ و چوب بودند، بدين مناسبت است كه مشركان، كارهاى عقلا را به آن ها نسبت مى دادند. و هرچند گفتيم منظور بت ها است، ليكن حجتى كه در آيه اقامه شده، شامل همه معبودهاى دروغين مى شود. | ||
«'''أرُونِى مَا ذَا خَلَقُوا مِنَ الأرض'''» - كلمه «أرُونِى» نيز، به همان معناى «مرا خبر دهيد» است. و كلمه «ما»، اسم استفهام است. و كلمه «ذَا» زائد است و مجموع «مَاذَا»، مفعول «خَلَقُوا» است. و كلمه «مِنَ الأرض» متعلق بدان است. | |||
«'''أم لَهُم شِركٌ فِى السّمَاوَات'''» - يعنى چه شركتى در خلقت آسمان ها دارند. چون در آيه شريفه، از اين سؤال مى كند كه خدايان شما در همۀ آسمان ها و زمين، چه موجودى خلق كرده اند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۸۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۸۵ </center> | ||
توضيح | توضيح اين كه: مشركان هرچند خلقت هيچ موجودى را به خدايان خود نسبت نمى دادند، بلكه تنها تدبير را به آن ها مستند مى كردند و خلقت را خاصّ خدا مى دانستند، همچنان كه خداى تعالى در اين باره فرموده: «وَ لَئِن سَألتَهُم مَن خَلَقَ السّمَاوَات وَ الأرض لَيَقُولَنّ اللّه». و نيز فرموده: «وَ لَئِن سَألتَهُم مَن خَلَقَهُم لَيَقُولَنّ اللّه». | ||
وليكن از آن جايى كه خلقت از تدبير جدا نيست، لاجرم اين نكته باعث شده آن كه مدبّر است، سهمى از خلقت هم داشته باشد، و بدين جهت، به پيامبر گرامى خود دستور مى دهد: از ايشان از سهم خدايشان بپرسد كه چقدر از خلقت آسمان ها و يا زمين سهم دارند. پس تدبير در عالَم، بدون خلقت معنا ندارد. | |||
«'''أئتُونِى بِكِتَابٍ مِن قَبلِ هَذَا أو أثَارَةٍ مِن عِلمٍ إن كَنتَم صَادِقِين'''» - كلمه «هذا»، اشاره به قرآن است. و مراد از آوردن كتابى قبل از قرآن، آوردن كتابى آسمانى از قبيل تورات است كه از ناحيه خدا نازل شده باشد، و در آن، از شركت خدايان مشركان در خلقت آسمان ها و زمين خبر داده باشد. | |||
ویرایش