گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
<span id='link403'><span>
<span id='link403'><span>


==تأكيدى بر وحدت نظام عالم و اتصال و ارتباط اجزاء آن ==
==تأكيد بر وحدت نظام عالَم و اتصال و ارتباط اجزاء آن ==
«'''ثمَّ ارْجِع الْبَصرَ كَرَّتَينِ يَنقَلِب إِلَيْك الْبَصرُ خَاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ'''»:
«'''ثمَّ ارْجِع الْبَصرَ كَرَّتَينِ يَنقَلِب إِلَيْك الْبَصرُ خَاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ'''»:


كلمه «'''خاسى ء'''» اسم فاعل از ماده «'''خسا'''» است ، و اين ماده به معناى نارسايى در ديد چشم ، و يا به قول راغب سرسرى ديدن و گذشتن است . راغب در معناى كلمه «'''حاسر'''» گفته : ماده به معناى خستگى در اثر تمام شدن نيرو است ، به چنين كسى ، هم حاسر مى گويند و هم محسور، اما حاسر به اين تصور كه خود او خودش را خسته كرده ، و اما محسور به اين تصور كه تمام شدن نيرو خسته اش كرده . و اينكه فرمود: «'''ينقلب اليك البصر خاسئا و هو حسير'''» هم ممكن است به معناى حاسر باشد، و هم به معناى محسور.
كلمه «خاسئ» اسم فاعل از ماده «خسأ» است، و اين ماده به معناى نارسايى در ديد چشم، و يا به قول راغب سرسرى ديدن و گذشتن است. راغب در معناى كلمه «حاسر» گفته: این ماده به معناى خستگى در اثر تمام شدن نيرو است، به چنين كسى، هم حاسر مى گويند و هم محسور. اما حاسر به اين تصور كه خود او، خودش را خسته كرده. و اما محسور به اين تصور كه تمام شدن نيرو خسته اش كرده. و اين كه فرمود: «يَنقَلِب إلَيكَ البَصَرُ خَاسِئاً وَ هُوَ حَسِير»، هم ممكن است به معناى حاسر باشد، و هم به معناى محسور.


و كلمه «'''كرتين '''» تثنيه كرة است كه به معناى رجعت و برگشتن است ، و اگر به صيغه تثنيه آورده صرفا براى اين بوده كه تكثير و تكرار را برساند، و چنين معنا دهد كه در خلقت آسمانها و زمين بنگر، آيا هيچ تفاوت و ناسازگارى در بين موجودات آن مى بينى ؟ و دوباره و سه باره و چندباره برگرد و نظر بيفكن ، كه اگر چنين كنى نظرت خسته مى شود و از كار مى افتد، و هيچ تفاوتى نخواهى ديد.
و كلمه «كَرّتَين»، تثنيه «كرة» است كه به معناى رجعت و برگشتن است، و اگر به صيغه تثنيه آورده، صرفا براى اين بوده كه تكثير و تكرار را برساند، و چنين معنا دهد كه در خلقت آسمان ها و زمين بنگر، آيا هيچ تفاوت و ناسازگارى در بين موجودات آن مى بينى؟ و دوباره و سه باره و چند باره برگرد و نظر بيفكن، كه اگر چنين كنى، نظرت خسته مى شود و از كار مى افتد، و هيچ تفاوتى نخواهى ديد.


پس در اين دو آيه به اين نكته اشاره شده كه نظام جارى در عالم نظامى است واحد و
پس در اين دو آيه، به اين نكته اشاره شده كه نظام جارى در عالَم، نظامى است واحد و متصل الأجزاء
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۸۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۸۹ </center>
متصل الاجزاء و مرتبط الابعاض .
و مرتبط الابعاض .


«'''وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصابِيحَ ...'''»:
«'''وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ ...'''»:


كلمه «'''مصابيح '''» جمع مصباح (چراغ ) است ، و اگر ستارگان را چراغ ناميده به خاطر نورى است كه از آنها تلالو مى كند، و ما قبلا - در سوره حم سجده - در اين باره بحث كرديم .
كلمه «مصابيح» جمع مصباح (چراغ) است، و اگر ستارگان را چراغ ناميده، به خاطر نورى است كه از آن ها تلألؤ مى كند، و ما قبلا - در سوره حم سجده - در اين باره بحث كرديم.
<span id='link404'><span>
<span id='link404'><span>


۱۶٬۸۸۰

ویرایش