گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۴۰: خط ۲۴۰:
<span id='link177'><span>
<span id='link177'><span>


==هر تصرفى از خداوند در هر مخلوقى ، تصرفى است از مالك حقيقى در مملوك واقعى و حقيقى ==
==هر تصرفى از خداوند در هر مخلوقى، تصرفى است از مالك حقيقى در مملوك واقعى و حقيقى ==
پس هر تصرفى در موجودات كه تصور شود، مالك آن تصرف خدا است ، هر نوع تصرفى كه در بندگان و مخلوقات خود بكند، ميتواند، و حق دارد، بدون اينكه قبح و مذمتى و سرزنشى دنبال داشته باشد، چون آن تصرفى از ميان همه تصرفات قبيح و مذموم است ، كه بدون حق باشد، يعنى عقلاء حق چنين تصرفى را به تصرف كننده ندهند، و او تنها آن تصرفاتى را ميتواند بكند، كه عقلاء آنرا جائز بدانند، پس مالكيت او محدود به مواردى است كه عقل تجويز كرده باشد، و اما خدايتعالى هر تصرفى در هر خلقى بكند، تصرفى است از مالك حقيقى ، و در مملوك واقعى ، و حقيقى ، پس نه مذمتى بدنبال دارد، و نه قبحى ، و نه تالى فاسد ديگرى .
پس هر تصرفى در موجودات كه تصور شود، مالك آن تصرف خداست. هر نوع تصرفى كه در بندگان و مخلوقات خود بكند، می تواند و حق دارد، بدون اين كه قبح و مذمتى و سرزنشى دنبال داشته باشد. چون آن تصرفى از ميان همه تصرفات قبيح و مذموم است، كه بدون حق باشد. يعنى عقلا حق چنين تصرفى را به تصرف كننده ندهند، و او تنها آن تصرفاتى را می تواند بكند كه عقلا آن را جایز بدانند. پس مالكيت او، محدود به مواردى است كه عقل تجويز كرده باشد؛ و اما خدای تعالى، هر تصرفى در هر خلقى بكند، تصرفى است از مالك حقيقى، و در مملوك واقعى و حقيقى. پس نه مذمتى به دنبال دارد، و نه قبحى، و نه تالى فاسد ديگرى.
و اين مالكيت مطلقه خود را تاءييد كرده باينكه خلق را از پاره اى تصرفات منع كند، و تنها در ملك او آن تصرفاتى را بكنند كه خود او اجازه داده باشد، و يا خواسته باشد، و خود را محاسب و بازخواست كننده ، و خلق را مسئول و مؤ اخذ دانسته ، فرموده : «'''من ذا الذى يشفع عنده الا باذنه '''»، (آن كيست كه بدون اذن او نزد او سخنى از شفاعت كند)، و نيز فرموده : «'''ما من شفيع الا من بعد اذنه '''»، (هيچ شفيعى نيست ، مگر بعد از اجازه او) و نيز فرموده : «'''لو يشاء اللّه لهدى الناس جميعا'''»، (اگر خدا ميخواست همه مردم را هدايت مى كرد) و نيز فرموده «'''يضل من يشاء و يهدى من يشاء'''» و باز فرموده «'''و ما تشاون الا ان يشاء اللّه '''» (و در شما خواستى پيدا نميشود، مگر آنكه خدا خواسته باشد)، و نيز فرموده : «'''لا يسال عما يفعل ، و هم يسالون '''»، (باز خواست نميشود از آنچه مى كند، بلكه ايشان باز خواست ميشوند.)
 
و اين مالكيت مطلقه خود را تأييد كرده به اين كه خلق را از پاره اى تصرفات منع كند، و تنها در ملك او، آن تصرفاتى را بكنند كه خود او اجازه داده و يا خواسته باشد، و خود را محاسِب و بازخواست كننده، و خلق را مسئول و مؤاخذ دانسته، فرموده:  
 
«'''من ذا الّذى يشفع عنده إلّا بإذنه '''»: (آن كيست كه بدون اذن او نزد او سخنى از شفاعت كند).
 
و نيز فرموده: «'''ما من شفيع إلّا من بعد إذنه'''»: (هيچ شفيعى نيست، مگر بعد از اجازۀ او).
 
و نيز فرموده : «'''لو يشاء اللّه لهدى النّاس جميعا'''»: (اگر خدا می خواست، همۀ مردم را هدايت مى كرد).
 
و نيز فرموده«'''يضلّ من يشاء و يهدى من يشاء'''». و باز فرموده «'''و ما تشاؤن إلّا أن يشاء اللّه '''»: (و در شما خواستى پيدا نمی شود، مگر آن كه خدا خواسته باشد).
 
و نيز فرموده: «'''لا يسأل عمّا يفعل و هم يسألون '''»: (باز خواست نمی شود از آنچه مى كند، بلكه ايشان باز خواست می شوند).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۴۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۴۷ </center>
پس بنابراين خدايتعالى متصرفى است كه در ملك خود هر چه بخواهد مى كند، و غير او هيچكس اين چنين مالكيتى ندارد، باز مگر باذن و مشيت او، اين آن معنائى است كه ربوبيت او آنرا اقتضاء دارد.
پس بنابراين، خدای تعالى، متصرّفى است كه در مِلك خود، هرچه بخواهد مى كند و غير او، هيچ كس اين چنين مالكيتى ندارد، باز مگر به اذن و مشيت او. اين، آن معنایى است كه ربوبيّت او، آن را اقتضا دارد.
<span id='link178'><span>
<span id='link178'><span>
==معيارها و اساس قوانين عقلائى معيار و اساس و قوانين شرعى است ==
==معيارها و اساس قوانين عقلائى معيار و اساس و قوانين شرعى است ==
اين معنا وقتى روشن شد، از سوى ديگر مى بينيم كه خدايتعالى خود را در مقام تشريع و قانونگذارى قرار داده ، و در اين قانون گذارى ، خود را عينا مانند يكى از عقلا بحساب آورده ، كه كارهاى نيك را نيك ميداند، و بر آن مدح و شكر مى گذارد، و كارهاى زشت را زشت دانسته ، بر آن مذمت مى كند، مثلا فرموده : «'''ان تبدوا الصدقات فنعما هى '''»، (اگر صدقات را آشكارا بدهيد خوب است )، و نيز فرموده : «'''بئس الاسم الفسوق '''»، (فسق نام زشتى است )، و نيز فرموده : كه آنچه از قوانين براى بشر تشريع كرده ، بمنظور تاءمين مصالح انسان ، و دورى از مفاسد است ، و در آن رعايت بهترين و مؤ ثرترين راه براى رسيدن انسان بسعادت ، و جبران شدن نواقص شده است ، و در اين باره فرموده : «'''اذا دعاكم لما يحييكم '''»، (دعوت خدا را بپذيريد، وقتى شما را بچيزى ميخواند كه زنده تان مى كند)، و نيز فرموده : «'''ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون '''»، (اين براى شما بهتر است اگر علم داشته باشيد)، و نيز فرموده : «'''ان اللّه يامر بالعدل و الاحسان '''»، (تا آنجا كه مى فرمايد) «'''و ينهى عن الفحشاء و المنكر و البغى '''»، (خدا بعدل و احسان امر مى كند، و از فحشاء و منكر و ظلم نهى مى نمايد)، و نيز فرموده : «'''ان اللّه لا يامر بالفحشاء'''»، (خدا بكارهاى زشت امر نمى كند)، و آيات بسيارى از اين قبيل .
اين معنا وقتى روشن شد، از سوى ديگر مى بينيم كه خدايتعالى خود را در مقام تشريع و قانونگذارى قرار داده ، و در اين قانون گذارى ، خود را عينا مانند يكى از عقلا بحساب آورده ، كه كارهاى نيك را نيك ميداند، و بر آن مدح و شكر مى گذارد، و كارهاى زشت را زشت دانسته ، بر آن مذمت مى كند، مثلا فرموده : «'''ان تبدوا الصدقات فنعما هى '''»، (اگر صدقات را آشكارا بدهيد خوب است )، و نيز فرموده : «'''بئس الاسم الفسوق '''»، (فسق نام زشتى است )، و نيز فرموده : كه آنچه از قوانين براى بشر تشريع كرده ، بمنظور تاءمين مصالح انسان ، و دورى از مفاسد است ، و در آن رعايت بهترين و مؤ ثرترين راه براى رسيدن انسان بسعادت ، و جبران شدن نواقص شده است ، و در اين باره فرموده : «'''اذا دعاكم لما يحييكم '''»، (دعوت خدا را بپذيريد، وقتى شما را بچيزى ميخواند كه زنده تان مى كند)، و نيز فرموده : «'''ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون '''»، (اين براى شما بهتر است اگر علم داشته باشيد)، و نيز فرموده : «'''ان اللّه يامر بالعدل و الاحسان '''»، (تا آنجا كه مى فرمايد) «'''و ينهى عن الفحشاء و المنكر و البغى '''»، (خدا بعدل و احسان امر مى كند، و از فحشاء و منكر و ظلم نهى مى نمايد)، و نيز فرموده : «'''ان اللّه لا يامر بالفحشاء'''»، (خدا بكارهاى زشت امر نمى كند)، و آيات بسيارى از اين قبيل .
۱۴٬۴۱۸

ویرایش