۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
بنابراين ، معلوم مى شود ابليس قبل از تمردش فرقى با ملائكه نداشته ، و پس از تمرد حسابش از آنان جدا شده ، ملائكه به آنچه مقام و منزلت شان اقتضا مى كرده باقى ماندند و خضوع بندگى را از دست ندادند، و ليكن ابليس بدبخت از آن مقام ساقط گرديد، همچنانكه فرموده :(( كان من الجن ففسق عن امر ربه - چون از جنس جن بود نسبت به امر پروردگارش فسق ورزيد(( ، و (( فسق (( به معناى بيرون شدن خرما از پوسته است ، ابليس هم با اين تمردش در حقيقت از پوست خود بيرون گشت و زندگانيى را اختيار كرد كه جز خروج از كرامت الهى و اطاعت بندگى چيز ديگرى نبود. | بنابراين ، معلوم مى شود ابليس قبل از تمردش فرقى با ملائكه نداشته ، و پس از تمرد حسابش از آنان جدا شده ، ملائكه به آنچه مقام و منزلت شان اقتضا مى كرده باقى ماندند و خضوع بندگى را از دست ندادند، و ليكن ابليس بدبخت از آن مقام ساقط گرديد، همچنانكه فرموده :(( كان من الجن ففسق عن امر ربه - چون از جنس جن بود نسبت به امر پروردگارش فسق ورزيد(( ، و (( فسق (( به معناى بيرون شدن خرما از پوسته است ، ابليس هم با اين تمردش در حقيقت از پوست خود بيرون گشت و زندگانيى را اختيار كرد كه جز خروج از كرامت الهى و اطاعت بندگى چيز ديگرى نبود. | ||
<span id='link17'><span> | <span id='link17'><span> | ||
==بيان | ==بيان اين كه مراد از امتثال و تمرد در امر ملائكه به سجود براى آدم و تمرد ابليس، امور تكوينى است == | ||
گرچه سياق اين داستان ، سياق يك داستان اجتماعى معمولى و متضمن امر و امتثال و تمرد و احتجاج و طرد و رجم و امثال آن از امور تشريعى و مولوى است ، ليكن بيان سابق ما - البته در صورتى كه از آيه استفاده شود - ما را هدايت مى كند به اينكه اين آيه راجع به امور تشريعى و قانونى نيست ، و امرى كه در آن است و همچنين امتثال و تمردى كه در آن ذكر شده مقصود از همه آنها امور تكوينى است . و اگر مى گويد كه ابليس تمرد كرد، مقصود اين است كه وى در برابر حقيقت انسانيت خاضع نشد، و جمله (( فما يكون لك ان تتكبر فيها(( اين بيان ما را تاييد مى كند، براى اينكه ظاهر آن اين است كه آن مقام ، مقامى است كه ذاتا قابل تكبر نيست ، و ممكن نيست بتوان از آن سرپيچى كرد و لذا تكبر ابليس نسبت به اين مقام همان و بيرون شدنش از آن و هبوطش به درجه پايين تر همان . | گرچه سياق اين داستان ، سياق يك داستان اجتماعى معمولى و متضمن امر و امتثال و تمرد و احتجاج و طرد و رجم و امثال آن از امور تشريعى و مولوى است ، ليكن بيان سابق ما - البته در صورتى كه از آيه استفاده شود - ما را هدايت مى كند به اينكه اين آيه راجع به امور تشريعى و قانونى نيست ، و امرى كه در آن است و همچنين امتثال و تمردى كه در آن ذكر شده مقصود از همه آنها امور تكوينى است . و اگر مى گويد كه ابليس تمرد كرد، مقصود اين است كه وى در برابر حقيقت انسانيت خاضع نشد، و جمله (( فما يكون لك ان تتكبر فيها(( اين بيان ما را تاييد مى كند، براى اينكه ظاهر آن اين است كه آن مقام ، مقامى است كه ذاتا قابل تكبر نيست ، و ممكن نيست بتوان از آن سرپيچى كرد و لذا تكبر ابليس نسبت به اين مقام همان و بيرون شدنش از آن و هبوطش به درجه پايين تر همان . | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
و پس از آنكه آدم آفريده شد اين دو فريق از هم جدا شده، يكى راه سعادت و ديگرى راه شقاوت را پيش گرفت. | و پس از آنكه آدم آفريده شد اين دو فريق از هم جدا شده، يكى راه سعادت و ديگرى راه شقاوت را پيش گرفت. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸ </center> | ||
قَالَ مَا مَنَعَك أَلا تَسجُدَ إِذْ أَمَرْتُك قَالَ أَنَا خَيرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنى مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِينٍ | «'''قَالَ مَا مَنَعَك أَلا تَسجُدَ إِذْ أَمَرْتُك قَالَ أَنَا خَيرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنى مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِينٍ'''»: | ||
مراد اين است كه : اى ابليس ! چه چيزى باعث شد كه سجده نكنى . چنانكه در سوره (( ص (( مى فرمايد: (( قال يا ابليس ما منعك ان تسجد لما خلقت بيدى (( و از اين جهت بعضى (( لا(( در (( ان لا تسجد(( را زايد گرفته و گفته اند براى تاكيد آمده است مانند قول خداوند در آيه (( لئلا يعلم اهل الكتاب ان لا يقدرون على شى ء من فضل الله (( كه (( لا(( در (( لا يعلم (( اضافى است ، يعنى (( ليعلم (( و مراد از (( منع (( منعى است كه متضمن معناى (( حمل - وادار كردن (( و (( دعا- خواندن (( و نظير آنها باشد. پس معنا اين مى شود كه : چه چيزى تو را خواند و يا وادار كرد به اينكه سجده نكنى و مانع از آن شد؟ | مراد اين است كه: اى ابليس ! چه چيزى باعث شد كه سجده نكنى . چنانكه در سوره (( ص (( مى فرمايد: (( قال يا ابليس ما منعك ان تسجد لما خلقت بيدى (( و از اين جهت بعضى (( لا(( در (( ان لا تسجد(( را زايد گرفته و گفته اند براى تاكيد آمده است مانند قول خداوند در آيه (( لئلا يعلم اهل الكتاب ان لا يقدرون على شى ء من فضل الله (( كه (( لا(( در (( لا يعلم (( اضافى است ، يعنى (( ليعلم (( و مراد از (( منع (( منعى است كه متضمن معناى (( حمل - وادار كردن (( و (( دعا- خواندن (( و نظير آنها باشد. پس معنا اين مى شود كه : چه چيزى تو را خواند و يا وادار كرد به اينكه سجده نكنى و مانع از آن شد؟ | ||
ویرایش