۱۶٬۹۹۹
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
==بحث فلسفى == | ==بحث فلسفى == | ||
<span id='link38'><span> | <span id='link38'><span> | ||
==بيان عقلى | ==بيان عقلى اين كه هر ثناء و حمدى به حمد خدا منتهى مى شود == | ||
برهان هاى عقلى قائم است بر اين كه: استقلال معلول در ذاتش و در تمامى شئونش همه به خاطر و به وسيله علت است و هر كمالي كه دارد، سايه اي است از هستى علتش. پس اگر براى حسن و جمال، حقيقتى در وجود باشد، كمال آن و استقلالش از آنِ خداى واجب الوجود متعالى است. براى اين كه او است علتى كه تمامى علل به او منتهى مى شوند. | |||
و ثنا و حمد عبارت از اين است كه موجود با وجود | و ثنا و حمد عبارت از اين است كه: موجود با وجود خودش، كمال موجود ديگرى را نشان دهد. البته موجود ديگرى كه همان علت او است، و چون تمامى كمال ها از تمامى موجودات به خداى تعالى منتهى مى شود، پس حقيقت هر ثنا و حمدى هم به او راجع مى شود و به او منتهى مى گردد. پس بايد گفت: «الحمد لله رب العالمين». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۹ </center> | ||
إياك نعبد و إياك نستعين ... كلمه عبد به معناى انسان و يا هر داراى شعور ديگري است كه ملك غير باشد. البته اين كه گفتيم (يا هر داراى شعور)، به خاطر اطلاق عبد به غير انسان با تجريد به معناى كلمه است، كه اگر معناى كلمه را تجريد كنيم، و خصوصيات انسانى را از آن حذف كنيم، باقى مي ماند (هر مملوكي كه ملك غير باشد)، كه به اين اعتبار تمامى موجودات با شعور عبد مى شوند، و به همين اعتبار، خداي تعالى فرموده: «ان كل من فى السموات و الارض الا آتى الرحمن عبدا»: (هيچ كس در آسمان ها و زمين نيست مگر آن كه با عبوديت رحمان خواهند آمد). | |||
<span id='link39'><span> | <span id='link39'><span> | ||
==معنى عبادت == | ==معنى عبادت == | ||
كلمه عبادت از كلمه (عبد) گرفته شده و على القاعده بايد همان معنا را افاده كند، و لكن چه اشتقاقهاى گوناگونى از آن شده ، و يا معانى گوناگونى بر حسب اختلاف موارد پيدا كرده ، و اينكه جوهرى در كتاب صحاح خود گفته : كه اصل عبوديت بمعناى خضوع است ، معناى لغوى كلمه را بيان نكرده ، بلكه لازمه معنى را معناى كلمه گرفته ، و گر نه خضوع هميشه با لام ، متعدى مى شود، و مى گويند: (فلان خضع لفلان ، فلانى براى فلان كس كرنش و خضوع كرد)، ولى كلمه عبادت بخودى خود متعدى مى شود، و مى گوئيم : (اياك نعبد، ترا مى پرستيم ) از اينجا معلوم مى شود كه معناى كلمه عبادت خضوع نيست . | كلمه عبادت از كلمه (عبد) گرفته شده و على القاعده بايد همان معنا را افاده كند، و لكن چه اشتقاقهاى گوناگونى از آن شده ، و يا معانى گوناگونى بر حسب اختلاف موارد پيدا كرده ، و اينكه جوهرى در كتاب صحاح خود گفته : كه اصل عبوديت بمعناى خضوع است ، معناى لغوى كلمه را بيان نكرده ، بلكه لازمه معنى را معناى كلمه گرفته ، و گر نه خضوع هميشه با لام ، متعدى مى شود، و مى گويند: (فلان خضع لفلان ، فلانى براى فلان كس كرنش و خضوع كرد)، ولى كلمه عبادت بخودى خود متعدى مى شود، و مى گوئيم : (اياك نعبد، ترا مى پرستيم ) از اينجا معلوم مى شود كه معناى كلمه عبادت خضوع نيست . |
ویرایش