الأعراف ٥٨: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۵#link118 | آيات ۵۴ - ۵۸، سوره اعراف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۵#link118 | آيات ۵۴ - ۵۸، سوره اعراف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۵#link119 | معناى (( عرش (( و مراد از (( عرش خدا(( و تشبيه و تنظير عرش خدا به كرسى هاىحكومتى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۵#link119 | معناى (( عرش (( و مراد از (( عرش خدا(( و تشبيه و تنظير عرش خدا به كرسى هاىحكومتى]] | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۷#link133 | چند روايت در مورد حاملين عرش]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۷#link133 | چند روايت در مورد حاملين عرش]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۴#link37 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۴#link37 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ «58» | |||
و سرزمين پاك (و آماده)، گياهش به اذن پروردگارش بيرون مىآيد. | |||
امّازمينى كه خبيث (و شورهزار) است، جز محصولى اندك و بىفايده بيرون نمىدهد. ما اين چنين آيات خويش را براى گروه شكرگزار، گونهگون بيان مىكنيم. | |||
===نکته ها=== | |||
كلمهى «نَكد»، به معناى چيزى است كه در آن خيرى نباشد، «نبات نَكد»، به معناى گياه كم و بىفايده مىباشد. | |||
زمين شوره سنبل بر نيارد | |||
در او تخم و عمل ضايع مگردان | |||
اگر با ديد وسيع به اين آيه بنگريم، شايد بتوان يكى از مصاديق سرزمين پاك را كه | |||
جلد 3 - صفحه 86 | |||
محصول پاك مىدهد، خانوادهى پاك بدانيم. | |||
گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض | |||
ورنه هر سنگ و گلى لؤلؤ و مرجان نشود | |||
آيات قرآن، مثل بارانِ رحمت است، هنگامى كه بر دلهاى آماده تلاوت شود، شناخت و عشق و ايمان و تلاش در پى دارد، ولى نااهلان را جز لجاجت و دشمنى نمىافزايد: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً» «1» | |||
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست | |||
در باغ لاله رويد و در شوره زار، خس | |||
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: مثل ما بعثنى اللّه من الهدى و العلم كمثل الغيث الكثير اصاب ارضاً ... مبعوث شدن من با علم و هدايت بر مردم، همانند باريدن باران بسيار زيادى است كه بعضى زمينها آن را مىگيرند و بعضى نمىگيرند. چنانكه بعضى دستورات مرا مىگيرند و عالم و فقيه مىشوند و بعضى سربلند نكرده و هدايت نمىشوند». «2» پس قلب طيّب همانند سرزمين طيّب و قلب خبيث مانند سرزمين خبيث و غير بارور است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- تنها نزول رحمت براى سعادت كافى نيست، قابليّت و ظرفيّت محل هم لازم است. «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ» | |||
2- گرچه نظام طبيعت، بر قوانين خاص خود استوار است؛ امّا همه چيز زير نظر و با اراده و اذن پروردگار صورت مىپذيرد. «بِإِذْنِ رَبِّهِ» | |||
3- نه يك تذكّر كافى است و نه تذكّرات يكنواخت كارساز است، بلكه ارشاد و تبليغ بايد متعدّد و متنوّع باشد تا به نتيجه نزديك شويم. «نُصَرِّفُ الْآياتِ» | |||
4- گرچه قرآن براى همه مايهى هدايت است؛ امّا تنها شاكران بهره مىگيرند. | |||
«نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ» | |||
---- | |||
«1». اسراء، 82. | |||
«2». تفسير منهجالصادقين. | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 87 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ (58) | |||
وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ: و زمين پاك خالص از آميزش و شوره، يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ: بيرون آورد نبات و گياه و زرع و رياحين و خضروات و اشجار را به امر و مشيت پروردگار خود ذات احديت. وَ الَّذِي خَبُثَ: و آن زمينى كه ناپاك و شوريده و ريگزار است، لا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً: برنمىآرد و نروياند هيچ نوع روئيدنى را مگر نهايت قليل و كم رونق و در غايت قلت فايده، چه او طبيعت و قابليت اخراج و اظهار ازهار ندارد و بى ثمر است. | |||
تنبيه: در اين آيه مفسرين را دو قول است: | |||
اول- اكثر و مشهور برآنند كه خداى تعالى مؤمن و كافر را تمثيل به اين مثل فرموده. اما مؤمن را به ارض طيبه طاهره خالصه قابله جميع انواع خيرات و حسنات؛ اما كافر را به ارض خبيثه زشت و بد و سخت و پستى كه قابل هيچ خير و فاعل هيچ حسنه نيست. و قرآن مثال باران رحمت الهى قرار داده كه مؤمن به استماع آيات آن، ايمان و تصديق و اعمال صالحه زايد گردد مانند زمين طيب كه به سبب باران گياه سبز بروياند و طراوت و نظارت خود را ظاهر سازد؛ و كافر از شدت خباثت و قساوتى كه به سوء اختيار اخذ نموده، مانند ارض شوره و روى گرديده از باران معرفت كلام الهى، طراوتى اخذ نكند و آثار هدايتى تراوش ننمايد. | |||
قول دوم- ابن عباس گويد: اين مثل را خداوند بيان فرموده كه مؤمن ارض طيب و طاهر و خالص قابل بروز جميع خيرات و روئيدن نباتات است و عمل او | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 101 | |||
هم طيب است مانند زمين طيب كه ثمر طيب دهد، و كافر مثل زمين شوره و بد و سخت است كه خروج خيرات و ظهور بركات از او نشود، يس كافر خبيث و عملش خبيث مىباشد. | |||
تبصره: در تفسير لوامع- وقت قيام محاربه حضرت امام حسن عليه السّلام و معاويه، به تحريك عمرو عاص معاويه بر اسب خود سوار شده از حضرت امان طلبيده، بين دو صف لشكر ايستاد، و از حضرت پرسيد: آيا در قرآن بيان تمام چيزها از رطب و يابس هست؟ امام عليه السّلام فرمود: بلى. معاويه گفت: ريش من تنك و قليل، و محاسن شما انبوه و كثير، آيا بيانش در قرآن هست؟ امام عليه السّلام فرمود: بلى. معاويه گفت: كجا. امام عليه السّلام آيه شريفه تلاوت فرمود: وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً. | |||
حاصل آنكه زمين خالص و پاك تمثيل ما اهل بيت عصمت و نبوت است، لذا محاسن من به كثرت روئيده؛ و ارض خبيث ناپاك توئى، لذا از زمين ناپاك تو اندك روئيده. پس از دو صف لشكر خنده و قهقهه بلند شد، معاويه شرمسار به خيمه مراجعت، به عمرو عاص خطاب نمود كه: تو هميشه تذليل من مىخواهى. | |||
عمرو در جواب گفت: تو كسى نيستى كه در مقابل أسد اللّه و شير بچه او قيام كنى، منم كه سلطنت تو را قائم كردم، چنانچه عمر، ابو بكر را قائم نمود. | |||
كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ: چنانچه تصريف بديع اشياء ثابت كرديم، همچنين دلائل مختلفه و نعمات متفاوته يكى بعد از يكى متواليأ گردانيديم، لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ: براى جماعتى كه شكر و ثنا و حمد الهى نمايند به مقابل دلايل مهتديه و نعماء ايمانيه. | |||
تتمه: بعضى علماء تشريح آيه شريفه فرموده كه خداى تعالى رياح لطيفه نافعه را، محرك ابر، و آن را سبب نزول باران، و آن را موجب حدوث انواع نباتات و زراعات و اثمار لذيذه نافعه، و باعث بقاء حيات انسان و حيوان مقرر فرموده. پس اين امور به وجهى دلائل قاطعهاند بر وجود خالق عليم مدبر قادر حكيم متوحد و متفرد غنى بالذات و مربى عالميان. و به وجهى ديگر: همين براهين واضحهاند بر آلاء و نعماى الهى براى عباد، همچنين تبيين حجج متعاقبه فرمايد براى عقلاى عالم تا حمد و شكر و ثناى منعم حقيقى را دائما بنمايد | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 102 | |||
بر انعام و اكرام و احسان غير متناهيه. | |||
بعد از اثبات وحدانيت ذات احديت خود و صفات كمال و جلال از علم و قدرت و تدبير و حكمت خلاقيت و عجائب و غرائب خلقت و احياى اموات، شروع فرمايد به اثبات انبياء و بعثت ايشان و تكذيب امم و تحمل زحمات و صدمات امت. | |||
قصه اول- نوح عليه السّلام | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ (58) | |||
ترجمه | |||
و بلد پاكيزه بيرون ميآيد گياهش باذن پروردگارش و آنكه پليد است بيرون نمىآيد مگر تنگ بىفائده اين چنين پى در پى مىآوريم آيتها را براى گروهى كه شكر ميكنند. | |||
تفسير | |||
خداوند بعد از بيان رحمت واسعه خود در آيه سابقه اشاره فرموده است بآنكه هر موجودى بقدر قابليت خود از آن بهرهبردارى ميكند چنانچه زمين صالح از براى زراعت گياه آن وافر و فوائد آن زياد ميشود و زمين خراب مانند شورهزار يا اصلا چيزى در آن روئيده نميشود يا كم و فاسد عمل مىآيد با آنكه باد و باران و آفتاب و ساير اسباب معدّه كه بامر الهى مؤثر در تربيت نباتاتند در هر دو بيك نسبت افاضه مىنمايند و خداوند آيات را بمضامين مختلفه مكرر ميفرمايد براى اثبات ذات و صفات خود ولى فائده آن مخصوص بشكر گذاران است كه در آنها تفكر و تدبر مينمايند و از آنها منتفع ميشوند | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 437 | |||
مانند بلد طيّب بخلاف كسانيكه ابدا گوش بآنها نميدهند يا ميدهند و تدبر و تفكر نمىكنند و منتفع نمىشوند مانند بلد خبيث پس مثل آنستكه براى شكر گذاران نازل شده باشد و قمّى ره فرموده اين آيه مثل است از براى ائمّه اطهار كه ظاهر ميشود علمشان باذن پروردگارشان و از براى اعدائشان كه ظاهر نمىشود از آنها چيزى مكر مكدّر و فاسد و در مناقب است كه عمرو بن عاص بامام حسين (ع) عرض كرد بچه سبب محاسن شما وافر تر از محاسن ما است حضرت اين آيه را تلاوت فرمود و در منهج نقل نموده كه معويه بامام حسن (ع) عرض كرد خدا فرموده هيچ تر و خشكى نيست مگر آنكه در قرآن مندرج است وصف ريش من و تو را خدا كجا در قرآن ذكر كرده آنحضرت فرمود در اين آيه و آنرا تلاوت نمود و ريش آنحضرت پر و وافر و معويه كوسه بود و منفعل شد .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ البَلَدُ الطَّيِّبُ يَخرُجُ نَباتُهُ بِإِذنِ رَبِّهِ وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخرُجُ إِلاّ نَكِداً كَذلِكَ نُصَرِّفُ الآياتِ لِقَومٍ يَشكُرُونَ (58) | |||
و بعد از باريدن باران بر بلد ميت اگر بلد پاكيزه باشد ميوهجات و حبوبات طيبه بقدرت و اذن پروردگارش بيرون ميآورد و آن بلد اگر خبيث و شورهزار باشد بيرون نميآورد مگر اندك چيزهاي بيفائده مثل خار و خس و هندوانه ابو جهل همين نحو ما آيات خود را نشان ميدهيم و بيان ميكنيم براي قومي که شكرگزارند. | |||
باران که در لطافت طبعش خلاف نيست || در باغ لاله رويد و در شورهزار خس | |||
همين نحو فيض و رحمت الهي در كالبد بدن انساني از همين ثمرات و حبوبات توليد نطفه ميكند اگر صلب آباء و رحم امهات پاكيزه باشد مؤمن صالح باشند و حرام نخورده باشند اولاد صالح توليد ميكنند و اگر خبيث و كافر و فاسق و اكل حرام كرده باشند اولاد فاسق و فاجر تحويل جامعه ميدهند | |||
(اشهد انّك كنت نورا في الاصلاب الشامخة و الارحام المطهرة). | |||
وَ البَلَدُ الطَّيِّبُ زميني که قابليت و استعداد كشت و زراعت و غرس اشجار داشته باشد يَخرُجُ نَباتُهُ گياه و حبوب و ميوههاي خوشبو بيرون ميآورد بِإِذنِ رَبِّهِ بقدرت و ايجاد پروردگار، و از اينکه جمله استفاده ميشود که قابليت محل شرط است مجرد فاعليت فاعل كافي نيست بلي خداوند قدرت دارد که از زمين طيب | |||
جلد 7 - صفحه 347 | |||
هم خار و خس خارج كند در نوع گلزارها خار و خس زيادي هم مشاهده ميشود و در بيابانهاي لم يزرع گلهاي زيبا بوجود آورد و براي نمونه پسر نوح و جعفر كذّاب و محمّد إبن ابي بكر. | |||
وَ الَّذِي خَبُثَ شورهزار و غير قابل زرع لا يَخرُجُ إِلّا نَكِداً قليل الفائده و متفرقه و متشتته كَذلِكَ نُصَرِّفُ الآياتِ لكن استفاده از اينکه قدرتنمائيها مخصوص است لِقَومٍ يَشكُرُونَ که بدانند تمام بيد قدرت او است و دست طبيعت در آنها كارگر نيست و همه از راه تفضل و انعام است و پاس نعم خدايي را نگاه ميدارند و شكرگزارند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 58)- در این آیه برای این که گمان نشود یکنواخت بودن باران دلیل آن است که همه سرزمینها یکسان زنده شوند، و برای این که روشن گردد، استعدادها و آمادگیهای متفاوت سبب استفادههای مختلف از مواهب الهی میشود، میگوید: | |||
«سرزمین شیرین و پاکیزه گیاهان پربرکت و مفید و سودمند به اذن پروردگار، از آن میروید» (وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ). | |||
«اما زمینهای شورهزار و خبیث و زشت، چیزی جز گیاهان ناچیز و کم ارزش نمیرویاند» (وَ الَّذِی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلَّا نَکِداً). | |||
و در پایان آیه میفرماید: «این چنین آیات را برای کسانی که شکرگزارند (و از آن استفاده میکنند و راه هدایت را میپویند) بیان میکنیم» (کَذلِکَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ). | |||
آیه فوق در حقیقت اشاره به یک مسأله مهم است و آن این که تنها «فاعلیت فاعل» برای به ثمر رسیدن یک موضوع، کافی نیست بلکه استعداد و «قابلیت قابل» نیز شرط است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||