۱۶٬۸۸۹
ویرایش
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
<span id='link213'><span> | <span id='link213'><span> | ||
==مقصود از چهارمى بودن خدا براى سه | ==مقصود از چهارمى بودن خدا براى سه نجوا كننده و ششمى بودن او براى پنج نجوا كننده == | ||
مَا يَكونُ مِن نجْوَى | «'''مَا يَكونُ مِن نجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلا هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لا خَمْسةٍ إِلا هُوَ سادِسُهُمْ ...'''»: | ||
«''' | كلمه «نَجوى» مصدر و به معناى «تناجى»، يعنى با يكديگر بيخ گوشى سخن گفتن است، و ضميرهاى مفرد در آيه، همه به خداى سبحان بر مى گردد. و مراد از دو جملۀ «رَابِعُهُم» و «سَادِسُهُم»، كسى است كه با شركت خود، عدد سه را چهار و عدد پنج را شش مى سازد. | ||
و از لطف سياق اين | |||
«''' | مى فرمايد: اگر اهل نجوا سه نفر باشند، چهارمی شان خداست ، و اگر پنج نفر باشند، ششمى آن ها، خداست. چون خدا با ايشان و عالِم به اسرار ايشان است. همان طور كه گفتيم، در اول آيه، مسأله آگاهى خدا را ذكر كرد و فرمود: «ألَم تَرَ أنّ اللّه يَعلَمُ...»، و در آخر آيه، براى بار دوم مى فرمايد: «إنّ اللّه بِكُلّ شَئٍ عَلِيمٌ». | ||
با اين بيان روشن مى شود كه منظور از چهارم بودن خدا براى سه نفر اهل | |||
«'''وَ لا أدنَى مِن ذَلِكَ وَ لَا أكثَرَ'''» - يعنى و نه كمتر از اين ها و نه بيشتر. با آوردن اين دو كلمه، اطلاقى به كلام داد كه شامل تمامى اعداد اهل نجوا بگردد. اما كلمۀ «أدنى»، شامل كمتر از سه نفر، يعنى دو نفر و شامل كمتر از پنج نفر يعنى چهار نفر مى شود. و اما كلمۀ «أكثَر»، شامل عدد شش و بالاتر مى شود. | |||
و از لطف سياق اين آيه، آن است كه با آوردن عدد سه، چهار، پنج، و شش، ترتيب اعداد را رعايت كرده، بدون اين كه يكى از آن ها را تكرار كرده باشد. چون ممكن بود بفرمايد: هيچ نجواى سه نفرى نیست، مگر آن كه خدا، چهارمى آنان است، و هيچ نجواى چهار نفرى نيست، مگر آن كه او پنجمى آنان است، و هيچ نجواى پنج نفرى نيست، مگر آن كه او ششمى ايشان است. | |||
«'''إلّا هُوَ مَعَهُم أينَ مَا كَانُوا'''» - منظور از «با ايشان بودن خدا»، با ايشان بودن از حيث علم و آگاهى به سخنانى است كه بيخ گوش يكديگر مى گويند. مى فرمايد: خداى تعالى، در اين نجوا شريك ايشان است. | |||
با اين بيان روشن مى شود كه منظور از چهارم بودن خدا براى سه نفر اهل نجوا و ششم بودن براى پنج نفر اهل نجوا همين است كه: خدا با ايشان است در علم، و مشترك با آنان است در اطلاع بر سخنان سرّى آن ها، نه اين كه خداى تعالى، عدد سه نفر آنان را به صورت يك انسانى مجسد چهار نفر كند، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۲۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۲۲ </center> | ||
زيرا خداى | زيرا خداى سبحان، منزّه از جسميت و برى از ماديت است. | ||
توضيح اين كه : مقتضاى وحدت سياق اين است كه : منظور از دو استثناى «'''الا هو رابعهم '''» و «'''الا هو سادسهم '''» يك چيز باشد، و در هر دو بخواهد بفهماند چيزى بر خدا پوشيده نيست . پس در حقيقت برگشت معناى اين دو استثناء به يك استثناء است ، و آن «'''الا هو معهم '''» است . و اين معيت يا معيت علمى است ، و معنايش اين است كه : خدا در هر حال مشارك ايشان است در آگاهى . و يا معيت وجودى است ، و معنايش اين است كه : هر جا قومى فرض شود مشغول نجوى هستند، خداى تعالى همانجا هست ، و شنوا و داناى به سخنان ايشان است . | توضيح اين كه : مقتضاى وحدت سياق اين است كه : منظور از دو استثناى «'''الا هو رابعهم '''» و «'''الا هو سادسهم '''» يك چيز باشد، و در هر دو بخواهد بفهماند چيزى بر خدا پوشيده نيست . پس در حقيقت برگشت معناى اين دو استثناء به يك استثناء است ، و آن «'''الا هو معهم '''» است . و اين معيت يا معيت علمى است ، و معنايش اين است كه : خدا در هر حال مشارك ايشان است در آگاهى . و يا معيت وجودى است ، و معنايش اين است كه : هر جا قومى فرض شود مشغول نجوى هستند، خداى تعالى همانجا هست ، و شنوا و داناى به سخنان ايشان است . | ||
و منظور از جمله «'''اين ما كانوا'''» اين است كه مطلب را از نظر مكان عموميت دهد، و بفهماند وقتى معيت خدا با اهل نجوى معيت علمى است ، نه نزديكى جسمانى ، ديگر تفاوت نمى كند كه آن مكان نزديك باشد يا دور. پس هيچ مكانى از خداى سبحان خالى نيست ، در عين اين كه او در مكان نمى گنجد. | و منظور از جمله «'''اين ما كانوا'''» اين است كه مطلب را از نظر مكان عموميت دهد، و بفهماند وقتى معيت خدا با اهل نجوى معيت علمى است ، نه نزديكى جسمانى ، ديگر تفاوت نمى كند كه آن مكان نزديك باشد يا دور. پس هيچ مكانى از خداى سبحان خالى نيست ، در عين اين كه او در مكان نمى گنجد. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۳۳: | ||
اين آيه مى تواند در عين تاييد و تاءكيد مطالب قبل تمهيد و زمينه چينى براى آيات بعد هم باشد، و ذيل آن كه لحنى شديد دارد بى ارتباط با آيات بعد كه در مقام مذمت وتهديد است نباشد. | اين آيه مى تواند در عين تاييد و تاءكيد مطالب قبل تمهيد و زمينه چينى براى آيات بعد هم باشد، و ذيل آن كه لحنى شديد دارد بى ارتباط با آيات بعد كه در مقام مذمت وتهديد است نباشد. | ||
<span id='link214'><span> | <span id='link214'><span> | ||
==مذمت و توبيخ منافقان و بيمار دلانى كه با وجود نهى شدن از نجوى ، باز هم نجوى مىكردند == | ==مذمت و توبيخ منافقان و بيمار دلانى كه با وجود نهى شدن از نجوى ، باز هم نجوى مىكردند == | ||
أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ نهُوا عَنِ النَّجْوَى ثمَّ يَعُودُونَ لِمَا نهُوا عَنْهُ ... | أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ نهُوا عَنِ النَّجْوَى ثمَّ يَعُودُونَ لِمَا نهُوا عَنْهُ ... |
ویرایش