گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۹۵: خط ۹۵:


==فرق ديگرى بين سبيل و صراط ==
==فرق ديگرى بين سبيل و صراط ==
مقدمه هفتم اينكه از آيه شريفه : «'''و ما يومن اكثرهم باللّه الا و هم مشركون '''»، (بيشترشان بخدا ايمان نمى آورند، مگر توام با شرك )، برمى آيد كه يك مرحله از شرك (كه همان ضلالت باشد)، با ايمان (كه عبارت است از يكى از سبيلها) جمع ميشود، و اين خود فرق ديگرى ميان سبيل و صراط است ، كه سبيل با شرك جمع ميشود، ولى صراط مستقيم با ضلالت و شرك جمع نميشود، همچنانكه در آيات مورد بحث هم در معرفى صراط مستقيم فرمود: لا الضالين ).  
 
مقدمه هفتم اين كه: از آيه شريفه: «'''و ما يؤمن أكثرهم باللّه إلّا و هم مشركون'''»: (بيشترشان به خدا ايمان نمى آورند، مگر توأم با شرك)، بر مى آيد كه: يك مرحله از شرك (كه همان ضلالت باشد)، با ايمان (كه عبارت است از يكى از سبيل ها) جمع می شود. و اين، خود فرق ديگرى ميان سبيل و صراط است، كه سبيل با شرك جمع می شود، ولى صراط مستقيم با ضلالت و شرك جمع نمی شود. همچنان كه در آيات مورد بحث هم، در معرفى صراط مستقيم فرمود: «و لا الضّالّين».  
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۵۱ </center>
دقت در آيات نامبرده در بالا بدست ميدهد: كه هر يك از سبيل ها با مقدارى نقص ، و يا حداقل با امتيازى جمع ميشود، بخلاف صراط مستقيم ، كه نه نقص در آن راه دارد و نه صراط مستقيم زيد از صراط مستقيم عمرو امتياز دارد، بلكه هر دو صراط مستقيم است ، بخلاف سبيل ها، كه هر يك مصداقى از صراط مستقيم است ، و لكن با امتيازى كه بواسطه آن از سبيل هاى ديگر ممتاز ميشود، و غير او مى گردد، اما صراط مستقيمى كه در ضمن اين است ، عين صراط مستقيمى است كه در ضمن سبيل ديگر است ، و خلاصه صراط مستقيم با هر يك از سبيل ها متحد است .
دقت در آيات نامبرده در بالا به دست می دهد كه: هر يك از سبيل ها با مقدارى نقص، و يا حداقل با امتيازى جمع می شود، به خلاف صراط مستقيم، كه نه نقص در آن راه دارد و نه صراط مستقيم زيد از صراط مستقيم عمرو امتياز دارد، بلكه هر دو صراط مستقيم است، به خلاف سبيل ها، كه هر يك مصداقى از صراط مستقيم است، ولكن با امتيازى كه به واسطه آن، از سبيل هاى ديگر ممتاز می شود و غير او مى گردد. اما صراط مستقيمى كه در ضمن اين است، عين صراط مستقيمى است كه در ضمن سبيل ديگر است. و خلاصه: صراط مستقيم با هر يك از سبيل ها متحد است.
همچنانكه از بعضى آيات نامبرده و غير نامبرده از قبيل آيه : «'''و ان اعبدونى هذا صراط مستقيم '''» و آيه : «'''قل اننى هدانى ربى الى صراط مستقيم ، دينا قيما ملة ابراهيم حنيفا'''»، (بگو بدرستى پروردگار من ، مرا بسوى صراط مستقيم كه دينى است قيم ، و ملت حنيف ابراهيم ، هدايت فرموده ) نيز اين معنا استفاده ميشود.
 
همچنان كه از بعضى آيات نامبرده و غير نامبرده از قبيل آيه: «'''و أن اعبدونى هذا صراط مستقيم'''» و آيه: «'''قل إنّنى هدانى ربّى إلى صراط مستقيم، دينا قيما ملّة إبراهيم حنيفا'''»: (بگو به درستى پروردگار من، مرا به سوى صراط مستقيم كه دينى است قيّم، و ملّت حنيف ابراهيم هدايت فرموده) نيز اين معنا استفاده می شود.
<span id='link57'><span>
<span id='link57'><span>
==مثل صراط مستقيم نسبت به سبيل هاى خدا مثل روح است نسبت به بدن ==
==مثل صراط مستقيم نسبت به سبيل هاى خدا مثل روح است نسبت به بدن ==
چون هم عبادت را صراط مستقيم خوانده ، و هم دين را، با اينكه اين دو عنوان بين همه سبيل ها مشترك هستند، پس ‍ ميتوان گفت مثل صراط مستقيم نسبت به سبيل هاى خدا، مثل روح است نسبت به بدن ، همانطور كه بدن يك انسان در زندگيش اطوار مختلفى دارد، و در هر يك از آن احوال و اطوار غير آن انسان در طور ديگر است ، مثلا انسان در حال جنين غير همان انسان در حال طفوليت ، و بلوغ ، و جوانى ، و كهولت و سالخوردگى ، و فرتوتى است ، ولى در عين حال روح او همان روح است ، و در همه آن اطوار يكى است ، و با بدن او همه جا متحد است .
چون هم عبادت را صراط مستقيم خوانده ، و هم دين را، با اينكه اين دو عنوان بين همه سبيل ها مشترك هستند، پس ‍ ميتوان گفت مثل صراط مستقيم نسبت به سبيل هاى خدا، مثل روح است نسبت به بدن ، همانطور كه بدن يك انسان در زندگيش اطوار مختلفى دارد، و در هر يك از آن احوال و اطوار غير آن انسان در طور ديگر است ، مثلا انسان در حال جنين غير همان انسان در حال طفوليت ، و بلوغ ، و جوانى ، و كهولت و سالخوردگى ، و فرتوتى است ، ولى در عين حال روح او همان روح است ، و در همه آن اطوار يكى است ، و با بدن او همه جا متحد است .
۱۴٬۴۱۸

ویرایش