گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۴۴: خط ۴۴:
و ليكن مطلبى كه سزاوار نيست در آن ترديد شود، اين است كه قرآن كريم - كه مركب از سوره ها و آياتى است - با اختلافى كه بر حسب موارد شخصى و جزیى نزولش در سياق آن هست، با اين احتمال كه يك دفعه نازل شده باشد، سازگار نيست. براى اين كه آياتى كه در باره وقايع شخصى و حوادث جزیى نازل شده، ارتباط كامل با زمان و مكان و اشخاص و احوال خاصه اى دارد كه در باره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مكان نازل شده، و معلوم است كه چنين آياتى صادق و درست در نمى آيد، مگر آن كه زمان و مكانش برسد، و واقعه اى كه در باره اش نازل شده رُخ بدهد، به طورى كه اگر از آن زمان ها و مكان ها و وقايع خاصه صرف نظر شود، و فرض شود كه قرآن يك باره نازل شده، آن وقت قهرا موارد آن آيات حذف مى شود، و ديگر بر آن ها تطبيق نمى كند. پس ممكن نيست احتمال بدهيم كه قرآن كريم به همين هيئت كه هست، دو بار نازل شده؛ يك بار دفعه و يكجا، و بار ديگر به تدريج.
و ليكن مطلبى كه سزاوار نيست در آن ترديد شود، اين است كه قرآن كريم - كه مركب از سوره ها و آياتى است - با اختلافى كه بر حسب موارد شخصى و جزیى نزولش در سياق آن هست، با اين احتمال كه يك دفعه نازل شده باشد، سازگار نيست. براى اين كه آياتى كه در باره وقايع شخصى و حوادث جزیى نازل شده، ارتباط كامل با زمان و مكان و اشخاص و احوال خاصه اى دارد كه در باره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مكان نازل شده، و معلوم است كه چنين آياتى صادق و درست در نمى آيد، مگر آن كه زمان و مكانش برسد، و واقعه اى كه در باره اش نازل شده رُخ بدهد، به طورى كه اگر از آن زمان ها و مكان ها و وقايع خاصه صرف نظر شود، و فرض شود كه قرآن يك باره نازل شده، آن وقت قهرا موارد آن آيات حذف مى شود، و ديگر بر آن ها تطبيق نمى كند. پس ممكن نيست احتمال بدهيم كه قرآن كريم به همين هيئت كه هست، دو بار نازل شده؛ يك بار دفعه و يكجا، و بار ديگر به تدريج.
<span id='link141'><span>
<span id='link141'><span>
==لازمه دوبار نازل شدن قرآن و گفتار بعضى مفسران در اين خصوص ==
==لازمه دوبار نازل شدن قرآن و گفتار بعضى مفسران در اين باره ==
پس اگر بخواهيم بگوييم دو بار نازل شده، لازم مى شود كه قائل به فرق بين اين دو دفعه به اجمال و تفصيل بشويم. همان اجمال و تفصيلى كه آيه شريفه «كتاب احكمت اياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير» و آيه «انا جعلناه قرانا عربيا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم» بدان اشاره مى كند، كه بحثش در تفسير سوره هود و زخرف گذشت، و گفتيم كه احكام و تفصيل چه معنايى دارد.
پس اگر بخواهيم بگوييم دو بار نازل شده، لازم مى شود كه قائل به فرق بين اين دو دفعه به اجمال و تفصيل بشويم. همان اجمال و تفصيلى كه آيه شريفه «كتاب احكمت اياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير» و آيه «انا جعلناه قرانا عربيا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم» بدان اشاره مى كند، كه بحثش در تفسير سوره هود و زخرف گذشت، و گفتيم كه احكام و تفصيل چه معنايى دارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۹۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۹۹ </center>
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از «نزول كتاب در ليله مباركه» اين است كه ابتداى نزول تدريجى اش در شب قدر در ماه رمضان بوده. و خلاصه ، ابتداى نزول قرآن سوره علق و يا سوره حمد بوده كه در شب قدر واقع شده.
بعضى از مفسران گفته اند: مراد از «نزول كتاب در ليله مباركه» اين است كه ابتداى نزول تدريجى اش در شب قدر در ماه رمضان بوده. و خلاصه ، ابتداى نزول قرآن سوره علق و يا سوره حمد بوده كه در شب قدر واقع شده.


از اين گفتار به خوبى پيدا است كه گوينده آن معتقد بوده كه بين نازل شدن قرآن يكباره در شب قدر، و بار ديگر به تدريج - كه آيات سابق بر آن دلالت دارند - منافات وجود دارد، و حال آنكه خواننده عزيز متوجه شد كه هيچ منافاتى در كار نيست.
از اين گفتار به خوبى پيدا است كه گوينده آن معتقد بوده كه بين نازل شدن قرآن يكباره در شب قدر، و بار ديگر به تدريج - كه آيات سابق بر آن دلالت دارند - منافات وجود دارد، و حال آن كه خواننده عزيز متوجه شد كه هيچ منافاتى در كار نيست.


علاوه بر اين كه خواننده محترم توجه دارد كه اين تفسير خلاف ظاهر آيات است.
علاوه بر اين كه خواننده محترم توجه دارد كه اين تفسير خلاف ظاهر آيات است.


بعضى ديگر گفته اند: قرآن يك نوبت تماميش به آسمان دنيا نازل شده، و آن در شب قدر بوده ، و سپس از آسمان دنيا به تدريج و در طول بيست و سه سال دعوت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم) به زمين نازل شده. و اين تفسير از اخبارى استفاده شده كه در تفسير آياتى وارد شده كه مى رساند قرآن يك دفعه نازل شده - كه إن شاء اللّه - آن روايات در بحث روايتى آينده از نظر خواننده خواهد گذشت.
بعضى ديگر گفته اند: قرآن يك نوبت تماميش به آسمان دنيا نازل شده، و آن در شب قدر بوده ، و سپس از آسمان دنيا به تدريج و در طول بيست و سه سال دعوت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» به زمين نازل شده. و اين تفسير از اخبارى استفاده شده كه در تفسير آياتى وارد شده كه مى رساند قرآن يك دفعه نازل شده - كه إن شاء اللّه - آن روايات در بحث روايتى آينده از نظر خواننده خواهد گذشت.


«'''إنّا كُنّا مُنذِرِين'''» - اين جمله در جاى تعليل قرار گرفته ، و دلالت دارد بر اين كه خداى تعالى قبل از اين انذار هم ، بطور مستمر انذار مى كرده، و اين خود دلالت دارد بر اين كه نزول قرآن از ناحيه خداى سبحان چيز نوظهورى نيست. چون قرآن يك انذار است، و انذار، سنت هميشگى خداى تعالى است كه همواره در امت هاى گذشته از طريق وحى به انبياء و رسولان جريان داشته، و دائما انبيايى را مبعوث مى كرده تا بشر را انذار كنند.
«'''إنّا كُنّا مُنذِرِين'''» - اين جمله در جاى تعليل قرار گرفته، و دلالت دارد بر اين كه خداى تعالى قبل از اين انذار هم، به طور مستمر انذار مى كرده، و اين خود دلالت دارد بر اين كه نزول قرآن از ناحيه خداى سبحان چيز نوظهورى نيست. چون قرآن يك انذار است، و انذار، سنت هميشگى خداى تعالى است كه همواره در امت هاى گذشته از طريق وحى به انبياء و رسولان جريان داشته، و دائما انبيايى را مبعوث مى كرده تا بشر را انذار كنند.


«'''فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ'''»:
«'''فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ'''»:


ضمير در «فيها» به «ليله» برمى گردد. و فرق - كه ماده اصلى «يفرق» است به معناى جدا كردن چيزى از چيز ديگر است، به طورى كه از يكديگر متمايز شوند. و در مقابل اين معنا كلمه احكام قرار دارد. پس امر حكيم عبارت است از امرى كه الفاظش از يكديگر متمايز نباشد، و احوال و خصوصياتش متعين نباشد، همچنان كه آيه «و ان من شئ الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم» نيز به اين معنا اشاره دارد.
ضمير در «فيها» به «ليله» برمى گردد. و فرق - كه ماده اصلى «يفرق» است به معناى جدا كردن چيزى از چيز ديگر است، به طورى كه از يكديگر متمايز شوند. و در مقابل اين معنا كلمه احكام قرار دارد. پس امر حكيم عبارت است از: امرى كه الفاظش از يكديگر متمايز نباشد، و احوال و خصوصياتش متعين نباشد، همچنان كه آيه «وَ إن مِن شَئ إلّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزّلُهُ إلّا بِقَدَرٍ مَعلُوم» نيز به اين معنا اشاره دارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۰۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۰۰ </center>
<span id='link142'><span>
<span id='link142'><span>
==مراد از جدا شدن هر امر حكيم در شب قدر ==
==مراد از جدا شدن هر امر حكيم در شب قدر ==
بنابراين، امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله اند، يكى اجمال و ابهام، و ديگر مرحله تفصيل. «شب قدر» هم به طورى كه از آيه «فيها يفرق كل امر حكيم» برمى آيد، شبى است كه امور از مرحله احكام و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون مى آيند. و از جمله امور يكى هم قرآن كريم است، كه در شب قدر از مرحله احكام درآمده، و نازل مى شود، (يعنى در خور فهم بشر مى گردد).
بنابراين، امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله اند، يكى اجمال و ابهام، و ديگر مرحله تفصيل. «شب قدر» هم به طورى كه از آيه «فيها يفرق كل امر حكيم» برمى آيد، شبى است كه امور از مرحله احكام و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون مى آيند. و از جمله امور يكى هم قرآن كريم است، كه در شب قدر از مرحله احكام درآمده، و نازل مى شود، (يعنى در خور فهم بشر مى گردد).
۱۷٬۰۰۲

ویرایش