گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۳۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۱۷: خط ۲۱۷:
(اگر مى خرى، پول كمترى بدهى، و اگر مى فروشى، پول بيشترى بگيرى).
(اگر مى خرى، پول كمترى بدهى، و اگر مى فروشى، پول بيشترى بگيرى).


آنگاه مى گويد: منظور از «يَومُ التّغَابُن» كه در قرآن آمده، روز قيامت است. چون در آن روز، براى همه مردم كشف مى شود كه در معامله اى كه آيات زير بدان اشاره نموده، مغبون شده اند، و اين كه آن آيات: «وَ مِنَ النّاسِ مَن يَشرِى نَفسَهُ ابتِغَاءَ مَرضَاتِ اللّه - بعضى از مردمند كه جان خود را در برابر خشنودی هاى خدا، مى فروشند». «إنّ اللّهَ اشتَرَى مِنَ المُؤمِنِينَ أنفُسَهُم ... - خدا از مؤمنان، جان هايشان را خريدارى كرده... وَ الّذِينَ يَشتَرُونَ بِعَهدِ اللّه وَ أيمَانِهِم ثَمَناً قَلِيلاً - آن هايى كه با عهد خدا و سوگندهاشان، بهاى اندكى به دست مى آورند».
آنگاه مى گويد: منظور از «يَومُ التّغَابُن» كه در قرآن آمده، روز قيامت است. چون در آن روز، براى همه مردم كشف مى شود كه در معامله اى كه آيات زير بدان اشاره نموده، مغبون شده اند، و اينك آن آيات:  
 
* «وَ مِنَ النّاسِ مَن يَشرِى نَفسَهُ ابتِغَاءَ مَرضَاتِ اللّه - بعضى از مردمند كه جان خود را در برابر خشنودی هاى خدا، مى فروشند».  
 
* «إنّ اللّهَ اشتَرَى مِنَ المُؤمِنِينَ أنفُسَهُم ... - خدا از مؤمنان، جان هايشان را خريدارى كرده...».
 
* «وَ الّذِينَ يَشتَرُونَ بِعَهدِ اللّه وَ أيمَانِهِم ثَمَناً قَلِيلاً - آن هايى كه با عهد خدا و سوگندهاشان، بهاى اندكى به دست مى آورند».


در روز قيامت، براى همۀ اين معامله گران كشف مى شود كه مغبون شده اند. آن كس كه معامله نكرده، مى فهمد كه از معامله نكردن مغبون شده، و آن كس كه در معامله اش بهاى اندك دنيا به دست آورده، مى فهمد كه از معامله كردنش، مغبون شده. پس همۀ مردم، در آن روز، مغبون خواهند بود.
در روز قيامت، براى همۀ اين معامله گران كشف مى شود كه مغبون شده اند. آن كس كه معامله نكرده، مى فهمد كه از معامله نكردن مغبون شده، و آن كس كه در معامله اش بهاى اندك دنيا به دست آورده، مى فهمد كه از معامله كردنش، مغبون شده. پس همۀ مردم، در آن روز، مغبون خواهند بود.
خط ۲۲۵: خط ۲۳۱:
و اين كه در آغاز كلامش گفت «تغابن»، به معناى كلاه گذارى است، وقتى درست است كه «تغابن» در آيه را به اين معنا بگيريم كه كفار، معامله سودبخش را رها نموده، معامله زيان آور را اختيار كردند، و هرچند اين معنا، معناى خوبى است، ولى با كلمه «تغابن» نمى سازد. چون اين كلمه از باب «مفاعله» است، و مغبون كردن هر دو طرف، يكديگر را مى رساند.
و اين كه در آغاز كلامش گفت «تغابن»، به معناى كلاه گذارى است، وقتى درست است كه «تغابن» در آيه را به اين معنا بگيريم كه كفار، معامله سودبخش را رها نموده، معامله زيان آور را اختيار كردند، و هرچند اين معنا، معناى خوبى است، ولى با كلمه «تغابن» نمى سازد. چون اين كلمه از باب «مفاعله» است، و مغبون كردن هر دو طرف، يكديگر را مى رساند.


و آن وجه دوم - كه از بعضى نقل كرد - وجه دقيق ترى است، و آيات زير، هم آن را تأييد مى كند: «فَلا تَعلَمُ نَفسٌ مَا أخفِىَ لَهُم مِن قُرّة أعيُن»، «لَهُم مَا يَشَاؤُنَ فِيهَا وَ لَدَينَا مَزِيدٌ، وَ بَدَا لَهُم مِنَ اللّه مَا لَم يَكُونُوا يَحتَسِبُونَ».
و آن وجه دوم - كه از بعضى نقل كرد - وجه دقيق ترى است، و آيات زير، هم آن را تأييد مى كند:  
 
«فَلا تَعلَمُ نَفسٌ مَا أخفِىَ لَهُم مِن قُرّة أعيُن».
 
«لَهُم مَا يَشَاؤُنَ فِيهَا وَ لَدَينَا مَزِيدٌ، وَ بَدَا لَهُم مِنَ اللّه مَا لَم يَكُونُوا يَحتَسِبُونَ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۰۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۰۶ </center>
و مقتضاى اين وجه، عموميت «تغابن» است. يعنى بنابر اين وجه، بايد گفت كه: هم كفار در قيامت تغابن دارند و هم مؤمنان. تغابن مؤمنان، براى آن است كه وقتى آن قرّةُ العين هاى در جوار رحمت حق را مى بينند، ناراحت مى شوند كه چرا بيشتر عمل نكردند. و اما كفّار، تغابن شان، براى است كه چرا عمل نكردند. و وجهى كه بين دو طايفه مشترك است، این است كه چرا در دنيا، آن طور كه بايد، روز قيامت را نشناختند.
و مقتضاى اين وجه، عموميت «تغابن» است. يعنى بنابر اين وجه، بايد گفت كه: هم كفار در قيامت تغابن دارند و هم مؤمنان. تغابن مؤمنان، براى آن است كه وقتى آن قرّةُ العين هاى در جوار رحمت حق را مى بينند، ناراحت مى شوند كه چرا بيشتر عمل نكردند. و اما كفّار، تغابن شان، براى است كه چرا عمل نكردند. و وجهى كه بين دو طايفه مشترك است، این است كه چرا در دنيا، آن طور كه بايد، روز قيامت را نشناختند.
خط ۲۳۱: خط ۲۴۱:
ولى اين وجه هم، مثل وجه قبلى، با معناى تغابن نمى سازد. براى این که معناى «تغابن»، مغبون كردن يكديگر است.
ولى اين وجه هم، مثل وجه قبلى، با معناى تغابن نمى سازد. براى این که معناى «تغابن»، مغبون كردن يكديگر است.


البته در اين ميان، وجه سومى هم هست و آن، اين است كه «تغابن» را تنها مخصوص گمراهان بدانيم و بگوييم: اين دسته، دو طايفه هستند كه هر يك به دست ديگرى، مغبون مى شوند. يكى طايفۀ گمراه كننده. ديگرى گمراه شونده. طايفۀ گمراه كننده، «غابن» هستند. زيرا پيروان خود را وادار به دنياپرستى و ترك آخرت، و در نتيجه وادار به گمراهى نموده، آنان را «مغبون» مى سازند. و «مغبون» هستند، براى اين كه همان پيروان ضعيف، ايشان را با پيروى كوركورانۀ خود، كمك نموده، استكبارشان را بيشتر مى كنند. پس هر دو طايفه، هم «غابن» اند و هم «مغبون».
البته در اين ميان، وجه سومى هم هست و آن، اين است كه «تغابن» را تنها مخصوص گمراهان بدانيم و بگوييم: اين دسته، دو طايفه هستند كه هر يك به دست ديگرى، مغبون مى شوند. يكى طايفۀ گمراه كننده. ديگرى گمراه شونده.  
 
طايفۀ گمراه كننده، «غابن» هستند. زيرا پيروان خود را وادار به دنياپرستى و ترك آخرت، و در نتيجه وادار به گمراهى نموده، آنان را «مغبون» مى سازند.  
 
و «مغبون» هستند، براى اين كه همان پيروان ضعيف، ايشان را با پيروى كوركورانۀ خود، كمك نموده، استكبارشان را بيشتر مى كنند. پس هر دو طايفه، هم «غابن» اند و هم «مغبون».


وجه چهارمى هم هست، كه طبق آن روايت هم وارد شده و آن، اين است كه بگوييم تمامى بندگان خدا، چه خوب و چه بد، در بهشت سهم و منزلى و در دوزخ هم منزلى دارند. بنده، اگر اطاعت خدا كند، به منزلى كه در بهشت برايش فراهم شده، داخل مى شود، و اگر نافرمانى خدا را بكند، داخل منزلى كه در آتش دارد، مى شود. و روز قيامت، منزل هاى بهشتى اهل دوزخ را به اهل بهشت مى دهند، و منزل دوزخى اهل بهشت را به اهل دوزخ مى دهند. پس در قيامت، اهل بهشت دوزخيان را مغبون نموده، مؤمنان، «غابن» و كفّار، «مغبون» مى شوند.
وجه چهارمى هم هست، كه طبق آن، روايت هم وارد شده و آن، اين است كه بگوييم: تمامى بندگان خدا، چه خوب و چه بد، در بهشت سهم و منزلى، و در دوزخ هم منزلى دارند. بنده، اگر اطاعت خدا كند، به منزلى كه در بهشت برايش فراهم شده، داخل مى شود، و اگر نافرمانى خدا را بكند، داخل منزلى كه در آتش دارد، مى شود. و روز قيامت، منزل هاى بهشتى اهل دوزخ را به اهل بهشت مى دهند، و منزل دوزخى اهل بهشت را به اهل دوزخ مى دهند. پس در قيامت، اهل بهشت، دوزخيان را مغبون نموده، مؤمنان، «غابن» و كفّار، «مغبون» مى شوند.


بعضى از مفسران، بعد از ايراد اين وجه گفته اند: «تغابن» در خود آيه، با جمله «وَ مَن يُؤمِن بِاللّه ... وَ بِئسَ المَصِير» تفسير شده، ولى ما آن طور كه بايد، ظهورى در آيه نديديم، كه چگونه آيه تغابن را تفسير نموده است.
بعضى از مفسران، بعد از ايراد اين وجه گفته اند: «تغابن» در خود آيه، با جملۀ «وَ مَن يُؤمِن بِاللّه ... وَ بِئسَ المَصِير» تفسير شده، ولى ما آن طور كه بايد، ظهورى در آيه نديديم، كه چگونه آيه تغابن را تفسير نموده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۰۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۰۷ </center>
و اما جملۀ «وَ مَن يُؤمِن بِاللّه وَ يَعمَل صَالِحاً... وَ بِئسَ المَصِير»، از آن جا كه در طول اين تفسير مكرر معنا شده، ديگر به معنايش نمى پردازيم.
و اما جملۀ «وَ مَن يُؤمِن بِاللّه وَ يَعمَل صَالِحاً... وَ بِئسَ المَصِير»، از آن جا كه در طول اين تفسير مكرر معنا شده، ديگر به معنايش نمى پردازيم.




۱۶٬۸۸۳

ویرایش