گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبرُّ الرَّحِيمُ(۲۸)
إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبرُّ الرَّحِيمُ(۲۸)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۱ </center>
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>


خط ۱۸۹: خط ۱۹۰:


بهشتيان در حالى مى خورند و مى نوشند كه بر كرسى هاى به هم پيوسته تكيه داده اند، و ما ايشان را با حورالعين تزويج كرده ايم (۲۰).
بهشتيان در حالى مى خورند و مى نوشند كه بر كرسى هاى به هم پيوسته تكيه داده اند، و ما ايشان را با حورالعين تزويج كرده ايم (۲۰).


و كسانى كه ايمان آوردند و ذرّيه شان هم با ايمان خود - هرچند ضعيف از ايمان پدران شان باشد - ملحق به ايشان شدند، ما نيز ذرّيه شان را به ايشان ملحق نموده، چيزى از پاداش آنان كم نمى كنيم، براى اين كه هر كس، در گروِ عملى است كه كرده (۲۱).
و كسانى كه ايمان آوردند و ذرّيه شان هم با ايمان خود - هرچند ضعيف از ايمان پدران شان باشد - ملحق به ايشان شدند، ما نيز ذرّيه شان را به ايشان ملحق نموده، چيزى از پاداش آنان كم نمى كنيم، براى اين كه هر كس، در گروِ عملى است كه كرده (۲۱).
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
«'''الَّذِينَ هُمْ فى خَوْضٍ يَلْعَبُونَ'''»:
«'''الَّذِينَ هُمْ فى خَوْضٍ يَلْعَبُونَ'''»:


كلمه «'''خوض '''» به معناى دخول در سخن باطل است . راغب مى گويد: خوض عبارت است از ورود در آب و عبور كردن در آن ، ولى به طور استعاره در ورود در امور و كارها نيز استعمال مى شود،
كلمه «خوض»، به معناى دخول در سخن باطل است. راغب مى گويد: «خوض»، عبارت است از ورود در آب و عبور كردن در آن، ولى به طور استعاره، در ورود در امور و كارها نيز استعمال مى شود،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۳ </center>
و بيشتر مواردى كه در قرآن استعمال شده در مورد امورى است كه شروع در آن مذموم است . و اگر كلمه مذكور را در آيه شريفه بدون الف و لام و با تنوين تنكير «'''خوض '''» آورده ، براى اين است كه بفهماند اين كلمه صفتى دارد كه حذف شده و تقدير آن «'''خوضى عجيب '''» است.
و بيشتر مواردى كه در قرآن استعمال شده، در مورد امورى است كه شروع در آن مذموم است. و اگر كلمه مذكور را در آيه شريفه، بدون الف و لام و با تنوين تنكير «خَوضٍ» آورده، براى اين است كه بفهماند اين كلمه صفتى دارد كه حذف شده و تقدير آن، «خوضى عجيب» است.


و از آنجايى كه اشتغال به سخن باطل نتيجه حق نمى دهد،و به جز نتايج خيالى كه قوه و هم آن را براى خوض كننده زينت مى دهد و مى آرايد فايده اى ندارد. لذا چنين خوضى را لعب و بازيچه خواند، چون عملى بازيچه باشد آن عملى است كه غير از آثار خيالى اثرى ندارد.
و از آن جايى كه اشتغال به سخن باطل نتيجۀ حق نمى دهد، و به جز نتايج خيالى كه قوّۀ وهم آن را براى خوض كننده زينت مى دهد و مى آرايد، فايده اى ندارد. لذا چنين خوضى را «لعب» و بازيچه خواند، چون عملى که بازيچه باشد، آن عملى است كه غير از آثار خيالى، اثرى ندارد.


و معناى جمله اين است كه : «'''آنهايى كه به طور مستمر در خوضى عجيب بازى مى كنند، و سرگرم مجادله در آيات خدا و انكار آن و استهزاى به آن هستند، ويل بر آنان باد'''».
و معناى جمله اين است كه: «آن هايى كه به طور مستمر در خوضى عجيب بازى مى كنند، و سرگرم مجادله در آيات خدا و انكار آن و استهزاى به آن هستند، ويل بر آنان باد».


«'''يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نَارِ جَهَنَّمَ دَعاًّ'''»:
«'''يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نَارِ جَهَنَّمَ دَعاًّ'''»:


كلمه «'''دع '''» - با تشديد عين - به معناى دفع و پرت كردن به شدت است ، و ظاهرا كلمه «'''يوم '''» بيان باشد براى كلمه «'''يومئذ'''».
كلمه «دعّ» - با تشديد عين - به معناى دفع و پرت كردن به شدّت است، و ظاهرا كلمۀ «يَوم» بيان باشد براى كلمه «يَومَئِذٍ».


«'''هَذِهِ النَّارُ الَّتى كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ'''»:
«'''هَذِهِ النَّارُ الَّتى كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ'''»:


يعنى به ايشان گفته مى شود: اين همان آتشى است كه به آن تكذيب مى كرديد، كه البته منظور از تكذيب آتش ، تكذيب خبرهايى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) به وحى الهى از وجود آن خبر مى داده و مى فرموده: به زودى مجرمين با آن آتش معذب مى شوند.
يعنى به ايشان گفته مى شود: اين همان آتشى است كه به آن تكذيب مى كرديد، كه البته منظور از تكذيب آتش، تكذيب خبرهايى است كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» به وحى الهى از وجود آن خبر مى داده و مى فرموده: «به زودى مجرمان با آن آتش معذّب مى شوند».


و خلاصه ، معناى آيه اين است كه : مى بينيد مصداق همان آتشى است انبياء از وجودش خبر مى دادند، و شما تكذيبشان مى كرديد، (و يا آن آتش را تكذيب مى كرديد).
و خلاصه، معناى آيه اين است كه: مى بينيد مصداق همان آتشى است که انبيا از وجودش خبر مى دادند، و شما تكذيب شان مى كرديد، (و يا آن آتش را تكذيب مى كرديد).


«'''أَ فَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنتُمْ لا تُبْصِرُونَ'''»:
«'''أَ فَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنتُمْ لا تُبْصِرُونَ'''»:


اين جمله ، تفريع و نتيجه گيرى از آيه قبل است ، و استفهام در آن استفهام انكارى است ، استفهامى است به منظور تفريع و سرزنش آنان ، و معنايش اين است كه : وقتى اين آتش همان آتش است كه تكذيبش مى كرديد، پس ديگر اين خبرى كه قرآن مى دهد نمى تواند سحر باشد، همچنان كه شما پنداشته ايد و اخبار انبيا را سحر خوانديد. و نيز نمى تواند امرى موهوم و خرافى باشد، آنطور كه شما بدان تفوّه مى كرديد و به زبان مى آورديد،
اين جمله، تفريع و نتيجه گيرى از آيه قبل است و استفهام در آن، استفهام انكارى است. استفهامى است به منظور تفريع و سرزنش آنان، و معنايش اين است كه: وقتى اين آتش، همان آتش است كه تكذيبش مى كرديد، پس ديگر اين خبرى كه قرآن مى دهد، نمى تواند سحر باشد، همچنان كه شما پنداشته ايد و اخبار انبيا را سحر خوانديد. و نيز نمى تواند امرى موهوم و خرافى باشد، آن طور كه شما بدان تفوّه مى كرديد و به زبان مى آورديد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۴ </center>
بلكه امرى است روشن و عيان ، پس آيه شريفه در معناى آيه «'''و يوم يعرض الذين كفروا على النار اليس هذا بالحق '''» خواهد بود.
بلكه امرى است روشن و عيان. پس آيه شريفه، در معناى آيه «وَ يَومَ يُعرَضُ الّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النّارِ ألَيسَ هَذَا بِالحَقّ» خواهد بود.


و به بيانى كه گذشت و معنايى كه براى آيه كرديم روشن شد كه كلمه «'''ام '''» در جمله «'''ام انتم لا تبصرون '''» ام متصله است و اين كه بعضى گفته اند: «ام منقطعه و به معناى «لكن» است، خالى از بعد نيست.
و به بيانى كه گذشت و معنايى كه براى آيه كرديم، روشن شد كه كلمۀ «أم» در جملۀ «أم أنتُم لَا تُبصِرُونَ»، أم متصله است و اين كه بعضى گفته اند: «أم منقطعه» و به معناى «لكن» است، خالى از بُعد نيست.
<span id='link8'><span>
<span id='link8'><span>


۱۴٬۴۹۲

ویرایش