گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۳۳: خط ۳۳:
<span id='link92'><span>
<span id='link92'><span>


==وصف مؤمنين زبانى كه ايمان عاريتى دارند ==
==وصف مؤمنان زبانى كه ايمان عاريتى دارند ==
«'''وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِى فى اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ ...'''»:
«'''وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِى فى اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ ...'''»:


خط ۵۰: خط ۵۰:
شاهد بر اختلاف اين دو عنايت و اين دو اعتبار، آيه آخر همين سوره است كه مى فرمايد: ((و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا((، كه جهاد در راه خدا را، طريقه پيدا كردن سبل خود خوانده ، و اگر هر دو به يك معنا بود، ديگر اين آيه معناى صحيحى نداشت.
شاهد بر اختلاف اين دو عنايت و اين دو اعتبار، آيه آخر همين سوره است كه مى فرمايد: ((و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا((، كه جهاد در راه خدا را، طريقه پيدا كردن سبل خود خوانده ، و اگر هر دو به يك معنا بود، ديگر اين آيه معناى صحيحى نداشت.


«'''جعل فتنة الناس كعذاب الله«'''» - يعنى ايمان آن قدر در نظرش خوار شده كه حكم عقل را بر اينكه از آزار و اذيت بايد دورى جست ، درباره اذيت مردم و عذاب خدا به يك اندازه مى پندارد، و به همين جهت وقتى ايمانش باعث آزار ديدنش شد، با خود مى گويد: هيچ عقلى به من نگفته كه تو خودت را به خاطر ايمان به خدا به زحمت و عذاب بيفكنى ، آنگاه از ايمان چشم مى پوشد، و به شرك مى گرايد، تا مبادا مردم اذيتش ‍ كنند
«'''جعل فتنة الناس كعذاب الله'''» - يعنى ايمان آن قدر در نظرش خوار شده كه حكم عقل را بر اينكه از آزار و اذيت بايد دورى جست ، درباره اذيت مردم و عذاب خدا به يك اندازه مى پندارد، و به همين جهت وقتى ايمانش باعث آزار ديدنش شد، با خود مى گويد: هيچ عقلى به من نگفته كه تو خودت را به خاطر ايمان به خدا به زحمت و عذاب بيفكنى ، آنگاه از ايمان چشم مى پوشد، و به شرك مى گرايد، تا مبادا مردم اذيتش ‍ كنند
و حال آنكه اين پندار بسيار غلط است ، براى اينكه عذاب و شكنجه اى كه كفار به او بدهند اندك و تمام شدنى است ، بالاخره روزى از شر آنان خلاص مى شود، و لو اينكه زير
و حال آنكه اين پندار بسيار غلط است ، براى اينكه عذاب و شكنجه اى كه كفار به او بدهند اندك و تمام شدنى است ، بالاخره روزى از شر آنان خلاص مى شود، و لو اينكه زير
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۵۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۵۷ </center>
خط ۵۸: خط ۵۸:
كلمه ((ليقولن (( - با ضمه لام - صيغه جمع است ، و ضميرش به مؤمنين قلابى بر مى گردد، كه در آيه به لفظ ((من (( از آنان تعبير شده ، خواهى گفت : در آيه ضمائرى ديگر به اين كلمه بر مى گردد، كه همه مفرد است ، در جواب مى گوييم اين ضمير جمع به اعتبار معناى ((من ((، و ساير ضمائر كه مفردند به اعتبار لفظ آن به آن بر مى گردد.
كلمه ((ليقولن (( - با ضمه لام - صيغه جمع است ، و ضميرش به مؤمنين قلابى بر مى گردد، كه در آيه به لفظ ((من (( از آنان تعبير شده ، خواهى گفت : در آيه ضمائرى ديگر به اين كلمه بر مى گردد، كه همه مفرد است ، در جواب مى گوييم اين ضمير جمع به اعتبار معناى ((من ((، و ساير ضمائر كه مفردند به اعتبار لفظ آن به آن بر مى گردد.


«'''اوليس الله باعلم بما فى صدور العالمين«'''» - استفهام در اين جمله انكارى است ، كه دعوى آنان را رد مى كند، به اينكه شما گمان كرده ايد به صرف ادعاى ايمان ، خدا را فريب مى دهيد؟ نه ، خدا به آنچه كه در دلهاى مردم است آگاه است ، و مى داند كه دلهاى شما ايمان ندارد.
«'''اوليس الله باعلم بما فى صدور العالمين'''» - استفهام در اين جمله انكارى است ، كه دعوى آنان را رد مى كند، به اينكه شما گمان كرده ايد به صرف ادعاى ايمان ، خدا را فريب مى دهيد؟ نه ، خدا به آنچه كه در دلهاى مردم است آگاه است ، و مى داند كه دلهاى شما ايمان ندارد.


مراد از ((عالمين (( جماعت هايى از انسان ، و يا جماعت هايى از صاحبان عقل است ، چه انسان و چه جن ، و چه ملك . و اگر مراد از آن تمامى مخلوقات باشد چه ذوى العقول و چه آنان كه عقل ندارند، آن وقت مراد از سينه ها باطن ها خواهد بود، ولى اين احتمال بعيد است.
مراد از ((عالمين (( جماعت هايى از انسان ، و يا جماعت هايى از صاحبان عقل است ، چه انسان و چه جن ، و چه ملك . و اگر مراد از آن تمامى مخلوقات باشد چه ذوى العقول و چه آنان كه عقل ندارند، آن وقت مراد از سينه ها باطن ها خواهد بود، ولى اين احتمال بعيد است.
۱۶٬۲۸۸

ویرایش