۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
و «حُسن صورت»، عبارت است از تناسب تجهيزات آن نسبت به يكديگر، و تناسب مجموع آن ها، با آن غرضى كه به خاطر آن غرض ايجاد شده. اين است معناى حُسن. نه خوشگلى و زيبايى منظر و يا نمكين بودن. چون «حُسن»، يك معناى عامى است كه در تمامى موجودات جارى است، همچنان كه فرمود: «الّذِى أحسَنَ كُلّ شَئِ خَلَقَهُ». | و «حُسن صورت»، عبارت است از تناسب تجهيزات آن نسبت به يكديگر، و تناسب مجموع آن ها، با آن غرضى كه به خاطر آن غرض ايجاد شده. اين است معناى حُسن. نه خوشگلى و زيبايى منظر و يا نمكين بودن. چون «حُسن»، يك معناى عامى است كه در تمامى موجودات جارى است، همچنان كه فرمود: «الّذِى أحسَنَ كُلّ شَئِ خَلَقَهُ». | ||
و اگر در آيه مورد بحث، تنها حُسن صورت انسان ها را نام برد، شايد براى اين بوده كه مردم را توجه دهد به اين كه خلقت انسان ها طورى شده كه با بازگشت آنان به سوى خدا سازگار است. براى اين كه وقتى خداى تعالى، | و اگر در آيه مورد بحث، تنها حُسن صورت انسان ها را نام برد، شايد براى اين بوده كه مردم را توجه دهد به اين كه خلقت انسان ها طورى شده كه با بازگشت آنان به سوى خدا سازگار است. براى اين كه وقتى خداى تعالى، مَلِكى قادر على الاطلاق است، مى تواند به آنچه مى خواهد، حكم كند، و به هر طور كه مى خواهد، در آن تصرف نمايد. و او در افعالش منزّه از هر نقص و عيب، و بلكه محمود و ستايش شده است. از سوى ديگر، مردم از نظر كفر و ايمان مختلف اند و او، به اعمال آنان بيناست، و خلقت هم لغو نيست، بلكه براى آن، غايت و هدفى است. پس بر او واجب است كه مردم را بعد از نشئه دنيا، براى نشئه ديگر مبعوث كند. براى نشئه جاودانه و فناناپذير، تا در آن نشئه، به مقتضاى اختلافى كه از نظر كفر و ايمان داشتند، زندگى كنند و اين، همان جزا است كه مؤمن با آن سعادتمند، و كافر شقى مى شود. | ||
و جملۀ «وَ إلَيهِ المَصِير»، اشاره به همين نتيجه است. | و جملۀ «وَ إلَيهِ المَصِير»، اشاره به همين نتيجه است. |
ویرایش