۱۷٬۰۴۴
ویرایش
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
«'''إِذَا رُجَّتِ الأرْضُ رَجًّا'''»: | «'''إِذَا رُجَّتِ الأرْضُ رَجًّا'''»: | ||
كلمۀ «رجّ» - كه از مادۀ «راء، جيم، جيم» است - به معناى تكان دادن به شدّت چيزى است. و در اين آيه، منظور از آن، زلزلۀ قيامت است، كه خداى سبحان، در آيه «إنّ زَلزَلَةَ السّاعَةِ شَئٌ عَظِيمٌ»، آن را بس عظيم توصيف كرده، در خود آيه مورد بحث نيز، با آوردن كلمۀ «رَجّاً»، همين عظمت را فهمانده. چون معمولا آوردن مفعول مطلق براى افادۀ اين گونه نكته هاست. (وقتى مى گويى: من فلان كس را زدم و چه زدنى، معنايش این است كه نحوۀ زدنم، طورى بود كه ديگر قابل بيان نيست). در آيه مورد بحث نيز مى فرمايد: چون زمين زلزله مى شود، زلزله اى كه شدّتش قابل وصف نيست، و جمله مورد بحث، بَدَل از جمله «إذَا وَقَعَتِ الوَاقِعَةٌ»، و يا عطف بيان براى آن است، به هرحال، در مقام توضيح آن است. | كلمۀ «رجّ» - كه از مادۀ «راء، جيم، جيم» است - به معناى تكان دادن به شدّت چيزى است. و در اين آيه، منظور از آن، زلزلۀ قيامت است، كه خداى سبحان، در آيه «إنّ زَلزَلَةَ السّاعَةِ شَئٌ عَظِيمٌ»، آن را بس عظيم توصيف كرده، در خود آيه مورد بحث نيز، با آوردن كلمۀ «رَجّاً»، همين عظمت را فهمانده. چون معمولا آوردن مفعول مطلق براى افادۀ اين گونه نكته هاست. (وقتى مى گويى: من فلان كس را زدم و چه زدنى، معنايش این است كه نحوۀ زدنم، طورى بود كه ديگر قابل بيان نيست). | ||
در آيه مورد بحث نيز مى فرمايد: چون زمين زلزله مى شود، زلزله اى كه شدّتش قابل وصف نيست، و جمله مورد بحث، بَدَل از جمله «إذَا وَقَعَتِ الوَاقِعَةٌ»، و يا عطف بيان براى آن است، به هرحال، در مقام توضيح آن است. | |||
وَ بُستِ الْجِبَالُ بَسًّا فَكانَت هَبَاءً مُّنبَثًّا | وَ بُستِ الْجِبَالُ بَسًّا فَكانَت هَبَاءً مُّنبَثًّا |
ویرایش