گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
كلمۀ «مَؤُودَة»، به معناى آن دخترى است كه زنده زنده در گور شده؛ و اين مربوط به رسم عرب است كه دختران را - از ترس اين كه ننگ به بار آورند - زنده زنده، در گور مى كردند، همچنان كه آيه زير هم به آن اشاره دارد و مى فرمايد: «وَ إذَا بُشِّرَ أحَدُهُم بِالأنثى ظَلَّ وَجهُهُ مُسوَدّاً وَ هُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ القَومِ مِن سُوء مَا بُشِّرَ بِهِ إيُمسِكُهُ عَلى هُونٍ أم يَدُسُّهُ فِى التُّرَابِ».
كلمۀ «مَؤُودَة»، به معناى آن دخترى است كه زنده زنده در گور شده؛ و اين مربوط به رسم عرب است كه دختران را - از ترس اين كه ننگ به بار آورند - زنده زنده، در گور مى كردند، همچنان كه آيه زير هم به آن اشاره دارد و مى فرمايد: «وَ إذَا بُشِّرَ أحَدُهُم بِالأنثى ظَلَّ وَجهُهُ مُسوَدّاً وَ هُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ القَومِ مِن سُوء مَا بُشِّرَ بِهِ إيُمسِكُهُ عَلى هُونٍ أم يَدُسُّهُ فِى التُّرَابِ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۵۱ </center>
وجه اينكه فرمود از دختران زنده به گور شده پرسيده مى شود: «'''باى ذنب قتلت '''»
==دلیل پرسش از دختران زنده به گور شده که: «به کدامین گناه کشته شد»؟==
و در حقيقت، مسؤول قتل اين دختر، پدر اوست تا انتقام وى را، از او بگيرند. ليكن در آيه، خود آن دختر را مسؤول دانسته و مى فرمايد: «از خود او مى پرسند به چه جرمى كشته شد»؟


و در حقيقت مسؤ ول قتل اين دختر پدر او است تا انتقام وى را از او بگيرند، ليكن در آيه ، مسؤ ول را خود آن دختر دانسته و مى فرمايد از خود او مى پرسند به چه جرمى كشته شد؟ اين هم نوعى تعريض و توبيخى است از قاتل آن دختر و هم زمينه چينى است براى اينكه آن دختر جرات كند و از خداى تعالى بخواهد كه انتقام خون او را بگيرد، و آنگاه خداى تعالى از قاتل او سبب قتل او را بپرسد، و سپس انتقامش را بگيرد، در نتيجه مى توان گفت اسلوب كلام در اين آيه نظير اسلوب در آيه زير است ، كه مى فرمايد: «'''و اذ قال اللّه يا عيسى بن مريم ءانت قلت للناس اتخذونى و امى الهين من دون الله '''».
اين هم، نوعى تعريض و توبيخى است از قاتل آن دختر و هم زمينه چينى است براى اين كه آن دختر، جرأت كند و از خداى تعالى بخواهد كه انتقام خون او را بگيرد؛ و آنگاه خداى تعالى از قاتل او، سبب قتل او را بپرسد و سپس انتقامش را بگيرد. در نتيجه مى توان گفت: اسلوب كلام در اين آيه، نظير اسلوب در آيه زير است كه مى فرمايد: «وَ إذ قَالَ اللّه يَا عِيسى بنَ مَريَم ءَأنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتّخَذُونِى وَ أُمّى إلهَين مِن دُونِ الله».
و بعضى گفته اند اگر نسبت مسؤ وليت را به خود مووده داده از باب مجاز عقلى است ، و مراد اين است كه : از وضع او پرسش مى شود، نظير مجازى كه در آيه «'''ان العهد كان مسئولا'''» بكار رفته .
 
وَ إِذَا الصحُف نُشِرَت
و بعضى گفته اند: اگر نسبت مسؤوليت را به خود «مؤوده» داده، از باب مجاز عقلى است، و مراد اين است كه: از وضع او پرسش مى شود، نظير مجازى كه در آيه «إنّ العَهدَ كَانَ مَسئُولاً» به كار رفته.
يعنى روزى كه نامه هاى اعمال براى حساب باز مى شود.
 
وَ إِذَا السمَاءُ كُشِطت
«'''وَ إِذَا الصُحُف نُشِرَت'''»:
در مجمع البيان گفته : كلمه «'''كشط'''» به معناى قلع و كندن چيزى است كه سخت به چيز ديگر چسبيده ، و قهرا كندنش نيز به شدت انجام مى شود. و كشط آسمان قهرا با آيه «'''و السموات مطويات بيمينه '''»، و آيه «'''و يوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملئكه تنزيلا'''» و ساير آيات مربوطه به اين معنا منطبق مى شود.
 
وَ إِذَا الجَْحِيمُ سعِّرَت
يعنى: روزى كه نامه هاى اعمال، براى حساب باز مى شود.
مصدر «'''تسعير'''» كه فعل «'''سعرت '''» مشتق از آن است به معناى شعله ور ساختن آتش است ، بطورى كه زبانه بكشد.
 
«'''وَ إِذَا السَّمَاءُ كُشِطت'''»:
 
در مجمع البيان گفته: كلمۀ «كشط» به معناى قلع و كندن چيزى است كه سخت به چيز ديگر چسبيده، و قهرا كندنش نيز به شدّت انجام مى شود. و «كشط آسمان» قهرا با آيه «وَ السَّمَاوَاتِ مَطوِيّاتٌ بِيَمِينِهِ»، و آيه «وَ يَومَ تَشَقّقَ السَّمَاءُ بِالغَمَامِ وَ نُزِّلَ المَلَائكَةُ تَنزِيلاً» و ساير آيات مربوطه، به اين معنا منطبق مى شود.
 
«'''وَ إِذَا الجَْحِيمُ سُعِّرَت'''»:
 
مصدر «تسعير» - كه فعل «سَعِّرَت» مشتق از آن است - به معناى شعله ور ساختن آتش است، به طورى كه زبانه بكشد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۵۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۵۲ </center>
وَ إِذَا الجَْنَّةُ أُزْلِفَت
«'''وَ إِذَا الجَْنَّةُ أُزْلِفَت'''»:
مصدر «'''ازلاف '''» كه فعل مجهول «'''ازلفت '''» از آن گرفته شده ، به معناى نزديك آوردن است ، منظور اين است كه در قيامت بهشت را به اهل آن نزديك مى كنند تا داخلش شوند.
 
عَلِمَت نَفْسٌ مَّا أَحْضرَت
مصدر «إزلاف» - كه فعل مجهول «أُزلِفَت» از آن گرفته شده، به معناى نزديك آوردن است، منظور اين است كه: در قيامت، بهشت را به اهل آن نزديك مى كنند تا داخلش شوند.
اين جمله جواب كلمه «'''اذا'''» است ، كه در دوازده آيه تكرار شده بود، و منظور از كلمه «'''نفس '''» جنس آدميان است ، و مراد از جمله «'''ما احضرت '''» اعمالى است كه هر فردى در دنيا انجام داده ، وقتى گفته مى شود: «'''احضرت الشى ء'''» معنايش اين است كه : من آن چيز را حاضر يافتم ، همچنان كه وقتى گفته مى شود: «'''احمدت الشى ء'''» معنايش اين است كه من آن چيز را محمود و پسنديده يافتم .
 
بنابر اين ، آيه مورد بحث در معناى آيه زير است كه مى فرمايد: «'''يوم تجد كل نفس ماعملت من خير محضرا و ما عملت من سوء'''».
«'''عَلِمَت نَفْسٌ مَّا أَحْضرَت'''»:
بحث روائى
 
اين جمله، جواب كلمۀ «إذَا» است، كه در دوازده آيه تكرار شده بود، و منظور از كلمۀ «نفس»، جنس آدميان است، و مراد از جملۀ «مَا أحضَرَت»، اعمالى است كه هر فردى در دنيا انجام داده. وقتى گفته مى شود: «أحضَرتُ الشَّئ»، معنايش اين است كه: من آن چيز را حاضر يافتم؛ همچنان كه وقتى گفته مى شود: «أحمَدتُ الشَّئ»، معنايش اين است كه: من آن چيز را محمود و پسنديده يافتم.
 
بنابراين، آيه مورد بحث در معناى آيه زير است كه مى فرمايد: «يَومَ تَجِدُ كُلُّ نَفسٍ مَاعَمِلَت مِن خَيرٍ مُحضَراً وَ مَا عَمِلَت مِن سُوءٍ».
<span id='link233'><span>
<span id='link233'><span>
<center> «'''بحث روایى'''» </center>


==(رواياتى در معناى آيات گذشته ) ==
==(رواياتى در معناى آيات گذشته ) ==
۱۷٬۲۲۵

ویرایش