گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۲: خط ۹۲:
در بعضى از روايات آمده كه منظور از «نبأ عظيم»، على «عليه السلام» است. ولى اين از باب بطن قرآن است، نه تفسير لفظ آيه.
در بعضى از روايات آمده كه منظور از «نبأ عظيم»، على «عليه السلام» است. ولى اين از باب بطن قرآن است، نه تفسير لفظ آيه.


و از خصال از عكرمه از ابن عباس روايت شده كه گفت: (روزى ) ابوبكر به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عرضه داشت يا رسول الله ! چقدر زود مويت سپيد شد؟ فرمود: موى مرا سوره هود و واقعه و مرسلات و عم يتسائلون سپيد كرد.
و از خصال، از عكرمه، از ابن عباس روايت شده كه گفت: (روزى) ابوبكر به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» عرضه داشت: يا رسول الله! چقدر زود مويت سپيد شد؟ فرمود: موى مرا سوره «هود» و «واقعه» و «مُرسلات» و «عمّ يتسائلون» سپيد كرد.


و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''الم نجعل الارض مهادا'''» آمده كه : زمين گهواره اى است كه بشريت در آن پرورش مى يابد، «'''و الجبال اوتادا'''» يعنى ميخ ‌هاى زمين.
و در تفسير قمى، در ذيل آيه «ألم نَجعَل الأرضَ مِهاداً» آمده كه: زمين گهواره اى است كه بشريت در آن پرورش مى يابد، «وَ الجِبَالَ أوتَاداً»، يعنى ميخ ‌هاى زمين.


و در نهج البلاغه فرموده: «'''وتد بالصخور ميدان ارضه '''».
و در نهج البلاغه فرموده: «وَتّدَ بِالصُّخُور مَيَدان أرضِه».


و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''و جعلنا الليل لباسا'''» آمده كه شب جامه اى است بر روى روز.
و در تفسير قمى، در ذيل آيه «وَ جَعَلنَا اللّيلَ لِبَاساً» آمده كه: شب، جامه اى است بر روى روز.
مؤلف: شايد مراد اين باشد كه شب جامه اى است بر روى آنچه در روز پيدا است و آن را مى پوشاند.
 
مؤلف: شايد مراد اين باشد كه شب، جامه اى است بر روى آنچه در روز پيدا است و آن را مى پوشاند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۶۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۶۵ </center>
و باز در همان كتاب است كه در معناى آيه «'''و جعلنا سراجا وهاجا'''» فرموده: منظور خورشيد نورانى است «'''و انزلنا من المصرات '''» فرمود: يعنى از ابرها «'''ماء ثجاجا'''» فرمود: يعنى با ريزشى پى در پى.
و باز در همان كتاب است كه در معناى آيه «وَ جَعَلنَا سِرَاجاً وَهّاجاً» فرموده: منظور خورشيد نورانى است؛ «وَ أنزَلنَا مِنَ المُعصِرَات» فرمود: يعنى از ابرها؛ «مَاءً ثَجّاجاً» فرمود: يعنى با ريزشى پى در پى.


و تفسير عياشى از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: كلمه «'''يعصرون '''» در آيه «'''عام فيه يغاث الناس و فيه يعصرون '''» با ياء به معناى يمطرون است، يعنى باران به ايشان مى بارد، آنگاه به عنوان استشهاد فرمود مگر نشنيده اى كه در سوره نبا فرموده: «'''و انزلنا من المعصرات ماء ثجاجا'''».
و تفسير عياشى، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: كلمه «يَعصِرُونَ» در آيه «عَامٌ فِيه يُغاثُ النّاسُ وَ فِيه يَعصِرُون» با ياء، به معناى «يمطرون» است. يعنى باران به ايشان مى بارد، آنگاه به عنوان استشهاد فرمود مگر نشنيده اى كه در سوره نبأ فرموده: «وَ أنزَلنَا مِنَ المُعصِراتِ مَاءً ثَجّاجاً».


مؤلف: مراد اين است كه كلمه «'''يعصرون '''» بايد با ضمه ياء و به صيغه مجهول خوانده شود، چون معنايش اين است كه مردم در آن سال «'''يمطرون - باران داده مى شوند'''»، به شهادت اينكه در سوره نبا اسم فاعل همين فعل بكار رفته ابرها را «'''معصرات '''» و مردم را معصر - باران داده شده - خوانده است، پس «'''سحاب معصر'''» - با كسره صاد - به معناى ابر ممطر است . و عياشى مثل اين حديث را از على بن معمر از پدرش از امام صادق (عليه السلام) نقل كرده. و قمى در تفسير خود نظير آن را از اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت كرده است.
مؤلف: مراد اين است كه كلمه «يَعصِرُون»، بايد با ضمۀ «ياء» و به صيغۀ مجهول خوانده شود، چون معنايش اين است كه مردم در آن سال «يُمطَرُون = باران داده مى شوند»، به شهادت اين كه در سوره نبأ، اسم فاعل همين فعل به كار رفته، ابرها را «مُعصِرات»، و مردم را «مُعصَر= باران داده شده» خوانده است. پس «سَحابٌ مُعصِر» - با كسره صاد - به معناى ابر مُمطر است. و عياشى مثل اين حديث را از على بن معمّر، از پدرش، از امام صادق «عليه السلام» نقل كرده. و قمى در تفسير خود، نظير آن را از اميرالمؤمنين «عليه السلام» روايت كرده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۶۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۶۶ </center>
<span id='link174'><span>
<span id='link174'><span>
۱۴٬۴۱۸

ویرایش