۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
فَذَكرْ فَمَا أَنت بِنِعْمَتِ رَبِّك بِكاهِنٍ وَ لا مجْنُونٍ(۲۹) | فَذَكرْ فَمَا أَنت بِنِعْمَتِ رَبِّك بِكاهِنٍ وَ لا مجْنُونٍ(۲۹) | ||
أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَّترَبَّص بِهِ رَيْب الْمَنُونِ(۳۰) | أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَّترَبَّص بِهِ رَيْب الْمَنُونِ(۳۰) | ||
قُلْ | قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنّى مَعَكُم مِّنَ الْمُترَبِّصِينَ(۳۱) | ||
أَمْ تَأْمُرُهُمْ | أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُم بهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ(۳۲) | ||
أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لا يُؤْمِنُونَ(۳۳) | أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لا يُؤْمِنُونَ(۳۳) | ||
فَلْيَأْتُوا بحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كانُوا | فَلْيَأْتُوا بحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كانُوا صادِقِينَ(۳۴) | ||
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيرِ شىْءٍ أَمْ هُمُ | أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيرِ شىْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ(۳۵) | ||
أَمْ خَلَقُوا | أَمْ خَلَقُوا السمَاوَاتِ وَ الاَرْض بَل لا يُوقِنُونَ(۳۶) | ||
أَمْ عِندَهُمْ خَزَائنُ رَبِّك أَمْ هُمُ الْمُصيْطِرُونَ(۳۷) | أَمْ عِندَهُمْ خَزَائنُ رَبِّك أَمْ هُمُ الْمُصيْطِرُونَ(۳۷) | ||
أَمْ لهَُمْ سلَّمٌ يَستَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُستَمِعُهُم | أَمْ لهَُمْ سلَّمٌ يَستَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُستَمِعُهُم بِسلْطانٍ مُّبِينٍ(۳۸) | ||
أَمْ لَهُ | أَمْ لَهُ الْبَنَات وَ لَكُمُ الْبَنُونَ(۳۹) | ||
أَمْ تَسئَلُهُمْ أَجْراً فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ(۴۰) | أَمْ تَسئَلُهُمْ أَجْراً فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ(۴۰) | ||
أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْب فَهُمْ يَكْتُبُونَ(۴۱) | أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْب فَهُمْ يَكْتُبُونَ(۴۱) | ||
أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ(۴۲) | أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ(۴۲) | ||
أَمْ لهَُمْ إِلَهٌ غَيرُ اللَّهِ | أَمْ لهَُمْ إِلَهٌ غَيرُ اللَّهِ سبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشرِكُونَ(۴۳) | ||
وَ إِن يَرَوْا كِسفاً مِّنَ | وَ إِن يَرَوْا كِسفاً مِّنَ السّمَاءِ ساقِطاً يَقُولُوا سحَابٌ مَّرْكُومٌ(۴۴) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۶ </center> | ||
ترجمه | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
پس (حال كه جهنمى و بهشتى چنين در پى دارند) تو به دعوت خود ادامه | |||
پس (حال كه جهنمى و بهشتى چنين در پى دارند)، تو به دعوت خود ادامه بد ، چون تو هر تذكرى مى دهى، به حق است، و آن طور كه تكذيب گران به تو نسبت مى دهند و كاهن و مجنونت مى خوانند، نيستى(۲۹). | |||
و يا مى گويند شاعرى است كه اميدواريم و منتظريم مرگش برسد بگو:(۳۰) | و يا مى گويند شاعرى است كه اميدواريم و منتظريم مرگش برسد بگو:(۳۰) | ||
منتظر | |||
(با اين تهمت ها كه نمى توانند حق را باطل سازند، پس مدركشان چيست ) آيا عقلشان | منتظر باشيد، كه من هم با شما از منتظرانم (۳۱). | ||
و يا مى گويند: اين قرآن را به دروغ به خدايش نسبت مى دهد ( | |||
(با اين تهمت ها كه نمى توانند حق را باطل سازند، پس مدركشان چيست) آيا عقلشان اين طور حكم مى كند؟ (كه عقل هم هرگز حق را با اباطيل باطل نمى كند)، يا اين ها مردمى سركش و ياغى هستند (۳۲). | |||
( | |||
(باز هم طور ديگر | و يا مى گويند: اين قرآن را به دروغ به خدايش نسبت مى دهد. (همۀ اين ها بهانه است، علت اصلى اين است كه) اينان، ايمان ندارند (۳۳). | ||
(اين بار | |||
يا | خوب، اگر به اين قرآن ايمان نمى آورند، در صورتى كه درست مى گويند، خودشان سخنى نظير آن را بياورند(۳۴). | ||
و يا | |||
و يا | (نه، اين طور سؤال مى كنيم كه) آيا اين تكذيب گران، از چيز ديگرى خلق شده اند، غير آن چيزى كه ساير افراد بشر از آن پديد آمده اند؟ و يا آن كه خودشان خالق اند؟ (۳۵) | ||
و يا | |||
و يا | (باز هم طور ديگر سؤال مى كنيم) آيا بر فرض كه خود خالق خويش اند، آيا آسمان ها و زمين را هم ايشان آفريده اند؟ نه، منشأ تكذيبشان اين ها نيست، بلكه منشأ اين است كه داراى يقين نمى شوند (۳۶). | ||
و يا | |||
خوى | (اين بار اين طور مى پرسيم كه) آيا خزانه هاى رحمت پروردگارت، نزد ايشان است، كه به هر كس خواستند نبوت بدهند و يا نه، بلكه اصلا غالب بر خدا و خدا مغلوب ايشان است؟ (۳۷) | ||
يا آن ها را نردبانى است (به سوى آسمان) كه بدان مى شنوند؟ (اگر چنين است) پس شنونده ايشان دليلى روشن بياورد (۳۸). | |||
و يا نه، بلكه از شدت بى عقلى، پسران را از خود و دختران را از آنِ خدا مى دانند؟ (۳۹) | |||
و يا نه، بلكه تو از ايشان مزدى خواسته اى، و سنگينى پرداخت آن، وادار به تكذيبشان كرده؟ (۴۰) | |||
و يا نه، بلكه لوح محفوظ نزد ايشان است و از روى آن مى نويسند؟ (۴۱) | |||
و يا نه، بلكه نقشه اى دارند؟ اگر اين است، كفار بدانند كه نقشه هايشان عليه خودشان نتيجه خواهد داد (۴۲). | |||
و يا نه، بلكه معبودى به غير خدا دارندخدا منزّه از شركى است كه مى ورزند (۴۳). | |||
خوى تكذيب شان، آن قدر قوى است كه حتى اگر قطعه اى از آسمان كه نشانۀ عذاب است ببينند، مى گويند: چيزى نيست، ابرى متراكم است (۴۴). | |||
<span id='link16'><span> | <span id='link16'><span> | ||
==نفى عذرها ودستاويزهاى تكذيب كنندگان == | ==نفى عذرها ودستاويزهاى تكذيب كنندگان == | ||
بيان آيات | بيان آيات |
ویرایش