۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
و كلمۀ «امداد»، به معناى آوردن چيزى است به طور دائم و پشت سرِ هم، كه البته هم در خير استعمال مى شود، مانند آيه مورد بحث که مى فرمايد: پشت سرِ هم و لاينقطع، ميوه و گوشت از هر نوعش كه بخواهند، برايشان مى فرستيم، و هم در شرّ و عذاب استعمال مى شود، مانند آيه شريفه «وَ نُمِدُّ لَهُ مِنَ العَذَابِ مَدّاً». | و كلمۀ «امداد»، به معناى آوردن چيزى است به طور دائم و پشت سرِ هم، كه البته هم در خير استعمال مى شود، مانند آيه مورد بحث که مى فرمايد: پشت سرِ هم و لاينقطع، ميوه و گوشت از هر نوعش كه بخواهند، برايشان مى فرستيم، و هم در شرّ و عذاب استعمال مى شود، مانند آيه شريفه «وَ نُمِدُّ لَهُ مِنَ العَذَابِ مَدّاً». | ||
و معناى آيه اين است كه: ما اهل بهشت را به ميوه و هر گوشتى كه ميل داشته باشند، روزى مى دهيم، يك روزى پشت سرِ هم و ساعت به ساعت و لا ينقطع. | و معناى آيه اين است كه: ما اهل بهشت را به ميوه و هر گوشتى كه ميل داشته باشند، روزى مى دهيم، يك روزى پشت سرِ هم و ساعت به ساعت و لا ينقطع. | ||
«'''يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْساً لا لَغْوٌ فِيهَا وَ لا تَأْثِيمٌ'''»: | «'''يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْساً لا لَغْوٌ فِيهَا وَ لا تَأْثِيمٌ'''»: | ||
«تنازع در كأس»، به معناى به يكديگر تعارف نمودن و اجتماع كردن بر تناول آن است، و «كأس»، به معناى قدح است، كه البته وقتى به قدح «كأس» گفته مى شود كه در آن شراب باشد. و مراد از «لغو»، سخن لغوى است كه از شرابخواران دنيا سر مى زند. و «تأثيم»، به معناى آن است كه شخصى را گناهكار كنى، كه اين نيز از آثار شراب هاى دنيا است كه شرابخوار را گناهكار مى كند. و همين كه فرمود: «در آن قدح ها، لغو و تأثيم نيست»، قرينه است بر اين كه منظور از «كأس» كه بر سرِ آن تنازع مى كنند، قدح شراب است، اما شرابى كه آثار زشت شراب دنيا را ندارد. | «تنازع در كأس»، به معناى به يكديگر تعارف نمودن و اجتماع كردن بر تناول آن است، و «كأس»، به معناى قدح است، كه البته وقتى به قدح «كأس» گفته مى شود كه در آن شراب باشد. | ||
و مراد از «لغو»، سخن لغوى است كه از شرابخواران دنيا سر مى زند. | |||
و «تأثيم»، به معناى آن است كه شخصى را گناهكار كنى، كه اين نيز از آثار شراب هاى دنيا است كه شرابخوار را گناهكار مى كند. و همين كه فرمود: «در آن قدح ها، لغو و تأثيم نيست»، قرينه است بر اين كه منظور از «كأس» كه بر سرِ آن تنازع مى كنند، قدح شراب است، اما شرابى كه آثار زشت شراب دنيا را ندارد. | |||
«'''وَ يَطُوفُ عَلَيهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ'''»: | «'''وَ يَطُوفُ عَلَيهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ'''»: | ||
مراد از «طواف كردن غلمان در پيرامون بهشتيان»، آمد و شد آنان براى خدمت است. بعضى از مفسران گفته اند: اين كه به طور نكره فرمود: «غِلمَانٌ لَهُم - غلمانى كه | مراد از «طواف كردن غلمان در پيرامون بهشتيان»، آمد و شد آنان براى خدمت است. بعضى از مفسران گفته اند: اين كه به طور نكره فرمود: «غِلمَانٌ لَهُم - غلمانى كه دارند» و نفرمود: «غِلمَانِهِم - غلمانشان»، براى اين است كه شنونده توهم نكند مراد از آن «غلمان»، همان خدمتكارانى هستند كه در دنيا داشتند، و بفهماند كه «غلمان» نيز، مانند «حور» از مخلوقات بهشتی اند، كه از شدت زيبايى و صفا و حُسن، مانند لؤلؤاى هستند كه از ترس دستبرد اجانب، در گنجينه اش جاى مى دهند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۱ </center> | ||
«'''وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ'''»: | «'''وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ'''»: |
ویرایش