۱۶٬۸۸۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
<span id='link233'><span> | <span id='link233'><span> | ||
==قطع | ==اذن خداوند در قطع درختان یهودیان بنى النضير== | ||
مَا قَطعْتُم | «'''مَا قَطعْتُم مِن لِينَةٍ أَوْ تَرَكتُمُوهَا قَائمَةً عَلى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيُخْزِى الْفَاسِقِينَ'''»: | ||
راغب مى گويد: | |||
راغب مى گويد: كلمۀ «لينه»، به معناى درخت خرماى خرّم و پُر بار است، حال هر نوع خرما كه باشد. روايت هم شده كه رسول خدا دستور داده بودند كه نخلستان بنى النضير را قطع كنند. همين كه دست به قطع چند درخت زدند، يهوديان فرياد زدند: اى محمّد! تو همواره مردم را از فساد نهى مى كردى، حال اين درختان خرما چه گناهى دارند كه قطع مى شوند. به دنبال اين جريان بود كه آيه مورد بحث نازل شد، و پاسخ آنان را چنين داد كه: | |||
هيچ درخت خرّم و پُربارى را قطع نمى كنيد و يا آن را باقى نمى گذاريد، مگر به اذن خدا، و خدا در اين فرمانش، نتائجى حقه و حكمت هايى بالغه در نظر دارد، كه يكى از آن ها، خوار ساختن فاسقان، يعنى «بنى النضير» است. | |||
بنابراين، حرف «لام» در جملۀ «وَ لِيُخزِى الفَاسِقِين»، لام تعليل است. و اين جمله كه حرف عطف «واو» بر سرِ آن آمده، عطف است بر جمله اى محذوف. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۵۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۵۲ </center> | ||
و تقدير آن اين است كه : قطع كردن و نكردن درختان بنى النضير به اذن خدا بود، تا چنين و چنان كند، و تا فاسقان را خوار سازد. | و تقدير آن اين است كه: قطع كردن و نكردن درختان بنى النضير به اذن خدا بود، تا چنين و چنان كند، و تا فاسقان را خوار سازد. بنابراين، عطف در اين آيه، نظير عطف در آيه «وَ كَذَلِكَ نُرِىَ إبرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الأرضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ المُوقِنِينَ» است. مى فرمايد: و ما اين چنين ملكوت آسمان ها و زمين را به ابراهيم نشان داديم تا چنين و چنان شود، و تا از صاحبان يقين گردد. | ||
وَ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلى | |||
«'''وَ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُسلِّطُ رُسُلَهُ عَلى مَن يَشاءُ...'''»: | |||
و مصدر | |||
و معناى آيه اين است كه : آنچه خداى تعالى از اموال بنى النضير به رسول خدا | مصدر «افائه» كه فعل ماضى «أفَاءَ» مشتق از آن است، به معناى ارجاع است. چون خود آن مصدر، از مصدر ثلاثى مجرّد «فِئ» گرفته شده، که به معناى رجوع است. و ضمير در «مِنهُم»، به بنى النضير بر مى گردد، كه البته منظور خود آنان نيست، بلكه اموال ايشان است. | ||
مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلى | |||
از ظاهر اين آيه | و مصدر «ايجاف» كه فعل «أوجَفتُم» از آن گرفته شده، وقتى در مورد حيوانات سوارى استعمال مى شود، معناى راندن حيوان به سرعت و به اجبار است. و كلمۀ «خيل» به معناى اسبان، و كلمه «ركاب»، به معناى شتران است. و جملۀ «مِن خَيلٍ وَ لَا رِكَابٍ»، مفعول فعل «أوجَفتُم»، و كلمۀ «مِن» در آن زائده است، كه كليّت را افاده مى كند. | ||
و معناى آيه اين است كه: آنچه خداى تعالى از اموال بنى النضير به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» برگردانيد - و ملِك آن را به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» اختصاص داد - بدين جهت به آن جناب اختصاص داد و شما مسلمانان را در آن سهيم نكرد كه در گرفتن قلعۀ آنان، مركبى سوار نشديد، و به خاطر اين كه راه قلعه تا مدينه نزديك بود، پياده بدان جا رفتيد، و خداى تعالى، پيامبران خود را بر هر كس بخواهد مسلط مى سازد، و خدا بر هر چيزى قادر است. و اينك، رسول اسلام را بر بنى النضير مسلط ساخته، در نتيجه فِئ (غنيمت) و اموالى كه از اين دشمنان به دست آمده، خاصّ آن جناب است، هر كارى كه بخواهد، در آن اموال مى كند. | |||
«'''مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَللَّهِ وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِى الْقُرْبى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السبِيلِ...'''»: | |||
از ظاهر اين آيه بر مى آيد كه مى خواهد موارد مصرف فِئ در آيه قبلى را بيان كند. و فِئ در آن آيه را كه خصوص فِئ بنى النضير بود، به همه فِئ هاى ديگر عموميت دهد | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۵۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۵۳ </center> | ||
و بفرمايد حكم | و بفرمايد حكم فِئ، مخصوص فِئ بنى النضير نيست، بلكه همه فِئ ها، همين حكم را دارد. | ||
موارد مصرف | |||
«''' | == موارد مصرف «فِئ» == | ||
«''' | «'''فَلِلّه وَ لِلرَّسُول '''» - يعنى قسمتى از فِئ، مخصوص خدا و قسمتى از آن، مخصوص رسول خدا است. و منظور از اين كه گفتيم مخصوص خداست، اين است كه بايد زير نظر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، در راه رضاى خدا صرف شود، و آنچه سهم رسول خدا است، در مصارف شخصى آن جناب مصرف مى شود. پس اين كه بعضى گفته اند: «ذكر نام خدا در بين صاحبان سهم، تنها به منظور تبرّك بوده»، سخن درستى نيست و نبايد بدان توجه كرد. | ||
و از | |||
«''' | «'''وَ لِذِى القُربَى '''» - منظور از ذِى القُربى، ذِى القُرباى رسول خدا و دودمان آن جناب است، و معنا ندارد كه ما آن را به قرابت عموم مؤمنان حمل كنيم - دقت فرماييد -. و مراد از كلمۀ «يتامى»، ايتام فقيرند، نه مطلق هر كودكى كه پدرش را از دست داده باشد. | ||
«''' | |||
و اين آيه با | خواهى گفت: اگر منظور اين بود، كافى بود تنها مساكين را ذكر كنند، چون يتيم فقير هم، مسكين است. جواب اين است كه: بله، اين سخن درست است، ليكن اين كه ايتام را جداگانه ذكر كرد، براى اين بوده كه اهميت رسيدگى به طايفه را برساند. | ||
و از ائمّه اهل بيت «عليهم السلام» روايت شده که فرموده اند: منظور از ذِى القُربى، اهل بيت، و مراد از يتامى و مساكين و ابن السبيل هم، يتيمان و مساكين و ابن السبيل آن هاست. | |||
«'''كَى لَا يَكُونَ دُولَةً بَينَ الأغنِيَاءِ مِنكُم '''» - يعنى حكمى كه ما درباره مسأله فِئ كرديم، تنها براى اين بود اين گونه درآمدها، «دولة» ميان اغنيا نشود، و «دولة» چيزى را گويند كه در بين مردم متداول است و دست به دست مى گردد. | |||
«'''وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُم عَنهُ فَانتَهُوا'''» - يعنى آنچه را كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، از فِئ به شما مى دهد - همچنان كه به هر يك از مهاجران و بعضى از اصحاب مقدارى داد - بگيريد، و آنچه نداد و شما را از آن نهى فرمود، شما هم دست برداريد و مطالبه نكنيد. پس هرگز پيشنهاد نكنيد كه همۀ فِئ را در بين همه مؤمنان تقسيم كند. پس روشن شد كه چرا اين گونه غنيمت ها را «فِئ» ناميد و چرا در آيه فرمود: امر آن را به رسول ارجاع داد، و معناى ارجاع دادن اين شد كه بايد زير نظر آن جناب مصرف شود. | |||
و اين آيه با صرف نظر از سياقى كه دارد، شامل تمامى اوامر و نواهى رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» مى شود، و تنها منحصر به دادن و ندادن سهمى از فِئ نيست، بلكه شامل همه اوامرى كه مى كند و نواهيى كه صادر مى فرمايد، هست. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۵۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۵۴ </center> | ||
«''' | «'''وَ اتّقُوا اللّهَ إنّ اللّه شَدِيدُ العِقَاب '''» - اين جمله مسلمانان را از مخالفت دستورات آن جناب برحذر مى دارد و در عين حال، جملۀ «مَا آتَاكُمُ الرَّسُول ...» را تأكيد مى كند. | ||
<span id='link235'><span> | <span id='link235'><span> | ||
==فقراى مهاجرين يكى از مصاديق فى در راه خدا == | ==فقراى مهاجرين يكى از مصاديق فى در راه خدا == | ||
لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَرِهِمْ وَ أَمْوَلِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضلاً مِّنَ اللَّهِ وَ رِضوَناً ... | لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَرِهِمْ وَ أَمْوَلِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضلاً مِّنَ اللَّهِ وَ رِضوَناً ... |
ویرایش