۱۶٬۸۸۰
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
مراد از | == مراد از مشاهده «علیّین» توسط مقرّبان == | ||
مناسب تر با معنايى كه براى آيات قبل كرديم، اين است كه بگوييم: «شهادت» در اين جمله، به معناى معاينه و به چشم خود ديدن است، و «مقرّبين»، قومى از اهل بهشت اند كه درجه شان از درجۀ عموم ابرار - به بيانى كه در تفسير آيه «عيناً يَشرَبُ بِهَا المُقَرّبُون» خواهد آمد - بالاتر است. پس مراد اين است كه: مقرّبان، عليّين را با ارائه خداى تعالى مى بينند، و خداى عزّوجلّ، نظير اين مشاهده را درباره دوزخ آورده و فرموده: «كَلّا لَو تَعلَمُونَ عِلمَ اليَقِين لَتَرَوُنّ الجَحِيم»؛ و از اين آيه استفاده مى شود كه «مقرّبين» همان اهل يقين اند. | |||
مناسب تر با معنايى كه براى آيات قبل | |||
بعضى از | بعضى از مفسّران گفته اند: شهادت به معناى حضور است، و مقرّبين، ملائكه اند، و مراد اين است كه: ملائكه حاضر برنامه اعمال ايشان هستند، هنگامى كه آن را به سوى خداى تعالى بالا مى برند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۸ </center> | ||
بعضى ديگر گفته اند: | بعضى ديگر گفته اند: مقرّبين، هم ابرارند و هم ملائكه. | ||
بحث | مؤلّف: اين دو قول مبنى بر اين است كه: مراد از كتاب، صحيفۀ اعمال باشد و ما، در سابق گفتيم كه اين احتمال ضعيف است. | ||
در تفسير قمى و در روايت ابى | «'''بحث روایى'''» | ||
و در اصول | |||
و | * '''رواياتى راجع به: نزول سوره «مطفّفین» و...''' | ||
در تفسير قمى و در روايت ابى الجارود، از امام باقر «عليه السلام» روايت شده كه فرموده: اين سوره، يعنى سوره مطفّفين وقتى نازل شد كه رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» وارد مدينه شده بود و مردم مدينه، در آن روز از حيث ترازودارى، بدترين مردم بودند، و در نتيجۀ آمدن اين سوره، ترازوداريشان خوب شد. | |||
و در اصول كافى، به سند خود، از ابو حمزه ثمالى روايت كرده كه گفت از امام باقر «عليه السلام» شنيدم كه مى فرمود: خداى عزّوجلّ، ما را از اعلى عليّين آفريد، و قلوب شيعيان ما را از همان چيزى آفريد كه ما را آفريد. و اما بدن هايشان را از چيزى پايين مرتبه تر بيافريد. پس قلوب شيعيان ما، همواره براى ما مى تپد و به سوى ما عشق مى ورزد، چون از همان چيزى خلق شده كه ما خلق شده ايم. آنگاه اين آيه را تلاوت كرد: «كَلّا إنّ كِتَابَ الأبرار لَفى عِليّين * وَ مَا أدريكَ مَا عِلِيُّون * كِتَابٌ مَرقُومٌ * يَشهَدُهُ المُقَرّبُون». | |||
و دل هاى دشمنان ما را از «سجّين» و دل هاى شيعيان آنان را نيز، از همان آفريده كه آنان را از آن آفريده، و بدن هايشان را از چيزى پايين مرتبه تر خلق كرده. و به همين جهت، دل هاى شيعيان آنان، به سوى آنان تمايل دارد؛ چون از همان خلق شده كه آنان از آن خلق شده اند. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «كَلّا إنّ كِتَابَ الفُجّار لَفِى سِجّين * وَ مَا أدريكَ مَا سِجّين * كِتَابٌ مَرقُومٌ * وَيلٌ يَومَئذٍ لِلمُكَذِّبِين». | |||
مؤلّف: صاحب كافى، نظير اين روايت را به طريق ديگر، از ثمالى، از آن جناب نقل كرده. و نيز صاحب علل الشرايع، نظير آن را به سند خود - البته مقدارى از راويان آخر آن را نام نبرده - از زيد شحّام، از امام صادق «عليه السلام» نقل كرده. و اين احاديث، به طورى كه ملاحظه مى فرماييد، مؤيّد بيانى است كه ما، در تفسير اين آيات داشتيم. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۹ </center> | ||
و در تفسير | و در تفسير قمى، در ذيل آيه «كَلّا إنّ كِتَابَ الفُجّار لَفِى سِجّين» آمده كه امام فرمود: آنچه از عذاب كه خدا براى فُجّار نوشته، در سجّين است. | ||
و نيز در همان | |||
و نيز در همان كتاب، در روايت ابى الجارود، از امام باقر «عليه السلام» روايت شده كه فرمود: «سجّين»، عبارت است از طبقۀ هفتم زمين، و «عليّون»، عبارت است از آسمان هفتم. | |||
و در | |||
رواياتى راجع به فساد و | مؤلّف: اين روايت اگر صحيح باشد، براين اساس است كه بهشت به عنايتى در جهت بالا، و دوزخ در جهت پايين باشد. و اين معنا را روايات ديگرى، نظير اين روايت دارد. مثل آن رواياتى كه فرموده: «قبر، يا روضه اى از رياض بهشت و يا حفره اى از حفره هاى دوزخ است». و يا رواياتى كه «برهوت» را مكانى در جهنّم خوانده. | ||
و در اصول | |||
و در الدرّ المنثور است كه ابن مبارك، از سعيد بن مسيّب روايت كرده كه گفت : سلمان و عبداللّه بن سلام به هم برخوردند. يكى به ديگرى گفت: اگر قبل از من از دنيا رفتى، بخوابم بيا و به من خبر بده كه پروردگارت با تو چه كرده؛ و اگر من جلوتر از تو مُردم، اين كار را مى كنم و به تو خبر مى دهم. عبداللّه گفت: چطور چنين چيزى ممكن است؟ سلمان گفت: بله ممكن است، چون ارواح مؤمنان در برزخى از زمين قرار دارند، هر كجا بخواهند مى روند، ولى جان كفّار در سجّين است (و خدا داناتر است). | |||
==رواياتى راجع به فساد و زنگار قلب بر اثر ارتكاب گناه== | |||
و در اصول كافى، به سند خود، از زُراره، از امام باقر «عليه السلام» روايت آورده كه فرمود: هيچ بنده اى نيست مگر آن كه در قلبش، لكّه اى سفيد هست. وقتى گناهى بكند، در اين لكّۀ سفيد، لكّه اى سياه پيدا مى شود. اگر از آن گناه توبه كند، آن لكّۀ سياه پاك مى شود، و اگر همچنان به گناه خود ادامه دهد، لكّۀ سياه زياد مى شود و زياد مى شود، تا آن كه همۀ سفيدى را بپوشاند. همين كه سفيدى پوشيده شد، ديگر تا ابد، صاحبش به سوى خير بر نمى گردد؛ و اين، كلام خداى عزّوجلّ است كه مى فرمايد: «كَلّا بَل رَانَ عَلى قُلُوبِهِم مَا كَانُوا يَكسِبُون». | |||
مؤلّف: اين معنا در الدر المنثور هم از عده اى از نويسندگان كتب حديث از ابو هريره از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) نقل شده . | |||
و نيز در اصول كافى به سند خود از عبد اللّه بن محمد حجان ، از بعضى از راويان شيعه -با حذف راويان آخر حديث - روايت كرده كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) فرمود: با يكديگر مذاكره كنيد و بديدن يكديگر برويد و احاديث را براى يكديگر نقل كنيد، كه حديث مايه جلاى دلها است ، و دلها زنگ مى زند آنچنان كه شمشير زنگ مى زند، و جلاى آن حديث است . | و نيز در اصول كافى به سند خود از عبد اللّه بن محمد حجان ، از بعضى از راويان شيعه -با حذف راويان آخر حديث - روايت كرده كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) فرمود: با يكديگر مذاكره كنيد و بديدن يكديگر برويد و احاديث را براى يكديگر نقل كنيد، كه حديث مايه جلاى دلها است ، و دلها زنگ مى زند آنچنان كه شمشير زنگ مى زند، و جلاى آن حديث است . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۹۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۹۰ </center> |
ویرایش