گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
<span id='link143'><span>
<span id='link143'><span>


==و اقوال مختلف درباره مراد از سابقين ==
و مفسران در تفسير «سابقين» اقوال ديگرى دارند:
و مفسرين در تفسير سابقين اقوال ديگرى دارند:
 
بعضى گفته اند : منظور سبقت گيرندگان به هر عمل و اعتقادى است كه خدا بدان دعوت كرده .
بعضى گفته اند: منظور، سبقت گيرندگان به هر عمل و اعتقادى است، كه خدا بدان دعوت كرده.
 
بعضى ديگر گفته اند: منظور كسانى هستند كه به ايمان و اطاعت سبقتى خستگى ناپذير دارند، و در آن كاهلى ندارند.
بعضى ديگر گفته اند: منظور كسانى هستند كه به ايمان و اطاعت سبقتى خستگى ناپذير دارند، و در آن كاهلى ندارند.
بعضى ديگر گفته اند: منظور انبياء (عليهم السلام ) هستند كه پيشگامان اهل هر دين هستند.
 
بعضى ديگر گفته اند: منظور انبياء «عليهم السلام» هستند، كه پيشگامان اهل هر دين هستند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۰ </center>
بعضى ديگر گفته اند: مراد مؤ من آل فرعون و حبيب نجار است كه داستانش در سوره يس آمده ، و نيز على (عليه السلام ) است كه در ايمان به رسول خدا از ديگران سبقت داشت ، و از آنان افضل بود.
بعضى ديگر گفته اند: مراد مؤمن آل فرعون و حبيب نجّار است، كه داستانش در سوره «يس» آمده، و نيز على «عليه السلام» است كه در ايمان به رسول خدا از ديگران سبقت داشت، و از آنان افضل بود.
بعضى ديگر گفته اند: منظور از سابقين كسانى هستند كه در مكّه مسلمان شدند، و بعد از هجرت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هجرت كردند.
 
بعضى ديگر گفته اند: منظور از سابقين، كسانى هستند كه در مكّه مسلمان شدند، و بعد از هجرت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، هجرت كردند.
 
بعضى ديگر گفته اند: منظور سبقت گيرندگان در نمازهاى پنجگانه اند.
بعضى ديگر گفته اند: منظور سبقت گيرندگان در نمازهاى پنجگانه اند.
و بعضى گفته اند: كسانى كه به دو قبله نماز گزاردند (يعنى قبل از سال اول هجرت به اسلام در آمدند). بعضى ديگر گفته اند سبقت گيرندگان به جهادند. و بعضى ديگر حرفهايى ديگر دارند. و دو قول اول (كه يكى مى گفت : سبقت گيرندگان به هر عمل و اعتقادى است كه خدا بدان دعوت كرده ، و ديگرى مى گفت كسانى هستند كه به ايمان و اطاعت سبقتى خستگى ناپذير دارند) به همان معنايى كه ما گفتيم بر مى گردد، و سوم و چهارم را بايد به تمثيل حمل كرد (و گفت : نمى خواسته اند بگويند: سابقون اولون فقط افرادى مانند انبياء و مؤ من آل فرعون و حبيب نجار و على بن ابى طالب (عليه السلام ) هستند) و بقيه وجوه اصلا ربطى به آيه ندارد، مگر اين كه آنها را هم به نحوى حمل بر تمثيل كنيم .
 
بحث روايتى
و بعضى گفته اند: كسانى كه به دو قبله نماز گزاردند. (يعنى قبل از سال اول هجرت، به اسلام در آمدند).  
(رواياتى در ذيل آيه : «'''اذا وقعت الواقعه ...'''» و مراد از «'''السابقون السابقون '''»
 
در كتاب خصال از زهرى روايت آورده كه گفت : از على بن الحسين (عليهما السلام ) شنيدم مى فرمود: كسى كه بين خود و خدا نسبت و رابطه اى برقرار نكرده باشد در دنيا عمرش به حسرت مى گذرد، و دلش از حسرت پاره پاره مى شود، به خدا سوگند دنيا و آخرت وضعى دارند كه تنها مى توان به دو كفه ترازو تشبيهش كرد، هر يك از دو كفه به هر مقدار سنگين شود، كفه ديگر به همان مقدار ناديده گرفته مى شود، آنگاه اين كلام خداى عزوجل را تلاوت كرد كه مى فرمايد: «'''اذا وقعت الواقعة '''» منظور از واقعه قيامت است «'''ليس لوقعتها كاذبه خافضه '''» قسم به پروردگار: قيامت پايين مى برد دشمنان خدا را در آتش «'''رافعة '''» قسم به پروردگار: قيامت بلند مى كند دوستان خدا را به سوى بهشت .
بعضى ديگر گفته اند سبقت گيرندگان به جهادند. و بعضى ديگر حرف هايى ديگر دارند.  
 
و دو قول اول (كه يكى مى گفت: سبقت گيرندگان به هر عمل و اعتقادى است كه خدا بدان دعوت كرده؛ و ديگرى مى گفت كسانى هستند كه به ايمان و اطاعت سبقتى خستگى ناپذير دارند)، به همان معنايى كه ما گفتيم بر مى گردد. و سوم و چهارم را بايد به تمثيل حمل كرد (و گفت: نمى خواسته اند بگويند: سابقون اولون، فقط افرادى مانند انبياء و مؤمن آل فرعون و حبيب نجّار و على بن ابى طالب «عليه السلام» هستند)، و بقيه وجوه، اصلا ربطى به آيه ندارد، مگر اين كه آن ها را هم به نحوى حمل بر تمثيل كنيم.
 
== بحث روايتى ==
در كتاب خصال، از زهرى روايت آورده كه گفت: از على بن الحسين «عليهما السلام» شنيدم مى فرمود: كسى كه بين خود و خدا نسبت و رابطه اى برقرار نكرده باشد، در دنيا عمرش به حسرت مى گذرد، و دلش از حسرت پاره پاره مى شود. به خدا سوگند، دنيا و آخرت وضعى دارند كه تنها مى توان به دو كفّۀ ترازو تشبيهش كرد، هر يك از دو كفّه به هر مقدار سنگين شود، كفّهۀديگر به همان مقدار ناديده گرفته مى شود. آنگاه اين كلام خداى عزّوجلّ را تلاوت كرد كه مى فرمايد: «إذَا وَقَعَتِ الوَاقِعَةُ»، منظور از «واقعه» قيامت است. «لَيسَ لِوَقعَتِهَا كَاذِبَةٌ خَافِضَةٌ '''» قسم به پروردگار: قيامت پايين مى برد دشمنان خدا را در آتش، «رَافِعَةٌ»، قسم به پروردگار: قيامت بلند مى كند دوستان خدا را به سوى بهشت.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۱ </center>
و در تفسير قمى است كه راجع به آيه «'''اذا وقعت الواقعه ليس لوقعتها كاذبة '''» فرمود: در وقوع قيامت كذبى نيست بلكه حق است ، و خافضه دشمنان خدا را پايين مى آورد و «'''رافعه '''» اولياى خدا را بلند مى كند، «'''اذا رجت الارض رجا'''»، فرمود: يعنى ابعاض زمين به يكديگر كوفته مى شود «'''و بست الجبال بسا'''»، يعنى كوهها از ريشه كنده مى شوند، «'''فكانت هباء منبثا'''» فرمود: «'''هباء'''» آن ذره هايى است كه هنگام تابش نور خورشيد از پنجره به درون خانه ، ستون نورش ديده مى شود، «'''و كنتم ازواجا ثلثة '''»، يعنى در روز قيامت شما مردم سه دسته خواهيد بود، اول اصحاب ميمنه ، و چه اصحاب ميمنه اى ، و دوم اصحاب مشئمه ، و چه اصحاب مشئمه اى ، و سابقين (در عمل خيرسابقين در مغفرت و رحمتند، و) جلوتر از هر كس ‍ ديگر به بهشت در مى آيند.
و در تفسير قمى است كه راجع به آيه «إذَا وَقَعَتِ الوَاقِعَة * لَيسَ لِوَقعَتِهَا كَاذِبَةٌ» فرمود: در وقوع قيامت كذبى نيست، بلكه حق است، و «خافضه» دشمنان خدا را پايين مى آورد و «رافعة» اولياى خدا را بلند مى كند. «إذَا رُجّتِ الأرضُ رَجّاً»، فرمود: يعنى ابعاض زمين به يكديگر كوفته مى شود. «وَ بُسّتِ الجِبَالُ بَسّاً»، يعنى كوه ها از ريشه كنده مى شوند، «فَكَانَت هَبَاءً مُنبَثّاً» فرمود: «هباء»، آن ذرّه هايى است كه هنگام تابش نور خورشيد از پنجره به درون خانه، ستون نورش ديده مى شود، «وَ كُنتُم أزوَاجاً ثَلاثَة»، يعنى در روز قيامت، شما مردم سه دسته خواهيد بود. اول: اصحاب ميمنه، و چه اصحاب ميمنه اى؛ و دوم: اصحاب مشئمه، و چه اصحاب مشئمه اى؛ و سابقين (در عمل خير که سابقين در مغفرت و رحمت اند، و) جلوتر از هر كس ديگر، به بهشت در مى آيند.
مؤ لف : اين كه فرمود: «'''جلوتر از هر كس ديگر به بهشت در مى آيند'''» تفسير سابقين دوم است .
 
و در الدر المنثور است كه : عبد بن حميد و ابن جرير و ابن منذر، از على بن ابى طالب (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: «'''هباء منبث '''» عبارت است از ذرات سرگردان در فضا و «'''هباء منثور'''» به معناى غبارى است كه در ستون شعاع خورشيد تابيده از پنجره ديده مى شود.
مؤلف: اين كه فرمود: «جلوتر از هر كس ديگر به بهشت در مى آيند»، تفسير سابقين دوم است.
و نيز در همان كتاب آمده كه ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه در تفسير جمله «'''و السابقون السابقون '''» گفته : اين آيه درباره حزقيل مؤ من آل فرعون ، و حبيب نجار،داستانش در سوره يس آمده ، و على بن ابى طالب (عليه السلام ) نازل شده ، كه هر يك از آنان پيشگام امت خود بوده ، و على از همه آنان افضل است .
 
و در مجمع البيان از ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: سابقين چهار كس هستند: اول پسر آدم ، كه به دست برادرش كشته شد، و دوم پيشگام امت موسى بود، كه همان مؤ من آل فرعون است ، سوم پيشگام امت عيسى ، يعنى حبيب نجار است ، و چهارم پيشگام امت اسلام ، يعنى على بن ابى طالب (عليه السلام ) است .
و در الدر المنثور است كه: عبد بن حميد و ابن جرير و ابن منذر، از على بن ابى طالب «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: «هباء منبث»، عبارت است از ذرّات سرگردان در فضا و «هباء منثور»، به معناى غبارى است كه در ستون شعاع خورشيد تابيده از پنجره ديده مى شود.
مؤ لف : اين معنا در روضة الواعظين از امام صادق (عليه السلام ) نيز روايت شده .
 
و شيخ طوسى در امالى خود به سندى كه از ابن عباس دارد از او روايت كرده كه گفت :
و نيز در همان كتاب آمده كه ابن مردويه، از ابن عبّاس روايت كرده كه در تفسير جملۀ «وَ السّابِقُونَ السّابِقُون» گفته: اين آيه درباره حزقيل، مؤمن آل فرعون، و حبيب نجّار، که داستانش در سوره «يس» آمده، و على بن ابى طالب «عليه السلام» نازل شده، كه هر يك از آنان پيشگام امّت خود بوده، و على از همه آنان افضل است.
 
و در مجمع البيان، از ابى جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: سابقين چهار كس هستند: اول پسر آدم، كه به دست برادرش كشته شد. و دوم پيشگام امّت موسى بود، كه همان مؤمن آل فرعون است. سوم پيشگام امّت عيسى، يعنى حبيب نجّار است. و چهارم پيشگام امّت اسلام، يعنى على بن ابى طالب «عليه السلام» است.
 
مؤلف: اين معنا در روضة الواعظين، از امام صادق «عليه السلام» نيز روايت شده.
 
و شيخ طوسى، در امالى خود، به سندى كه از ابن عباس دارد، از او روايت كرده كه گفت:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۲ </center>
از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) معناى آيه شريفه «'''و السابقون السابقون اولئك المقربون فى جنات النعيم '''» را پرسيدم ، فرمود: جبرئيل به من گفت : اينان عبارتند از على ، و شيعيان او، آرى على و شيعيانش جلوتر از هر كس ديگر به بهشت در مى آيند و كرامت و احترامى كه نزد خدا دارند مقرب درگاه خدايند.
از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، معناى آيه شريفه «وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ * أولئِكَ المُقَرّبُونَ * فِى جَنّاتِ النّعِيم» را پرسيدم. فرمود: جبرئيل به من گفت: اينان، عبارتند از: على و شيعيان او. آرى على و شيعيانش جلوتر از هر كس ديگر به بهشت در مى آيند و كرامت و احترامى كه نزد خدا دارند، مقرّب درگاه خدايند.
و در كمال الدين به سند خود از خيثمه جعفى از امام ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود: «'''السابقون السابقون '''» ماييم ، و آخرون هم كه درباره اش فرموده : «'''و قليل من الاخرين '''» ما هستيم .
 
و در عيون در باب ((ما جاء عن الرضا (عليه السلام ) من الاخبار المجموعة )) به سند خود از على (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: آيه شريفه «'''و السابقون السابقون اولئك المقربون '''» درباره من نازل شده است .
و در كمال الدين، به سند خود، از خيثمه جعفى، از امام ابى جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود: «السّابِقُونَ السّابِقُون» ماييم، و «آخرون» هم كه درباره اش فرموده: «وَ قَلِيلٌ مِنَ الآخَرِين»، ما هستيم.
و در مجمع البيان در ذيل همين آيه از على (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: منظور سبقت گرفتن به انجام نمازهاى پنجگانه است .
 
مؤ لف : همان طور كه در سابق هم گفتيم ، بايد اين احاديث را حمل بر تمثيل كرد.
و در عيون، در باب «ما جاء عن الرضا «عليه السلام»، من الاخبار المجموعة»، به سند خود، از على «عليه السلام» روايت آورده كه فرمود: آيه شريفه «وَ السّابِقُون السّابِقُونَ * أولئِكَ المُقَرّبُون» درباره من نازل شده است.
 
و در مجمع البيان، در ذيل همين آيه، از على «عليه السلام» نقل كرده كه فرمود: منظور سبقت گرفتن به انجام نمازهاى پنجگانه است.
 
مؤلف: همان طور كه در سابق هم گفتيم، بايد اين احاديث را حمل بر تمثيل كرد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۳ </center>
<span id='link145'><span>
<span id='link145'><span>
==آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه ==
==آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه ==
أُولَئك الْمُقَرَّبُونَ(۱۱)
أُولَئك الْمُقَرَّبُونَ(۱۱)
۱۷٬۰۶۹

ویرایش