فصلت ٤: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link346 | آيات ۱ - ۱۲ سوره فصلت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link346 | آيات ۱ - ۱۲ سوره فصلت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link347 | غرض اصلى اين سوره مباركه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۲#link347 | غرض اصلى اين سوره مباركه]] | ||
خط ۴۹: | خط ۵۰: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link367 | رواياتى درباره آغاز خلقت عالم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link367 | رواياتى درباره آغاز خلقت عالم]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۱#link100 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۱#link100 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ «4» | |||
(كتابى) بشارت دهنده و هشدار دهنده؛ پس (با اين حال) بسيارى از مردم روىگردان شدند و (نداى قرآن را) نمىشنوند. | |||
===نکته ها=== | |||
كلمه «انزلنا» به معناى نزول دفعى و كلمه «تَنْزِيلٌ» به معناى نزول تدريجى است و شايد براى جمع ميان دو تعبير «انزلنا» و «تنزيل» بتوان گفت كه مفاهيم و محتواى قرآن يكدفعه در شب قدر بر قلب مبارك پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نازل شده، ولى الفاظ و قالبها به تدريج نازل شده است. «1» | |||
---- | |||
«1». تفسير راهنما. | |||
جلد 8 - صفحه 311 | |||
هر كجا سخن از نزول قرآن است، نشانهاى از تربيت، قاطعيّت، عزّت، حكمت و رحمت در كار است. | |||
«تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ» «1»* | |||
«تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ» «2» | |||
«تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» «3»* | |||
«تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» «4» | |||
«تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» «5» | |||
===پیام ها=== | |||
1- قرآن به تدريج در صحنههاى گوناگون نازل گشته است. «تَنْزِيلٌ» | |||
2- قرآن، نزول تدريجى آن و هدف از نزول آن، برخاسته از رحمت گسترده و ابدى اوست. «تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» | |||
3- قرآن در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به صورت كتابى موجود بوده است. «كِتابٌ» | |||
4- تجليل از يك شخص يا كتاب، گاهى ضرورى است. ( «فُصِّلَتْ، آياتُهُ، عَرَبِيًّا، نَذِيراً، بَشِيراً» صفات قرآن است.) | |||
5- قرآن از هر چيزى كه در هدايت و رشد مردم مؤثّر است (مانند اوامر و نواهى، قصهها و عبرتها، استدلالها، مثلها، بيان نعمتها، آيندهى بشر، حوادث قيامت، بيان عوامل عزّت و سقوط و ...) به تفصيل و قاطعانه و شفّاف و بدون ابهام سخن گفته است. «فُصِّلَتْ آياتُهُ» | |||
6- نه تنها محتوا بلكه الفاظ قرآن از خداست. تَنْزِيلٌ ... قُرْآناً عَرَبِيًّا | |||
---- | |||
«1». واقعه، 80 و حاقّه، 43. | |||
«2». سجده، 2. | |||
«3». جاثيه، 2 و احقاف، 2. | |||
«4». فصّلت، 2. | |||
«5». فصّلت، 42. | |||
جلد 8 - صفحه 312 | |||
7- تفصيل و شيوايى قرآن را كسانى درك مىكنند كه به زبان عربى آشنا باشند. | |||
«قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» (شايد مراد از «يَعْلَمُونَ» علم به زبان عربى باشد) | |||
8- قرآن براى همهى مردم نازل شده «هُدىً لِلنَّاسِ» «1»* لكن تنها اهل علم و تقوا از آن بهرهمند مىشوند. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ- هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» | |||
9- علم، تنها خواندن و نوشتن نيست، بلكه فهم حقيقت است. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» (با توجّه به اين كه بسيارى از هدايت يافتگان صدر اسلام قدرت خواندن و نوشتن نداشتند). | |||
10- بيم و اميد در كنار هم لازم است. «بَشِيراً وَ نَذِيراً» | |||
11- اكثريّت، دليل حقانيّت نيست. «فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ» | |||
12- دليل اعراض مردم از قرآن، جهل آنان است. لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ... فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ «4» | |||
بَشِيراً وَ نَذِيراً: مژده دهنده است عالمين به آن را، ترساننده است مخالفين و متمردين آن را. با وجود اين صفات جليله و اوصاف جميله، فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ: | |||
پس اعراض كردند و روى تافتند از قبول آن بيشتر مردمان، فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ: | |||
پس ايشان نمىشنوند به سمع قبول به جهت عدم تأمل و تدبر در آن. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
حم «1» تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ «2» كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «3» بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ «4» | |||
وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ «5» | |||
ترجمه | |||
اين فرستاده از خداوند بخشنده مهربان است | |||
كتابى است كه مبيّن شده آيتهاى آن قرآنى عربى براى گروهى كه ميدانند | |||
مژده دهنده و بيم دهنده پس روى گردانيدند بيشتر آنها پس آنان نميشنوند | |||
و گفتند دلهاى ما در پوششهائى است از آنچه ميخوانيد ما را بآن و در گوشهاى ما سنگينى است و از ميانه ما و ميانه تو پردهاى است پس بجا آور كه مائيم بجا آورندگان. | |||
تفسير | |||
بيانى راجع به حم خصوصا و فواتح السّور عموما بعمل آمد و تنزيل ظاهرا خبر مبتداء محذوف و بمعناى منزل است و فرق بين رحمن و رحيم در اول كتاب ذكر شد و خلاصه مستفاد از آيات شريفه آنستكه اين قرآنيكه نازل شده از جانب خداوند بخشنده روزى بر بندگان و بخشاينده گناهان آنان كتابى است كه مبيّن شده است آيات آن براى تعيين وظائف بندگان از حلال و حرام و عقايد و احكام و سنن و آداب و مواعظ و اخلاق و آنچه محتاج بآنند در اصلاح معاش و معاد مجموعهاى است بلسان عربى براى گروهى كه عارف بزبان تازى و واقف بجهات فصاحت و بلاغت و اعجاز آنند و ميدانند كه از جانب خدا است و براى بشارت بنعيم جاودان و بيم از عذاب بىپايان نازل شده است پس اعراض نمودند و رو گردان شدند بيشتر اهل عربستان و آنها گوش شنوا ندارند و صريحا اظهار داشتند كه دلهاى ما درستر و پرده و پوششهائى است كه آبى و مانع از قبول دعوت | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 546 | |||
تو است بتوحيد و نبوت و امامت و معاد و در گوشهاى ما ثقل و سنگينى است كه سخنان تو را نمىشنويم و بنصايح و مواعظ تو اعتنا و اعتماد نداريم و فاصله ميان مسلك و مرام ما و تو زياد است گويا حاجب و حاجزى كه مانع از ديدار و استماع گفتار تو ميشود در بين ما است بهتر آنكه روابط ما مقطوع باشد و هر يك از دو طرف بوظائفى كه براى خودمان تشخيص ميدهيم عمل نمائيم يا هر يك از دو طرف قواء خود را در ضدّيت و نابود نمودن ديگرى صرف نمائيم تا غالب و مغلوب از يكديگر ممتاز گردد و اين نهايت عناد است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعرَضَ أَكثَرُهُم فَهُم لا يَسمَعُونَ «4» | |||
اينکه قرآن بشارت دهنده و انذار | |||
جلد 15 - صفحه 410 | |||
كننده است پس اعراض كردند اكثر آنها از اينکه قرآن پس آنها نميشنوند. | |||
بَشِيراً وَ نَذِيراً بشارت بايمان و تقوي و اعمال صالحه که موجب سعادت دنيا و فوز ببهشت و نجات از مهالك نشئتين و انذار از كفر و شرك و ضلالت و ظلم و اعمال سيّئه و صفات خبيثه که مورث عذاب و بليات دنيوي و عقوبات اخروي و محروميت از بهشت و دخول در جهنم که سرتاسر قرآن مشحون است از اينکه بشارتها و انذارها. | |||
فَأَعرَضَ أَكثَرُهُم فَهُم لا يَسمَعُونَ از براي سمع دو معني است يكي آنكه گوشش باز باشد كر نباشد صدا را بشنود ديگر آنكه آنچه به او بگويند اجابت كند و بزبان ما حرف شنو باشد و در قرآن هم به هر دو معني استعمال شده إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ اسراء آيه 1 إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ آل عمران 33 و در اينکه جا بهر دو معني ميتوان تفسير كرد بمعني اول يعني گوش قلب آنها كر است چنانچه ميفرمايد صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعُونَ بقره آيه 17 و بمعني دوم يعني اجابت نميكنند و اعراض اكثر كفار را شامل ميشود که معرض از قرآن هستند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 4)- «قرآنی که بشارت دهنده و بیم دهنده است» (بَشِیراً وَ نَذِیراً). | |||
نیکان را بشارت میدهد و مجرمان را تهدید میکند. | |||
«ولی بیشتر آنها روی گردان شدند از این رو چیزی نمیشنوند» (فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ). | |||
به این ترتیب نخستین امتیاز این کتاب بزرگ آسمانی این است که مسائل مختلف مورد نیاز بشر در آن تبیین و تشریح شده است، ولی افسوس که متعصبان لجوج گوش شنوا ندارند، گویی کرند و هیچ نمیشنوند. | |||
ج4، ص298 | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||