گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:


==ملائكۀ مخصوص سفیران وحى، متصدى ابلاغ آن به پيامبران بوده اند ==
==ملائكۀ مخصوص سفیران وحى، متصدى ابلاغ آن به پيامبران بوده اند ==
بِأَيْدِى سفَرَةٍ كِرَامِ بَرَرَةٍ
«'''بِأَيْدِى سفَرَةٍ * كِرَامِ بَرَرَةٍ'''»:
اين دو جمله دو صفت بعد از صفت هستند براى صحف ، و كلمه «'''سفره '''» جمع سفير است ، و سفير به معناى رسول است ، و كلمه «'''كرام '''» صفت آن رسولان است ، به اعتبار ذاتشان و «'''برره '''» صفت ايشان است به اعتبار عملشان ، مى فرمايد: ذاتا افرادى بزرگوارند، و از نظر عمل داراى احسانند.
 
و معناى اين چند آيه اين است كه : قرآن تذكره اى است كه در صحف متعددى نوشته شده بود صحفى معظم و رفيع القدر، و پاكيزه از هر پليدى و از هر باطل و لغو و شك و تناقض ، و به دست سفيرانى نوشته شده كه ذاتا نزد پروردگارشان بزرگوار، و در عمل هم نيكوكارند.
اين دو جمله، دو صفت بعد از صفت هستند براى صُحُف. و كلمۀ «سَفَرَة»، جمع سفير است و سفير، به معناى رسول است. و كلمۀ «كِرَام»، صفت آن رسولان است، به اعتبار ذاتشان و «بَرَرَة»، صفت ايشان است به اعتبار عملشان. مى فرمايد: ذاتا افرادى بزرگوارند و از نظر عمل، داراى احسانند.
و از اين آيات بر مى آيد كه براى وحى ، ملائكه مخصوصى است ، كه متصدى حمل صحف آن و نيز رساندن آن به پيامبرانند، پس مى توان گفت اين ملائكه اعوان و ياران جبرئيلند، و تحت امر او كار مى كنند، و اگر نسبت القاى وحى را به ايشان داده ، منافات ندارد با اينكه در جاى ديگر آن را به جبرئيل نسبت دهد، و بفرمايد: «'''نزل به الروح الامين على قلبك '''»، و در جاى ديگر در تعريف جبر ئيل بفرمايد: «'''انه لقول رسول كريم ذى قوه عند ذى العرش مكين مطاع ثم امين '''»، بلكه همين آيه مويد مطلب ما است ، كه مى فرمايد دستوراتش مطاع است ، معلوم مى شود جبرئيل براى رساندن وحى به انبياء، كاركنانى از ملائكه تحت فرمان دارد، پس وحى رساندن آن ملائكه هم وحى رساندن جبرئيل است ، همچنان كه عمل جبرئيل و اعوانش روى هم فعل خداى تعالى نيز هست ، و اين انتساب وحى به چند مقام نظير مساءله توفى و قبض ارواح است ، كه يك جا به اعوان ملك الموت نسبت داده ، و يك جا به خود او، و يك جا به خود خداى تعالى كه بحث آن مكرر گذشت .
 
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از كلمه سفره نويسندگان از ملائكه اند.
و معناى اين چند آيه، اين است كه: قرآن، تذكره اى است كه در صُحُف متعددى نوشته شده بود. صُحُفى معظم و رفيع القدر، و پاكيزه از هر پليدى و از هر باطل و لغو و شك و تناقض، و به دست سفيرانى نوشته شده كه ذاتا نزد پروردگارشان بزرگوار، و در عمل هم نيكوكارند.
 
و از اين آيات بر مى آيد كه: براى وحى، ملائكۀ مخصوصى است، كه متصدى حمل صُحُف آن و نيز رساندن آن به پيامبرانند. پس مى توان گفت: اين ملائكه، اعوان و ياران جبرئيل اند و تحت امر او، كار مى كنند. و اگر نسبت القاى وحى را به ايشان داده، منافات ندارد با اين كه در جاى ديگر، آن را به جبرئيل نسبت دهد و بفرمايد: «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِين عَلى قَلبِكَ»، و در جاى ديگر در تعريف جبر ئيل بفرمايد: «إنّهُ لَقَولُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ِذى قُوّةٍ عِندَ ذِى العَرشِ مَكِين مُطَاعٍ ثَمّ أمِين»، بلكه همين آيه مؤيّد مطلب ما است كه مى فرمايد: دستوراتش مطاع است. معلوم مى شود جبرئيل براى رساندن وحى به انبياء، كاركنانى از ملائكه تحت فرمان دارد. پس وحى رساندن آن ملائكه هم، وحى رساندن جبرئيل است، همچنان كه عمل جبرئيل و اعوانش روى هم، فعل خداى تعالى نيز هست. و اين انتساب وحى به چند مقام، نظير مسألۀ توفّى و قبض ارواح است، كه يك جا، به اعوان ملك الموت نسبت داده، و يك جا، به خود او، و يك جا، به خود خداى تعالى كه بحث آن مكرر گذشت.
 
ولى بعضى از مفسّران گفته اند: مراد از كلمۀ «سفره»، نويسندگان از ملائكه اند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۰ </center>
ليكن ، معنايى كه گذشت روشن تر است .
ليكن معنايى كه گذشت، روشن تر است.
و بعضى ديگر گفته اند: قاريان قرآنند، كه آن را مى نويسند و مى خوانند، كه خواننده محترم به نادرستى آن واقف است .
 
و بعضى ديگر گفته اند: قاريان قرآنند، كه آن را مى نويسند و مى خوانند، كه خواننده محترم، به نادرستى آن واقف است.
<span id='link215'><span>
<span id='link215'><span>


۱۶٬۸۸۰

ویرایش