گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
==چند وجه درباره مقصود از«انّها لا حدى الكبر» و «نذيرا للبشر»==
==چند وجه درباره مقصود از«انّها لا حدى الكبر» و «نذيرا للبشر»==


إِنهَا لاحْدَى الْكُبرِ
«'''إِنّهَا لَإحدَى الْكُبرِ'''»:


مفسران گفته اند: ضمير در اين جمله به كلمه «'''سقر'''» بر مى گردد و كلمه «'''كبر'''» جمع «'''كبرى '''» است .
مفسران گفته اند: ضمير در اين جمله به كلمه «سَقَر» بر مى گردد و كلمه «كُبَر»، جمع «كُبرى» است.


و مراد از اينكه سقر يكى از بزرگترين است ، اين است كه سقر يكى از بزرگترين دواهى و تحولات است ، داهيه اى است كه هيچ داهيه ديگرى به آن پايه از عظمت نمى رسد، همچنان كه خود ما مى گوييم : فلانى يكى از رجال است ، يعنى در بين رجال نظيرى ندارد، و جمله مورد بحث جواب سوگند است .
و مراد از اين كه «سَقَر» يكى از بزرگترين است، اين است كه «سَقَر» يكى از بزرگترين دواهى و تحولات است. داهيه اى است كه هيچ داهيه ديگرى به آن پايه از عظمت نمى رسد. همچنان كه خود ما مى گوييم: فلانى يكى از رجال است، يعنى در بين رجال نظيرى ندارد، و جمله مورد بحث جواب سوگند است.


و معناى آيه اين است كه : من به فلان و فلان سوگند مى خورم ، كه سقر يكى از بزرگترين تحولات و دواهى عالم است - بزرگترين آن - از نظر اينكه بشر را تهديد مى كند.
و معناى آيه اين است كه: من به فلان و فلان سوگند مى خورم، كه «سَقَر» يكى از بزرگترين تحولات و دواهى عالَم است - بزرگترين آن - از نظر اين كه بشر را تهديد مى كند.


و بعيد نيست وجه سومى در بين باشد، و آن اين است كه كلمه «'''كلا'''» رد گفتار وليد در باره قرآن باشد، كه گفت : «'''ان هذا الا سحر يوثر ان هذا الا قول البشر'''» و ضمير «'''آنها'''» به قرآن برگردد، بدان جهت كه قرآن آيات است و گر نه مى بايد فرموده باشد «'''انه '''» و يا از باب مطابقت اسم «'''ان '''» با خبر آن باشد به اين معنا كه چون خبر «'''ان '''» يعنى كلمه «'''احدى '''» مونث است ضمير هم كه اسم آن است مونث آورده شده .
و بعيد نيست وجه سومى در بين باشد و آن، اين است كه: كلمه «كَلّا»، ردّ گفتار وليد در باره قرآن باشد، كه گفت: «إن هذَا إلّا سِحرٌ يُؤثَر إن هذا إلّا قَولُ البَشَر»، و ضمير «إنّها» به قرآن برگردد، بدان جهت كه قرآن آيات است و گرنه مى بايد فرموده باشد: «إنّهُ»، و يا از باب مطابقت اسم «إنّ» با خبر آن باشد. به اين معنا كه چون خبر «إنّ» يعنى كلمه «إحدى»، مؤنث است، ضمير هم كه اسم آن است، مؤنث آورده شده.


و معناى آيه اين است كه : نه ، آنطور كه وليد گفت نيست ، من به قمر و شب و صبح سوگند مى خورم كه قرآن - البته يعنى آياتش - از نظر انذار يكى از آيات كبراى الهى است .
و معناى آيه اين است كه: نه، آن طور كه وليد گفت نيست، من به قمر و شب و صبح سوگند مى خورم كه قرآن - البته يعنى آياتش - از نظر انذار، يكى از آيات كُبراى الهى است.


بعضى هم گفته اند: جمله «'''انها لاحدى الكبر'''» تعليل است براى «'''كلا'''»، و سوگندهايى كه بعد از اين كلمه و آن تعليل فاصله شده براى تاءكيد است ، نه جواب سوگند، و جواب سوگند در تقدير است ، كه خود كلمه «'''كلا'''» بر آن دلالت مى كند.
بعضى هم گفته اند: جمله «إنّهَا لَإحدَى الكُبَر»، تعليل است براى «كَلّا»، و سوگندهايى كه بعد از اين كلمه و آن تعليل فاصله شده، براى تأكيد است، نه جواب سوگند، و جواب سوگند در تقدير است، كه خود كلمه «كَلّا» بر آن دلالت مى كند.


نَذِيراً لِّلْبَشرِ
«'''نَذِيراً لِّلْبَشرِ'''»:


كلمه «'''نذير'''» مصدر و به معناى بيم رساندن است ، و اگر منصوب
كلمه «نَذِير»، مصدر و به معناى بيم رساندن است، و اگر منصوب آمده، به خاطر این بوده که به نظر ما
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۵۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۵۰ </center>
آمده به خاطر اين بوده كه به نظر ما تميز، و به نظر بعضى حال از مطلبى است كه از سياق «'''انها لاحدى الكبر'''» فهميده مى شود، و به قول آن مفسر معنايش اين است كه قرآن در حالى كه بيمرسان است ، از آيات كبراى الهى است ، و به نظر ما معنايش اين مى شود كه قرآن از حيث انذار و بيم رسانى از آيات كبراى حق است .
تميز، و به نظر بعضى حال از مطلبى است كه از سياق «إنّهَا لَإحدَى الكِبَر» فهميده مى شود، و به قول آن مفسر، معنايش اين است كه قرآن در حالى كه بيمرسان است، از آيات كُبراى الهى است. و به نظر ما معنايش اين مى شود كه: قرآن از حيث انذار و بيم رسانى، از آيات كُبراى حق است.


بعضى وجوه ديگرى ذكر كرده اند كه قابل اعتناء نيست ، مثلا يكى گفته : صفت پيغمبر است ، و آيه متصل به اول سوره و تقدير آن «'''قم نذيرا للبشر فانذر'''» است . و آن ديگرى گفته : صفت خداى تعالى است .
بعضى وجوه ديگرى ذكر كرده اند كه قابل اعتناء نيست ، مثلا يكى گفته : صفت پيغمبر است ، و آيه متصل به اول سوره و تقدير آن «'''قم نذيرا للبشر فانذر'''» است . و آن ديگرى گفته : صفت خداى تعالى است .
۱۶٬۸۸۹

ویرایش