گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
«'''وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلساعَةِ فَلا تَمْترُنَّ بهَا وَ اتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّستَقِيمٌ'''»:
«'''وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلساعَةِ فَلا تَمْترُنَّ بهَا وَ اتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّستَقِيمٌ'''»:


ضمير در ((انه (( به عيسى (عليه السلام ) برمى گردد، و مراد از اينكه مى فرمايد ((عيسى علم به قيامت است (( اين است كه وسيله علم به قيامت است . و معناى آيه اين است عيسى وسيله اى است كه با آن مى توان به قيامت علم يافت ، براى اينكه هم خودش بدون پدر خلق شده ، و هم اينكه مرده را زنده مى كند، پس براى خدا كارى ندارد كه قيامت را بپا كند، و موجودات مرده را زنده كند، پس ديگر در مساءله معاد شك نكنيد، و به هيچ وجه ترديد نداشته باشيد.
ضمير در «إنّهُ» به عيسى «عليه السلام» بر مى گردد، و مراد از اين كه مى فرمايد: «عيسى، علم به قيامت است»، اين است كه وسيلۀ علم به قيامت است.  
 
و معناى آيه اين است: عيسى، وسيله اى است كه با آن مى توان به قيامت علم يافت. براى اين كه هم خودش بدون پدر خلق شده، و هم اين كه مُرده را زنده مى كند. پس براى خدا كارى ندارد كه قيامت را به پا كند، و موجودات مُرده را زنده كند. پس ديگر در مسأله معاد شك نكنيد، و به هيچ وجه ترديد نداشته باشيد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۷۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۷۷ </center>
بعضى ديگر در معناى جمله ((عيسى علم به قيامت است (( گفته اند: مراد اين است كه آن جناب يكى از دليل هاى نزديك شدن قيامت است ، كه قبل از قيامت به زمين نازل مى شود، و مردم از آمدنش مى فهمند كه قيامت نزديك شده .
بعضى ديگر در معناى جمله «عيسى، علم به قيامت است» گفته اند: مراد اين است كه آن جناب، يكى از دليل هاى نزديك شدن قيامت است، كه قبل از قيامت به زمين نازل مى شود، و مردم از آمدنش مى فهمند كه قيامت نزديك شده.
 
بعضى ديگر گفته اند: اصلا ضمير «إنّهُ»، به قرآن بر مى گردد، و معناى اين كه قرآن علم به قيامت است، اين است كه آخرين كتابى است كه از آسمان نازل مى شود، و با نزولش همه مى فهمند كه تا قيامت، ديگر كتابى نازل نمى شود.
 
ليكن اين دو وجه نمى تواند تفريع و نتيجه گيرى «فَلَا تَمتَرُنّ بِهَا» را آن طور كه بايد توجيه كند.


بعضى ديگر گفته اند: اصلا ضمير ((انه (( به قرآن برمى گردد، و معناى اينكه قرآن علم به قيامت است ، اين است كه آخرين كتابى است كه از آسمان نازل مى شود، و با نزولش همه مى فهمند كه تا قيامت ديگر كتابى نازل نمى شود.
و در باره جملۀ «وَ اتّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُستَقِيم»، بعضى گفته اند: كلامى است از خود خداى تعالى، و معنايش اين است كه هدايت مرا و يا شرع مرا و يا رسول مرا پيروى كنيد، كه اين صراط مستقيم است.


ليكن اين دو وجه نمى تواند تفريع و نتيجه گيرى ((فلا تمترن بها(( را آنطور كه بايد توجيه كند.
بعضى ديگر گفته اند: كلامى است كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، به امر خداى تعالى فرموده.
و در باره جمله ((و اتبعون هذا صراط مستقيم (( بعضى گفته اند: كلامى است از خود خداى تعالى ، و معنايش اين است كه هدايت مرا و يا شرع مرا و يا رسول مرا پيروى كنيد كه اين صراط مستقيم است .
بعضى ديگر گفته اند كلامى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) به امر خداى تعالى فرموده .


«'''وَ لا يَصدَّنَّكُمُ الشيْطنُ إِنَّهُ لَكمْ عَدُوُّ مُّبِينٌ'''»:
«'''وَ لا يَصدَّنَّكُمُ الشيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوُّ مُّبِينٌ'''»:


كلمه ((صد(( به معناى صرف و باز دارى است . و بقيه الفاظ آيه روشن است .
كلمه «صدّ»، به معناى صرف و بازدارى است. و بقيه الفاظ آيه روشن است.


«'''وَ لَمَّا جَاءَ عِيسى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكم بِالْحِكْمَةِ ...'''»:
«'''وَ لَمَّا جَاءَ عِيسى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ ...'''»:


مراد از ((بينات ((، آيات بينات است ، از قبيل معجزات . و مراد از حكمت معارف الهى است ، از قبيل عقايد حقه و اخلاق فاضله .
مراد از «بيّنات»، آيات بينات است، از قبيل معجزات. و مراد از «حكمت»، معارف الهى است، از قبيل عقايد حقه و اخلاق فاضله.


«'''و لابين لكم بعض الذى تختلفون فيه'''» - يعنى براى شما حكم حوادث و افعالى كه در حكمش اختلاف مى كنيد بيان مى كنم . هر چند ظاهر آيه مطلق است ، هم شامل اعتقادات مورد اختلاف كه كدام حق و كدام باطل است مى شود، و هم شامل افعال و حوادثى كه در حكمش اختلاف مى شود، و ليكن به خاطر اينكه جمله ((قد جئتكم بالحكمه (( قبل از آن واقع شده ، مناسب تر آن است كه مختص به حوادث و افعال باشد - و خدا داناتر است .
«'''وَ لِأُبَيّنَ لَكُم بَعضَ الّذِى تَختَلِفُونَ فِيه'''» - يعنى براى شما حكم حوادث و افعالى كه در حكمش اختلاف مى كنيد، بيان مى كنم. هرچند ظاهر آيه مطلق است، هم شامل اعتقادات مورد اختلاف كه كدام حق و كدام باطل است مى شود، و هم شامل افعال و حوادثى كه در حكمش اختلاف مى شود، وليكن به خاطر اين كه جمله «قَد جِئتُكُم بِالحِكمَة»، قبل از آن واقع شده، مناسب تر آن است كه مختص به حوادث و افعال باشد - و خدا داناتر است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۷۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۷۸ </center>
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از جمله ((بعض الذى تختلفون فيه (( بعضى از مسائل مورد اختلاف نيست، بلكه همه آنها است .
بعضى از مفسران گفته اند: مراد از جمله «بَعضَ الّذِى تَختَلِفُونَ فِيه»، بعضى از مسائل مورد اختلاف نيست، بلكه همۀ آن هاست.


و اين بطورى كه مى بينيد حرف عجيبى است كه كلمه ((بعض (( به معناى كل باشد.
و اين، به طورى كه مى بينيد، حرف عجيبى است كه كلمه «بعض»، به معناى «كُل» باشد.


بعضى ديگر گفته اند: مراد اين است كه من حكمت آوردم تا براى شما تنها امور دينتان را بيان كنم ، نه امور دنيايتان را. ولى نه الفاظ آيه بر اين معنا دلالت دارد، و نه مقام آيه .
بعضى ديگر گفته اند: مراد اين است كه من حكمت آوردم تا براى شما، تنها امور دين تان را بيان كنم، نه امور دنيای تان را. ولى نه الفاظ آيه بر اين معنا دلالت دارد، و نه مقام آيه.


«'''فاتقوا اللّه و اطيعون'''» - در اين جمله تقوى را به خدا نسبت داده ، و اطاعت را به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ). و از قول آن جناب فرموده ((پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد(( تا اين معنا را مسجل كند، كه او جز رسالت ادعايى ندارد.
«'''فَاتّقُوا اللّهَ وَ أطِيعُون'''» - در اين جمله، تقوا را به خدا نسبت داده، و اطاعت را به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم». و از قول آن جناب فرموده: «پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد»، تا اين معنا را مسجّل كند، كه او جز رسالت ادّعايى ندارد.


«'''إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبّى وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّستَقِيمٌ'''»:
«'''إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبّى وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّستَقِيمٌ'''»:


اين آيه حكايت دعوت حضرت عيسى (عليه السلام ) است تنها به عبادت خدا و اينكه تنها خداى عزوجل رب او،و رب همگى ايشان است . و با اين بيان عليه كسى كه قائل به الوهيت آن جناب بود اتمام حجت مى كند.
اين آيه، حكايت دعوت حضرت عيسى «عليه السلام» است تنها به عبادت خدا و اين كه تنها خداى عزوجل، ربّ او، و ربّ همگى ايشان است. و با اين بيان، عليه كسى كه قائل به الوهيّت آن جناب بود، اتمام حجت مى كند.


«'''فَاخْتَلَف الاَحْزَاب مِن بَيْنهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ'''»:
«'''فَاخْتَلَف الاَحْزَابُ مِن بَيْنهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ'''»:


ضمير جمع در ((من بينهم (( به مردمى برمى گردد كه عيسى (عليه السلام ) به سويشان گسيل شده بود. مى فرمايد حزبهاى مختلف از بين امت عيسى در امر وى اختلاف كردند: بعضى به وى كفر ورزيدند، و عيبش گفتند. و جمعى ديگر به وى ايمان آوردند و در باره اش غلو كردند. و جمعى راه ميانه و اعتدال را رفتند.
ضمير جمع در «مِن بَينِهِم»، به مردمى بر مى گردد كه عيسى «عليه السلام»، به سويشان گسيل شده بود. مى فرمايد: حزب هاى مختلف، از بين امت عيسى در امر وى اختلاف كردند: بعضى به وى كفر ورزيدند، و عيبش گفتند. و جمعى ديگر، به وى ايمان آوردند و در باره اش غلوّ كردند. و جمعى راه ميانه و اعتدال را رفتند.


و جمله ((فويل للذين ظلموا من عذاب يوم اليم (( تهديد و وعيدى است عليه دو طائفه اول ، آنها كه عيبش گفتند، و آنها كه در باره اش غلو كردند.
و جمله «فَوَيلٌ لِلّذِينَ ظَلَمُوا مِن عَذَابِ يَومٍ ألِيم»، تهديد و وعيدى است عليه دو طائفه اول. آن ها كه عيبش گفتند، و آن ها كه در باره اش غلوّ كردند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۷۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۷۹ </center>
<span id='link129'><span>
<span id='link129'><span>
۱۷٬۰۱۰

ویرایش