النساء ٣٩: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۳#link1 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۳#link1 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۰#link295 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۰#link295 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما ذا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَ كانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيماً «39» | |||
و بر ايشان چه مىشد، اگر به خداوند و روز قيامت ايمان مىآوردند و از آنچه خداوند، روزى آنان كرده (از روى اخلاص، نه ريا) انفاق مىكردند؟ | |||
و خداوند به نيّت آنان داناست. | |||
جلد 2 - صفحه 70 | |||
===پیام ها=== | |||
1- اظهار تأسف بر حال منحرفان، يكى از راههاى هشدار وتبليغ است. وَ ما ذا عَلَيْهِمْ ... | |||
2- لازمهى ايمان به خدا، انفاق به محرومان است. آمَنُوا ... أَنْفَقُوا | |||
3- انفاق فقط در اموال نيست، بلكه از هرچه كه خداوند داده، (علم، آبرو، مقام ...) | |||
پسنديده است. «مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ» | |||
4- اگر بدانيم كه نعمتها از خداوند است، روحيّهى انفاق در ما قوى مىشود. | |||
«رَزَقَهُمُ اللَّهُ» | |||
5- افراد بخيل، يا رياكار بدانند كه زير نظر خداى آگاه قرار دارند. «كانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيماً» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما ذا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَ كانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيماً (39) | |||
بعد از آن بر سبيل توبيخ و تجهيل ايشان فرمايد: | |||
وَ ما ذا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ: و چه ضرر و عيب بودى بر ايشان اگر ايمان مىآوردند به وحدانيت الهى و تصديق مىكردند به روز آخرت و جزاى سبحانى يا چه شده است بر آنها كه بمبدء و معاد معتقد و مصدق گردند، وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ: و انفاق كردندى حقوق الهى را بدون غرض و ريا از آنچه روزى فرموده ايشان را خداى تعالى. پس بر سبيل تهديد و تخويف فرمايد: وَ كانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيماً: و هست ذات ذو الجلال الهى به اقوال و افعال ايشان دانا، پس جزا فراخور اقوال و افعال آنها خواهد داد. غرض توبيخ است مر ايشان را بر جهل به منفعت و اعتقاد به چيزى كه ضرر آنها است. و ايضا تحريص بر فكر كردن جواب، كه شايد به تفكر عالم شوند به فوايد جليله و عوايد جميله، تا تحصيل آن نمايند. و ايضا تنبيه بر آنكه كسى كه او را دعوت به امرى كنند كه در آن ضررى نباشد، سزاوار باشد به اجابت؛ فكيف به دعوتى كه متضمن منافع باشد. | |||
نكته: تقديم ايمان در اينجا و تأخير آن در آيه سابقه، به جهت آنكه مقصود در اينجا تخصيص، و در آنجا تعليل است. | |||
تبصره: آيه شريفه دلالت دارد بر بطلان قول جبريه، چه اگر خداى تعالى كفر را در كافر جعل كند و بفرمايد: ماذا عليهم لو امنوا، و ايضا معصيت را در عاصى جعل نمايد و بفرمايد: ماذا عليهم لو اطاعوا؛ هر آينه عبث و قبيح، و صدور آن از حكيم على الاطلاق محال خواهد بود؛ زيرا مثل آنست كه شخصى | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 440 | |||
را دست و پا بسته به دريا اندازند و گويند: «ماذا عليه ان لا يبتل بالماء». و معذبين نار را گويند: «ماذا عليهم لو خرجوا و صاروا الى الجنه». و مريض را گويند: «ماذا عليه لو كان صحيحا». و موكل و كيل در متاع را محبوس كند و گويد: «ماذا عليه لو تصرف فى الضيعه». و مسلم است صدور اين كلمات از عاقل، نسبت به اشخاص مذكور قبيح باشد. و چون قبيح از ذات احديت محال است، صدور فعلى كه مسبب قبح باشد، البته محال و ممتنع خواهد بود. پس كفر در كافر، و معصيت در عاصى را حق تعالى جعل نفرموده، بلكه خود، به سوء اختيار كفر را بر ايمان و عصيان را بر طاعت ترجيح دادند. و اين قاعده از مسلميات عقليه است كه: الامتناع بالاختيار لا ينافى الاختيار، يعنى بازداشتن و منع كردن شيئى را از خود به اختيار، منافى با اختيار در فعل و ترك نيست. و آيه شريفه بعد مؤيد مطلب حقه است. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما ذا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَ كانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيماً (39) | |||
ترجمه | |||
و چه باكى بود برايشان اگر ايمان ميآوردند بخدا و روز بازپسين و انفاق مينمودند از آنچه روزى دادشان خدا و باشد خداوند بايشان دانا. | |||
تفسير | |||
خداوند ملامت فرموده است به اين بيان بر جهل كه ناشى از بىفكرى است در امور مهمّه و اجابت دعوات حقه كه راه ضرر آن موهوم و رجاء نفع آن معلوم است و وجه تقديم ايمان بر انفاق در اين آيه و تاخير آن در آيه سابقه بنظر فيض ره آنستكه مقصود در اينجا تخصيص و در آنجا تعليل است و بنظر حقير اشاره بتلازم اين دو عنوان است كه اگر مرائى شد مؤمن نيست و اگر مؤمن شد مرائى نيست و بهر چه هست خدا عالم است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ ما ذا عَلَيهِم لَو آمَنُوا بِاللّهِ وَ اليَومِ الآخِرِ وَ أَنفَقُوا مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ وَ كانَ اللّهُ بِهِم عَلِيماً (39) | |||
چه ضرر داشت بر اينها اگر ايمان بخدا و روز قيامت ميآوردند و از آنچه خداوند بآنها روزي كرده انفاق ميكردند و خداوند بآنها عالم است. | |||
ما ذا عَلَيهِم كفار و مشركين توهم ضرر كرده که اگر ايمان بياوريم جلوگير ميشويم از بسيار منافع دنيوي از مكاسب محرمه و ما را بعبادت و تحصيل علم دين وادار ميكند و از صنايع و ترقيات باز ميدارد چنانچه بسيار از ابناء زمان ما اينکه توهم را كردهاند و اينکه توهم فاسد است اولا اسلام و دين مانع از ترقيات نيست بلكه تشويقات در دين براي كسب و تجارت و صنعت بسيار است حتي | |||
(الكاسب حبيب اللّه) | |||
فرموده و نه عشر عبادت را كسب حلال دانسته و جلوگيري از دزدي و تقلب و بيعاري و کل برناس كرده و اينکه عقب افتادن شما در اثر ساز و آواز و رقص و راديو و سينما و شرب خمر و قمار و زنا و آرايش و تفريح و تفرج و مجالس لهو و لعب و تقلب و غش در معامله و دزدي و ظلم و اذيت و هزارها مفاسد ديگر است و ثانيا ايمان و تقوي و انفاق في سبيل اللّه شما را عزت و ثروت و تعالي و ترقي و عظمت و سيادت و اتفاق و يگانگي و اتحاد و وفور نعمت و سعادت دنيا و آخرت ميبخشد قضيه بعكس است وَ لَو أَنَّ أَهلَ القُري آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ الاية اعراف آيه 96، و بسياري از آيات ديگر و در اينکه باب اخبار الي ما شاء اللّه است. | |||
جلد 5 - صفحه 82 | |||
لَو آمَنُوا بِاللّهِ وَ اليَومِ الآخِرِ دو چيز انسان را باوج كمال و سعادت نشئتين و نجات از كليه مهالك دارين ميرساند: ايمان بمبدء و معاد، اگر مردم ايمان بخدا داشتند و خدا را حاضر و ناظر و خبير و بصير و محيط ميدانستند و اگر ايمان بروز جزا و پاداش اعمال و بهشت و جهنم و حساب و ميزان و نامه عمل داشتند و اينكه هر كس بجزاي عمل خود ميرسد اينکه اندازه فسق و فجور و فحشاء و منكرات در ميانه آنها شايع نبود. | |||
وَ أَنفَقُوا مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ و انفاق بفقراء و ذوي الحاجات و ارحام و همسايهگان و ساير انفاقات واجبه و مستحبه ميكردند از مال حلال مشروع که خداوند بآنها روزي فرموده، آنچه مستفاد ميشود از مضامين بعض آيات و اخبار اينكه خداوند رزق هر كس را قبل از خلقتش معين فرموده وَ فِي السَّماءِ رِزقُكُم وَ ما تُوعَدُونَ الذاريات آيه 52، و البته خداوند رزق هر که را از ممر حلال مقرر فرموده و اما اگر بنده تعجيل نمود و از ممر حرام دست آورد مطابقش از حلال كسر ميگذراند و انفاق هم بايد از حلال باشد، انفاق از مال حرام دو عقوبت دارد يكي چرا باهلش رد نكرده، يكي بمصرف غير مرضي صاحبانش صرف كرده. | |||
وَ كانَ اللّهُ بِهِم عَلِيماً علم الهي احاطه دارد بجميع مخلوقات از سري تا ثريا و بجميع افعال و صفات و حالات و نيات و ساير خصوصيات آنها و با اعتقاد باين جمله چگونه انسان ميتواند مخالفت بكند و سركشي نمايد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||