۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
پس چه عيبى دارد كه از «إنزال روح»، به ايحاء و وحى كردن تعبير كند، با اين كه انبيا «عليهم السلام» در اعمالشان مؤيّد به روح القدس اند، و به وسيلۀ همين «روح» است كه شرايع به آنان وحى مى شود. همان طور كه فرموده: «وَ أيّدنَاهُ بِرُوحُ القُدُس». و در تفسير آيه «وَ أوحَينَا إلَيهِم فِعلَ الخَيرَاتِ وَ إقَامَ الصّلوة وَ إيتَاء الزّكوة» نيز، به اين معنا اشاره كرديم. | پس چه عيبى دارد كه از «إنزال روح»، به ايحاء و وحى كردن تعبير كند، با اين كه انبيا «عليهم السلام» در اعمالشان مؤيّد به روح القدس اند، و به وسيلۀ همين «روح» است كه شرايع به آنان وحى مى شود. همان طور كه فرموده: «وَ أيّدنَاهُ بِرُوحُ القُدُس». و در تفسير آيه «وَ أوحَينَا إلَيهِم فِعلَ الخَيرَاتِ وَ إقَامَ الصّلوة وَ إيتَاء الزّكوة» نيز، به اين معنا اشاره كرديم. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۱۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۱۳ </center> | ||
ممكن هم هست اين اشكال را كه چرا از انزال و يا ارسال تعبير به | ممكن هم هست اين اشكال را كه چرا از انزال و يا ارسال تعبير به «إيحاء» كرده، اين طور از ميان ببريم كه كلمه «رُوحاً» منصوب به نزع خافض است، و ضمير «جَعَلنَاهُ» هم به قرآن بر مى گردد. گو اين كه كلمه «قرآن» قبلا ذكر نشده بود، تا ضمير به آن برگردد، ولى از زمينه كلام و يا از كلمه «كتاب» فهميده مى شود. | ||
آن وقت معنا چنين مى شود: «ما اين چنين، قرآن را با روحى از خود به تو وحى كرديم، تو خودت، نه كتاب مى دانستى چيست و نه ايمان، وليكن ما قرآن - و يا كتاب - را نورى قرار داديم ...»؛ ولى من هيچ مفسّرى را نديده ام كه آيه را اين طور توجيه كرده باشد. | |||
==معناى اين كه فرمود: «تو، قبل از نزول وحى، كتاب و ايمان را نمى شناختى»== | ==معناى اين كه فرمود: «تو، قبل از نزول وحى، كتاب و ايمان را نمى شناختى»== |
ویرایش